• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 23463)
پنج شنبه 21/9/1387 - 9:37 -0 تشکر 76731
( قصص العلما )

به نام خالق مخلوقات

با سلام وصلوات بر محمد و ال محمد(ص)

 

انشاالله این تایپیک منبعی باشد برای

خاطرات و تاریخ زندگی پربار

علما

البت سخنانشان را این جا نیمگذاریم آن را در "جرعه ای از سخن بزرگان دین"

میگذاریم

و معرفی کتابشان را در " خواندن این کتاب ها توصیه میشود"

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
دوشنبه 13/7/1388 - 17:17 - 0 تشکر 156425

با سلام

امروز دوشنبه 13 مهر ساعت 8 و 30 دقیقه شب بعد از خبر، قسمت اول این برنامه مجددا پخش می شود. 

سه شنبه 21/7/1388 - 20:45 - 0 تشکر 158207

عالی بود

چهارشنبه 13/8/1388 - 15:31 - 0 تشکر 162090

آیة الله العظمی مرحوم دکتر محمّدمهدی محی الدّین إلهی قمشه ای(رضوان الله تعالی علیه)

مشعل نورانی

فرزانگان شیعه با توضیح و تبیین حقایق و انتشار مكارم به رشد جامعه و بالندگى و پویایى انسانها كمك شایان توجهى كرده و به رغم محرومیتها و مشقّات فراوان عمر با بركت خود را در راه احیاى فضایل صرف نموده‏اند. آنان مصداق این فرمایش حضرت امام صادق(ع)اند كه:

« رحم اللّه قوما كانوا سراجا و منارا، كانوا دعاة الینا باعمالهم و مجهود طاقتهم» .(1)

یعنى خداوند رحمت خویش را شامل حال افرادى نماید كه چون چراغ فروزان و مشعل منور راه دیگران را روشن ساخته‏اند و با كردار خویش مردمان را به طریق ما فرا خواندند و با تمامى توان حق را معرفى كردند.

« حكیم میرزا مهدى الهى قمشه‏اى» از تبار چنین فرزانگانى است كه از قله توحید و كوهستان یكتاپرستى جویبارهاى با صفا و چشمه‏هاى پرطرواتى را به سوى دشت انسانیت جارى ساخت تا درستى و راستى و فضیلت در سرزمین تشنه معرفت به شكوفایى و بارورى رسد.

این عارف ربانى و مفسر و مترجم قرآن كه آیت حق و اسوه وارستگى و اخلاص شناخته مى‏شود در آثار منظوم و منثورش الهام از معارف قرآنى و احادیث خاندان عصمت(ع) مشاهده مى‏شود و نگاشته‏هاى نیكویش با پندها و مواعظ و حكم اخلاقى آمیخته و تشنگان اندیشه‏هاى ناب را به سوى مناقب اهل بیت(ع) و سیره سرشار از معنویت ایشان توجه مى‏دهد و فرهنگ پرفروغ آن ستارگان آسمانى را با جانها و روان‏ها به صورتى جذاب در مى‏آمیزد و خردها و فطرتها را با حكمتهاى عالى تشیع آشنایى مى‏دهد.

نیاكان، خاندان و خانواده

اجداد حكیم میرزا مهدى الهى قمشه‏اى از سادات بحرین و از بزرگان علم و معرفت و حافظان قرآن به شمار مى‏رفته‏اند.(2) گفته مى‏شود كه در دوران حكومت نادرشاه كه سادات را تحت شكنجه و فشارهاى شدید قرار مى‏دادند نیاكان حكیم مخفیانه از بحرین به شهرستان قمشه از توابع استان اصفهان مهاجرت مى‏كنند و سیادت خود را به دلیل اختناق حاكم مخفى مى‏نمایند. عموزادگان آن حكیم به سیادت صحیح معروفند امّا ایشان احتیاط مى‏كردند.(3)

علامه حسن زاده آملى مى‏نویسد: آن بزرگوار از سادات بحرین و از بیت علم و عرفان و زهد و تقوا بود. بارها به این بنده مى‏فرمود: اصلا از سادات بحرینم ولى چون در كسوت متعارف فعلى شناخته شده‏ام از تبدیل عمامه سفید به سیاه خوددارى مى‏كنم!(4)

حكیم الهى قمشه‏اى در شرح حال منظومى كه براى خود گفته به این مسأله اشاره دارد:

نیاكان بُوَدم از سادات بحرین ز حفّاظ قرآن قرّاء دفتر

زمانه خواندشان در شهر قمشه بدور نادر آن مرد دلاور(5)

دست خطى از آن مرحوم بر جاى مانده كه سلسله شریف خاندانش را براى برادرزاده‏اش به صورت ذیل به نگارش در آورده است:

« میرزا مهدى بن حاج ملاابوالحسن بن حاج عبدالمجید بن حاج محمدرضا بن حاج عبدالملك بن حاج شیخ جعفر السید البحرینى رحمهم اللّه تعالى» .(6)

پدر بزرگ حكیم الهى از افراد خوشنام شهرستان قمشه به شمار مى‏رفت كه در انجام امور خیر شهرتى به سزا داشت. آب انبار و پل حاج عبدالحمید و مدرسه علمیه حاج عبدالحمید از باقیات صالحات ایشان در شهر قمشه است.

وى قبل از آنكه میرزا مهدى الهى دیده به جهان گشاید طى رؤیایى صادق مشاهده كرده بود كه ملامحمد مهدى ابن ابى الفتوح قمشه‏اى( از دانشوران در گذشته این دیار) از هودجى از آسمان بر زمین فرود مى‏آید و به اتاق ایشان وارد مى‏شود. از آن پس ایشان بارها نزد پدر میرزا مهدى آمده، از عیال وى كه در انتظار مولود تازه‏اى بود عیادت مى‏نمود و بى‏صبرانه در انتظار میلاد آن فرزند لحظه‏شمارى مى‏كرد و پیوسته مى‏گفت: « این نوزاد نامش محمد مهدى است و در زمره علماى بزرگ خواهد گردید» .

سرانجام انتظارها به سر رسید و در سال 1319قمرى و بنا به نقلى بهسال 1320ستاره پرفروغ این خانواده هویدا گردید.(7) و دوستداران وارستگى را در موجى از شعف و سرور فرو برد. نامش را مهدى نهادند و بعدها كه در خرد و حكمت و تدریس معارف دینى و فرهنگ تشیع سرآمد اقران گشت و فروغ ایمانش تابیدن گرفت به محى الدین ( زنده كننده معارف دینى) ملقب گردید و در شرع و ادب تخلص الهى براى خود برگزید. چنانچه خود در بیتى بدین الفاظ اشاره دارد:

« الهى» طبع و « مهدى» نام و در عشق

لقب گردید « محى الدین» منوّر

در محضر اساتید قمشه، اصفهان، مشهد و تهران

میرزا محمد مهدى در پنج سالگى به مكتبخانه رفت و تا هفت سالگى مقدمات ادبیات فارسى و عربى را آموخت و سپس نزد پدر و ادباى شهر قمشه به پیگیرى تحصیلات و فراگیرى علوم دینى پرداخت و با وجود خردسالى به دلیل هوش سرشار و برخوردارى از حافظه‏اى قوى، كتب مهم و مشكل زبان و ادب پارسى و عربى را یاد گرفت و چون ده بهار را پشت سر نهاد « شرح نظام» را نزد پدر آموخته بود و در پانزده سالگى در ادبیات عرب به درجه‏اى از توانایى رسید كه شرح نظام نیشابورى، مغنى اللبیب ابن هشام و مطوّل تفتازانى را تدریس مى‏نمود.(8)

به موجب ذكاوتى كه در وجودش نهفته بود كمتر نیاز مى‏دید كه به مرور درسها بپردازد و اوقات فراغت خویش را براى كمك به معاش خانواده سپرى مى‏كرد.

مقدمات فقه و اصول و حكمت را در شهرضا از ملامحمد هادى فرزانه قمشه‏اى ( 1385 - 1302ه.ق) و دیگران بیاموخت. نامبرده در علوم عقلى و نقلى و بى‏اعتنایى به دنیا و زخارف آن معروف بود.(9) وى در حكمت، كلام و فلسفه آثار مفیدى دارد.(10) حسین امین جعفرى ( 1369 - 1295ه.ق) از فضلایى است كه حكیم قمشه‏اى مجلس درس وى را غنیمت مى‏شمرد.(11) او تحصیلات مقدماتى و بخشى از علوم اسلامى و آثار فقهى را در وطنش آموخت و در ضمن از تجربیات علم و دانش‏هاى پدرى فاضل و مؤمن بهره برد. امّا در فصل شكفتن و به سن چهارده سالگى، توفان حوادث و امواج بلا به سوى وى یورش آورد و پدر دانشمند و مادر پاك سرشت خود را از دست داد(12) و در غم فقدان والدین سوگوار گردید.

با وجود ممانعت برادر بزرگش به شوق تحصیل در اصفهان راهى این شهر شد و در حجره طلبه‏هاى قمشه‏اى ساكن اصفهان در مدرسه صدر مسكن گزید. در آن جا از محضر شیخ محمد حكیم خراسانى ( متوفاى 1355ه.ق) به مدت یك سال استفاده نمود.(13) حكیم نامبرده از شاگردان خاص و وارث علم و اخلاق میرزا جهانگیرخان قشقایى ( استاد شهید مدرس) به شمار مى‏رفت.(14) آیةاللّه سید حسن مدرس صبح‏ها در مدرسه جده كوچك درس فقه و اصول و عصرهادر مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه مى‏گفت. مجلس درس آن شهید در اصفهان بزم محبت و كلاس تدریس رشادت و استوارى و شجاعت بود.(15) حكیم الهى قمشه‏اى كه از این محفل پرفیض برخوردار بوده است، مى‏گوید: وقتى صبحگاه در محضرش حاضر شده، به بیانش گوش مى‏دادیم هر لحظه در وجود ما نیرویى تازه دمیده مى‏شد، به طورى كه در پایان درس خود را پهلوانى شجاع حس مى‏نمودیم. به طور كلى بیان درس در روحیات شاگردان اثر ویژه‏اى داشت كه از وصف آن عاجزم.(16)

حكیم الهى كه سخت جویاى حقیقت و مشتاق معارف قرآنى و فرهنگ اهل بیت بود بیش از یك سال در اصفهان نماند و این دیار را به قصد مشهد مقدس ترك نمود تا به مدد اساتید این جایگاه مبارك و سرشار از معنویت به كمالات فكرى و عرفانى نایل آید. وى در مشهد به مدرسه نوّاب راه یافت و در این مكان حجره‏اى اختیار نمود و به تحصیل مشغول شد. برادر بزرگش حسینعلى، بخشى از مخارج زندگى و تحصیلات او را تأمین مى‏كرد. با این حال، ایام اقامت در مشهد از لحاظ اوضاع مادى براى او با مشقت و مرارت توأم بود و در این مدت به قناعت مى‏گذراند و ماه‏ها غذاى پختنى نمى‏خورد. گاه گاه به دشت‏هاى اطراف مى‏رفت و در طول هفته از توت درختان ارتزاق مى‏نمود.

وى در میان اساتیدش از مرحوم آقا بزرگ حكیم ( میرزا عسكرى شهید) بسیار سخن مى‏گفت، آن بزرگوار در علوم نقلى و عقلى مهارت داشت و در خراسان مرجعیت و ریاست تامه را عهده‏دار بود و از نامبرده كراماتى نیز نقل كرده‏اند.

از اساتید دیگر الهى قمشه‏اى، آیةاللّه العظمى حاج آقا حسین قمى ( 1366 - 1282ه.ق) مى‏باشد كه در دوران مرجعیت و زعامت این فقیه فرزانه رویدادهاى مهمى رخ داد كه با موضع‏گیرى‏هاى به جا و قاطع ایشان جایگاه و عظمت مقام مرجعیت بیش از پیش نمایان گردید. نامبرده در ماجراى كشف حجاب رضاخان با موضعگیرى شجاعانه این توطئه شوم را رسوا نمود.(17)

شیخ اسداللّه یزدى مشهور به هراتى كه در منطق و حكمت، هیئت و علوم ریاضى مهارت داشت و از دانشمندان و پرهیزگاران ارض قدس رضوى بود یكى از استادان میرزا مهدى الهى قمشه‏اى است. حكیم قمشه‏اى مى‏فرمود: شرح نصوح قیصرى را در محضر جناب عارف بزرگوار آقا شیخ اسداللّه یزدى ( متوفى به سال 1345ه.ق) فرا گرفتم. ایشان به ما سفارش مى‏كرد كه بى‏وضو در درس حاضر نشوید.(18)

مرحوم حاج ملامحمدعلى فاضل ( متوفى 1342ه.ق) كه از مدرسان و حكماى معروف مشهد بوده جرعه‏هایى از حكمت و عرفان را به كام اندیشه حكیم الهى قمشه‏اى بریخت. این عارف محقق سال‏ها محضر قضاوت داشته و از شاگردان نامدار میرزاى شیرازى بوده است.(19)

حاج شیخ حسن مشهور به فاضل بُرسى كه حوزه درسى با اهمیت و پرتحركى داشت و بسیارى از علما از محضرش بهره گرفته‏اند، از دیگر كسانى است كه حكیم الهى قمشه‏اى سعادت استفاضه از انوار علمى وى را یافت. او در فقه و اصول مهارت داشت و كتاب فوائد شیخ مرتضى انصارى را تدریس مى‏كرد. چندى بر اثر كسالت در بُرس رحل اقامت افكند و بعد از مدتى با حالت بیمارى به عتبات عالیات هجرت نمود و در سال 1353ه.ق د رآن مكان مبارك رحلت نمود.(20)

از دیگر كسانى كه میرزا مهدى الهى از محضرش محظوظ گشت آیةاللّه حاج میرزا حسین فقیه سبزوارى( متوفى 1386ق) است. ایشان یكى از رؤساى روحانیت خراسان و نیز از زعماى حوزه علمیه مشهد به شمار مى‏رفته و آثار خیرى از خویش بر جاى نهاده است.(21)

پس از شهریور 1320ه.ش ( 1360ه.ق) كه با تغییرات عمده در دستگاه حكومت پهلوى تا حدودى فشار سیاسى از روى مظاهر دینى و روحانى برداشته شد زعامت حوزه مشهد را دو عالم بزرگ و معروف دینى حاج شیخ مرتضى آشتیانى و آقا میرزا مهدى اصفهانى در دست گرفتند و بار دیگر به بازسازى بنیادهاى روحانى در این شهر مقدس پرداختند. فقه و اصول در حلقه درس این دو مدرس بزرگ طلایى را گرد آورد.(22)

میرزا مهدى در تدریس خود مقید بود كه مطالب خود را در چارچوب دستورهاى ائمه اطهار(ع) بیان كند و بر این نكته تأكید داشت كه سیر و سلوك در معارف الهى ضمن آنكه به تقوا نیاز دارد باید با استفاده از روایات معصومین (ع) صورت پذیرد. اصرار ایشان در كسب كمالات عرفانى و رسیدن به قله‏هاى معنوى بر انجام واجبات و ترك محرمات بود و با هر ریاضتى كه مستلزم سماع و كردار خانقاه‏نشینان توأم بود، مخالفت مى‏كرد.(23)

حكیم الهى پس از طى مدارج علمى و حكمت و كسب دانش قرآنى و روایى در مشهد مقدس بر آن شد تا به تهران سفر كند و از آنجا به رى و قم و سپس به حوزه نجف اشرف برود ولى زمانه خیمه‏اش را به تهران زد و خاك ملك رى دامنگیرش ساخت.

بر كرسى تدریس

ایشان در تهران به مدرسه میرزا حسین سپهسالار( شهید مطهرى كنونى) وارد شد. در آن ایام شهید آیةاللّه سید حسن مدرس سخت مشغول تعمیرات این مدرسه بود. حكیم الهى در ضمن بیان خاطره‏اى اظهار داشته است: مدتى در آنجا ماندم و به درس كفایةالاصول جناب مدرس مى‏رفتم و ایام اقامت در آن مدرسه به درازا كشید. ایشان روزى از من پرسید: مسافرت شما به كجا انجامید؟ عرض كردم:

چشم مسافر چو بر جمال تو افتد

عزم رحیلش بدل شود به اقامت

من ضمن اینكه به درس ایشان مى‏رفتم یك درس منطق و یك درس فلسفه را هم در مدرسه شروع كردم.(24)

استاد الهى قمشه‏اى ضمن تدریس در این مدرسه از محضر حكیم و فیلسوف شهیر محمدطاهر فقیه نصیرى طبرى مشهور به آقامیرزا طاهر تنكابنى ( 1320 - 1242ه.ش) فرزند فرج اللّه استفاده كرد. او از شاگردان برجسته میرزا ابوالحسن جلوه ( 1314 - 1238ه.ق) است.(25)

پس از تأسیس دانشگاه در كشور، مدرسه سپهسالار كه محفل ادبا و مجلس حكما بود به دانشكده معقول و منقول تبدیل گردید. حكیم الهى قمشه‏اى ضمن تدریس منطق، حكمت و ادبیات در آن مكان به عنوان یكى از برجسته‏ترین اساتید دانشگاه تهران شناخته شده، با نوشتن كتاب « توحید هوشمندان» به درجه دكترا از دانشكده مزبور نایل آمد. همچنین به عنوان استاد زبان و ادبیات عرب در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران مشغول افاضه به مشتاقان معرفت گردید.

ایشان ضمن تدریس، با جملاتى شیوا، شیرین و پرجاذبه مفاهیم دشوار فلسفى را بیان مى‏كرد و در تأیید اظهارات علمى خود از اشعار عرفانى شاعران بزرگ پارسى چون مولوى، حافظ و سعدى شاهد مى‏آورد و در پایان با نهایت فروتنى خاصى سروده‏هاى خویش را براى شاگردان مى‏خواند.

با وجود كهولت، آیات قرآن، روایات ائمه (ع) و عبارات كتاب اشارات بوعلى، اسفار ملاصدرا، شرح منظومه سبزوارى، فصوص الحكم ابن عربى و دیگر كتب فلسفى و عرفانى را به خاطر داشت.(26) در تدریس فلسفه و حكمت به ظرفیت افراد توجه مى‏كرد. روزى در محفلى چون مى‏خواستند حكیم الهى را به شهید مدرس معرفى كنند، شهید مدرس مى‏گوید: لازم نیست او را به من معرفى كنید چون پدربزرگ این شخص - مرحوم حاج ملك - موجب شد كه من مدرس شوم.

پس از تبعید آن فقیه مبارز و مجتهد والامقام، طلاب مدرسه سپهسالار بر گرد حكیم الهى قمشه‏اى جمع شده، كتابى را به ایشان دادند و گفتند تا این زمان مدرس این كتاب را براى ما تدریس مى‏كرد و اینك شما تنها كسى هستید كه ما مى‏توانیم از محضرش استفاده كنیم. ایشان بعد از این واقعه به یاد خواب خویش كه چند سال قبل در مشهد دیده بود، افتاد و تعبیر آن را همین ماجرا دانست.(27)

استاد علامه حسن زاده آملى كه به مدت یازده سال خوشه‏چین خرمن خرد حكیم الهى قمشه‏اى بوده مى‏گوید: از محضر این عارف ربّانى تمام حكمت منظومه سبزوارى و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه نصیر الدین طوسى بر اشارات شیخ الرئیس را تلمذ نمودم و نیز در مجلس قرآن آن جناب خوشه چین بودم.(28)

در معرفى الهى قمشه‏اى همین بس كه چون یكى از فضلاى تهران از محضر علامه طباطبایى استاد طلبید، آن مفسّر نامى خطاب به وى گفته بود: الهى قمشه‏اى غیر از این ظاهر است، از محضرش استفاده كنید.(29)

دیگر از فضلایى كه حوزه درسى حكیم الهى قمشه‏اى را درك نموده و از ابعاد اندیشه‏اش محظوظ گشته حضرت آیةاللّه عبداللّه جوادى آملى ( متولد 1312ه.ش) است. وى بخشى از شرح منظومه و نیز الهیات و بخش عرفان شرح اشارات خواجه نصیر طوسى را نزد حكیم الهى آموخته است.(30)

ایشان مى‏گوید: درس مرحوم الهى نسبت به درس دیگر اساتید با روح‏تر و پرورنده‏تر بود... بین نماز مغرب و عشاء، اشارات تدریس مى‏نمودند و اصرار داشتند نمازشان در اول وقت شرعى اقامه گردد.(31)

فضلایى چون: ربّانى تربتى، سید ابوالحسن رفیعى قزوینى، دكتر محمود انوار، كاظم مدیر شانه چى، سید محمدباقر حجتى، محمدباقر محقق، و حاج شیخ عبدالرحیم ملكان كه تخلص « ناصح» دارد از شاگردان حكیم الهى قمشه‏اى بوده‏اند.(32)

آثار و تألیفات

حكیم الهى قمشه‏اى در جاى جاى مباحث فلسفى، عرفانى و كلامى ضمن تشریح مباحث متنوع براى اثباث گفتارهاى علمى خود آیه‏اى از قرآن را شاهد مى‏آورد تا هر گونه شك را از ذهن افراد برطرف سازد و اهمیت موضوع را روشن نماید. وى ضمن آنكه در اشعار به شدت تحت تأثیر قرآن و حدیث بود در سروده‏هایى ویژه تحت عنوان « قصیده قرآنیه» از كلام حق سخن گفته است.

طى سالهاى 1322 - 1320ه.ش تفسیر ابوالفتوح رازى به اهتمام شادروان الهى قمشه‏اى در ده جلد انتشار یافت كه در سال‏هاى 1324و 1335ه.ش تجدید طبع گشت. وى در این طبع، حواشى ارزنده‏اى بر تفسیر یاد شده نوشته كه از نظر اهل فن دور نیست.(33)

سرآغاز ترجمه قرآن به زبان امروزى به همت حكیم الهى قمشه‏اى صورت گرفته است. وى بدون آنكه در اصل معنا دخل و تصرفى كند تفسیر خلاصه‏اى با بیان ساده و در خور فهم براى عموم ارائه كرد، به طورى كه مرحوم آیةاللّه العظمى سید حسین بروجردى (ره)كه در تفسیر قرآن تبحر خاصى داشتند در مقام مقایسه با دیگر ترجمه‏ها فرموده بودند، هیچ ترجمه‏اى را با ترجمه الهى قمشه‏اى مقایسه نكنید. كارى كه ایشان كردند بسیار فوق العاده است.(34)

ترجمه تفسیر گونه الهى قمشه‏اى كه بعدها اصطلاحات فراوانى از سوى وى بر آن صورت گرفت نخستین بار در سال 1323ه.ش به چاپ رسید و با وجود انتقادهایى كه برخى بر آن داشته‏اند و بعد از دهها ترجمه دیگر هنوز در تیراژهاى بسیار وسیع و گسترده از سوى ناشران متعدد تهرانى و شهرستانى تجدید طبع گردیده، در اختیار علاقه‏مندان قرار مى‏گیرد.

عرض ارادت به پیشگاه رسول اكرم (ص)و خاندان آن سرور در اخلاق و رفتار و آثار علمى و عرفانى این عالم ربّانى كاملا مشهود است و بخش مهمى از سروده‏هایش در واقع ترجمان سخنان معصومین(ع) مى‏باشد.

گزیده‏اى از سخنان حضرت على (ع)تحت عنوان « حكمت عملى یا اخلاق مرتضوى» در ده مقاله به انضمام خاتمه مقالات از سوى حكیم الهى قمشه‏اى تنظیم شده كه براى برخى فرموده‏هاى امام شرحى اجمالى اما دقیق و پرمحتوا نوشته است.

اثر مزبور براى بار نخست در زمان حیات استاد در خاتمه كتاب « حكمت الهى» به طبع رسید و به تازگى با مقدمه، تصحیح و تعلیقات آیةاللّه حسن زاده آملى به پیشگاه مبارك عاشقان معارف و حكم و تشنگان آب حیات كوثر ولاى علوى تقدیم گردیده است.

سروده زیبا و شیواى وى كه تحت عنوان « نغمه الهى» چاپ شده شرح منظومى است از خطبه همّام حضرت على (ع)در این اثر حكیم الهى قمشه‏اى خطبه مزبور را به چندین بخش تقسیم نموده و هر بخش را با اشعار توضیح داده است.

یكى از گنجینه‏هاى حقایق الهى و معارف اهل بیت (ع) صحیفه سجادیّه امام چهارم است كه در زمره نهج البلاغه مى‏باشد و آن را « زبور آل محمد (ص)و « انجیل اهل بیت(ع)» نامیده‏اند. استاد میرزا مهدى الهى این اثر قدسى را با ترجمه‏اى زیبا به زبان فارسى برگردانیده و در مقدمه‏اى زیبا به معرفى اجمالى آن پرداخته است. ضمنا برخى دعاها نیز توضیح داده شده است.

از افاضات علمى و پژوهشهاى ارزشمند آن نامدار میدان معرفت مجموعه نسبتا مفصل « حكمت الهى» در دو مجلد مى‏باشد، كه خود در معرفى آن مى‏نویسد: این كتابى است در حكمت الهى فقه اكبر، كلام و فلسفه اسلامى از قرون اول حكمت تا عصر حاضر، حاوى اقوال بزرگان و خردمندان الهى عالم و مطالب همه با ادله عقلى، منطقى و قرآن، مبرهن گردید یا به وجدان ذوق اهل معرفت و كمال مستند است.

كتاب فصوص الحكم فارابى در الهیات خاص، عرفان و معرفت نفس به نگارش در آمده كه حكیم الهى قمشه‏اى با دیدگاه‏هاى استوار خود كه بر قرآن و حدیث مبتنى است به شرح این اثر پرداخته است. شرح مذكور در خاتمه با توضیح « خطبه توحیدیه» حضرت على (ع)تزیین شده است.

آثار دیگر آن حكیم به شرح ذیل مى‏باشند:

- فلسفه معلم ثانى ابونصر فارابى كه در تهران همراه با كتاب « توحید هوشمندان» از آثار دیگر مرحوم الهى و در سال 1322ه.ش به صورت سربى و در قطع جیبى انتشار یافته است.

- مشاهدات العارفین فى احوال السالكین الى اللّه، كه نسخه خطى آن نزد اخوى ایشان بوده و مرحوم الهى این كتاب را با خط خود نوشته و امضا كرده است.

- مناسك حج عاشقان، اثرى است منظوم كه در سال 1381ه.ق در تهران چاپ گردید و نیز در آخر دیوان آن حكیم درج شده است.

- رساله‏اى در فلسفه كلى

- رساله‏اى در سیر و سلوك

- رساله‏اى در مراتب ادراك

- حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدراى شیرازى

- رساله‏اى در مراتب عشق

- نغمه حسینى در احوالات حضرت سیدالشهداء (ع)و واقعه كربلا كه در این اثر تاریخ زندگانى حضرت امام حسین (ع)و قیام آن حضرت به نظم در آمده و سعى بر این بوده است كه بر طبق كتب مستند تنظیم شود.

- ترجمه مفاتیح الجنان كه بارها در تیراژ بالا چاپ شده و به تازگى انتشارات اسوه به طرزى جالب و با حروفچینى كامپیوترى به طبع آن مبادرت نموده است.

- دروس عرفانى از مكتب علوى، چاپ تهران به سال 1337ه.ش

- تصحیح دو بیتى‏هاى باباطاهر عریان

- كلیات دیوان حكیم الهى قمشه‏اى.(35)

سخنور پرهیزگار

الهى قمشه‏اى از دوران نوجوانى با احساسات ظریف شاعران انس و الفت داشت. در آیینه شعر تواناییهاى خود را بروز داد و معارف دینى، باورهاى شیعى، مضامین قرآن و روایى و نیز محبت توأم با معرفت به پیشگاه اهل بیت(ع) را با ذوق لطیف خویش ممزوج ساخت و از زبان شعر به تشریح مباحث اعتقادى، كلامى و معرفى ستارگان درخشان آسمان امامت و ولایت پرداخت.

رگه‏هایى از عرفان اسلامى در اشعارش به جهان‏بینى وى رنگ و بوى حكمت عملى بخشیده است. معارف قرآنى، حكمت‏هاى عالى و براهین فلسفى را با هم آشنایى داده و از آنها نتایج اخلاقى مى‏گیرد و مى‏كوشد تا خواننده را از خواب غفلت بیدار نموده، جان و خرد خفته‏اش را حیات روحانى و ابتهاج معنوى بخشد.

مناجات با خداوند در اشعار این حكیم سخنور به وفور دیده مى‏شود. علامه حسن زاده آملى نوشته است: از اول تا آخر دیوانش یك كلمه لغو نمى‏یابى، دیوانش از فاتحه تا خاتمه شور و نوا و سوز و گداز است از طلعت دیوانش فروغ آن انّ من الشعر لحكمة ساطع و از صداقت بیانش شروق انّ من البیان لسحرا طالع است. نازكى اشعارش خود برهان ناطق و تقریظ مرحوم ملك الشعراء بهار بر اشعارش شاهدى صادق است. این بنده گوینده‏اى از معاصرین را نمى‏شناسد كه آن همه مضامین رفیع حكمت و معانى منیع عرفان را به این سبك روان به رشته نظم كشیده باشد:

دقیقه‏هاى معانیش در سواد حروف

چو در سیاهى شب روشنى پروین بود.(36)

دیوان « الهى» مجموعه گرانبارى است كه پاره‏اى از درّهاى شاهوارش در شرح خطبه امیرالمؤمنین (ع)در نشانه‏هاى پارسایان به نام نغمه الهى مى‏باشد. قسمت دیگرش در ذكر حاسه پرشور كربلا با عنوان نغمه حسینى است و بخشى از آن شامل قصایدى متین حاوى پندهاى نغز حكیمان و روشن ضمیران است و ختامش با غزلهایى وزین و عالى مضامین، قطعات و رباعیاتى دلپذیر صورت گرفته است.

ملك الشعراى بهار در خصوص سروده‏هایش مى‏گوید: « ... گوینده این اشعار... عروض را دماغ موزون او پیدا كرده و قافیه را ذوق فطرى او تشخیص داده ( است) ... و آنچه با ذوق خاص او راست آمده درست یافته و به كار بسته است. از هیچ كس مدح ننموده و به كلى از مدح و اسلوب قصاید مدیحه كه در ادبیات پارسى بابى بزرگ است كناره گرفته و در غزل نیز به مذاق اهل حال - حالى بین فلسفه و عرفان و شریعت - برگزیده است...» (37)

نمونه‏اى از سروده مناجات گونه او:

همى گفتم الهى یا الهى به عالم، بى‏پناهان را پناهى

تویى یارب ز حال زارم آگاه برآور یوسف جان من از چاه

تو دانى خوار و زار و خسته جانم تو دانى انتظار كودكانم

به جان نیكوان بر جانم اى دوست ترحم كن ز غم برهانم اى دوست

به رحمت از گناهانم چشم در پوش به مسكینان متاع عدل مفروش

چو خواهى از من و خون خوردن من به رنج و درد هجران مردن من...

اخلاق و رفتار

حكیم الهى قمشه‏اى در مسیر تلاشهاى علمى به خواسته‏هاى متعالى و گرایشهاى والا توجه داشت و بدین سبب حالاتى چون صداقت، وارستگى اخلاق و زهد در اخلاق و رفتارش متجلى بود و از طریق ارتباط با خدا، ذكر، عبادت و تهجد و تصفیه اعمال، این خصوصیات را در خویشتن تقویت مى‏نمود.

در برابر اوامر الهى و تأكیدهاى ائمه (ع) از امیال و خواسته‏هاى فردى صرف نظر مى‏كرد و از دام خودخواهى رهایى یافت و در سروده‏اى زیبا چنین گفته است:

دریغا كه در دام نامم هنوز اسیر خیالات خامم هنوز

ز بعد ریاضات و درس و سلوك نشد توسن نفس رامم هنوز

تن سفله طبع از تمناى شهد كند دمبدم تلخ كامم هنوز

دل من اگر خلوت خاص هوست چرا در غم خاص و عامم هنوز...

استاد حسن زاده آملى كه از پرورش یافتگان مكتب این عارف متشرّع بوده مى‏گوید: متجاوز از ده سال با او حشر داشتم، یك كلمه حرف ناروا و یا یك جمله بیهوده از او نشنیدم. چه گریه‏ها و زاریها از او دیده‏ام و چه اندرزها از وى به یادگار دارم.(38)

همسرش طیبه الهى ( تربتى) در ضمن خاطراتى گفته است: در خانه، در امور داخلى كمك مى‏كردند، بسیار بشّاش و خوش صحبت بودند. اگر نصف روز متوالى تدریس مى‏نمود، كسى اظهار خستگى نمى‏كرد. نیمه شب از خواب برمى‏خاست و پس از نوافل و نماز شب در صحن خانه قدم مى‏زد و به سیارات و ستارگان آسمان چشم مى‏دوخت و از شگفتى‏هاى جهان هستى لذّت مى‏برد. ناملایمات را تحمل مى‏نمود و مى‏گفت: بلاهاى این جهان همه از جانب حق است. بارها فقیرى به در خانه مى‏آمد كه چیزى به او بدهیم، اثاثیه‏اى همچون ظروف مسى و مانند او به او مى‏دادند و مى‏گفتند برو بفروش و خرج كن. امر به معروف و نهى از منكر ایشان با ملایمت و از روى دلسوزى بود. روحى شجاع داشت و كینه كسى را در قلب خویش جاى نداده بود.

بسیار قانع و با لباسى عادى و مسكنى ساده زندگى مى‏كرد و چون بیمار مى‏شد مى‏گفت: داروى من هفت بار قرائت سوره حمد است. در زمستان‏ها در اتاق درسش كه در منزل منعقد مى‏گشت نه كرسى بود و نه بخارى؛ تنها یك چراغ لامپاى گردسوز و فرشى فرسوده. و برخى شب‏ها كه هوا بسیار سرد مى‏شد منقل زیر كرسى اتاق دیگر را كه عائله‏اش در آن بودند به اتاق درس مى‏آورد و خاكستر رویش را كنار مى‏زد و بدان حال مى‏گذراند.(39)

حكیم الهى قمشه‏اى به سبب كمالاتى كه از طریق تزكیه و تهذیب، عبادت و اخلاص كسب كرده بود، لیاقت هم نوایى و نغمه سرایى با قدسیان را داشت و از كرامات و حالات فوق العاده هم بى‏بهره نبود.(40)

بعد از اقامت ایشان در تهران و دوستى بسیار نزدیك و همكارى تنگاتنگ با شهید مدرس و پس از آنكه حكومت غاصب و رضاخانى مدرس را دستگیر و تبعید نمود، الهى قمشه‏اى هم روانه زندان گردید كه به سفارش ذكاءالملك فروغى ( نخست وزیر وقت) به دلیل ارتباط علمى كه با ایشان داشت آزاد شد. گویا زمانى وى را به فشار سیاسى یا تطمیع از سوى دستگاه منحوس پهلوى تهدید كرده بودند كه در غزلى با این مطلع گفته بود:

من نه آن دیوانه عشقم كه زنجیرم كنند

یا به جز در دام زلف یار، تسخیرم كنند

من نه آن مرغم كه صیادان عالم بافسون

 دانه افشانند و در دامى به تزویرم كنند

در سروده‏اى دیگر گویا به رضاخان ملعون طعن مى‏زند و مى‏گوید:

دین عزیز است و رجال دین شریف و بزرگ تف به آن ابله كه قدر و شوكت دین كاستى

از كلاغ زشت خوى ژاژخاى هرزه طبع چند در باغ طبیعت نعره و غوغاستى(41)

سرانجام در حالى كه آن حكیم نامدار به اصلاح خلاصةالتفاسیر خود مشغول بود در شب سه‏شنبه 12ربیع الثانى 1393ه.ق ( 25اردیبهشت ) 1352دعوت حق را لبیك گفت و به سراى باقى شتافت، پیكر پاكش از تهران به قم انتقال یافت و در جوار بارگاه حضرت معصومه (س)در وادى السلام ( اتاق شماره ) 19این شهر به خاك سپرده شد.

پى نوشتها:

1- الحیاة، محمدرضا حكیمى و محمد حكیمى، ج اول، ص .298

2- مجله پیام انقلاب، شماره مسلسل 168ص .32

3- خوشه‏ها، طیبه الهى قمشه‏اى(تربتى) ، ص 131و .132

4- نامه‏ها و برنامه‏ها، آیةاللّه حسن زاده آملى، ص .80

5- نغمه عشّاق الهى قمشه‏اى، ص 367و نیز نغمه حسینى، ص .215

6- مجله پیام انقلاب، همان شماره، همان صفحه.

7- الذریعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 24ص 237و نیز همین مأخذ، ج 13ص .289

8- مجله پیام انقلاب، همان شماره.

9- حكمت عقلى یا اخلاق مرتضوى، استاد محى الدین الهى قمشه‏اى، مقدمه علامه حسن زاده آملى، ص .33

10- تاریخ حكما و عرفا متأخرین صدرالمتألهین، منوچهر صدوقى سها، ص .82

11- زندگانى حكیم جهانگیر قشقایى، مهدى فرقانى، ص .126

12- مجله پیام انقلاب، همان.

13- تذكره شعراى معاصر اصفهان، سید مصلح الدین مهدوى، ص .53

14- نشریه جاویدان خرد، سال سوم، شماره اول، بهار 1365ص .9

15- مدرس مجاهدى شكست‏ناپذیر، عبدالعلى باقى، ص .28

16- مرد روزگاران، على مدرسى، ص .48

17- نك: حاج آقا حسین قمى، قامت قیام (از سرى دیدار با ابرار) محمد باقر پورامینى.

18- در آسمان معرفت، آیةاللّه حسن زاده آملى، ص .257

19- میرزاى شیرازى، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ترجمه محمد دزفولى، ص .175 - 174

20- جشن نامه مدرس رضوى، گروهى از نویسندگان، ص .7ضمیمه‏هاى تاریخى علماى خراسان، میرزا عبدالرحمن، ص .260

21- گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، ج 5ص 222و نیز همین مأخذ، ج 7ص .152

22- گزارشى از سابقه تاریخى و اوضاع كنونى حوزه علمیه مشهد، آیةاللّه العظمى سید على خامنه‏اى، ص .28

23- میراث ماندگار، مجموعه مصاحبه‏هاى سال چهارم كیهان فرهنگى، ص .178 - 177

24- مدرس مجاهدى شكست‏ناپذیر، ص .192 - 191

25- نك: میرزا ابوالحسن جلوه حكیم فروتن، از نگارنده.

26- یاد و خاطراتى از حكیم الهى قمشه‏اى، امیر محمد انوار، مجله یغما سال 36شماره 12اسفند 1352ص .752

27- این رؤیاى صادقانه در فصل دوم كتاب آشناى عرشیان به قلم نگارنده آمده است.

28- پاسداران اسلام (استاد حسن زاده آملى) مجله پیام انقلاب، شماره مسلسل 112ص .21

29- حكم عملى یا اخلاق مرتضوى، ص .41 - 40

30- گفتگوى نشریه صحیحفه با آیةاللّه جوادى آملى، شماره 30ص .5

31- مجله كیهان فرهنگى، شماره 9سال 1364گفتگو با آیةاللّه جوادى آملى با تغییر در عبارات و جملات.

32- آشناى عرشیان، به قلم نگارنده، ص .87 - 86

33- الذریعه، ج 7ص .96 - 95

34- مجله پیام انقلاب، شماره 169ص .30

35- در تنظیم فهرست آثار آن حكیم سخنور از این منابع بهره گرفته شده است: الذریعه مجلّدات .19 5معجم مؤلفین شیعه، على فاضل قاینى نجفى، ص 367 - 361تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص 53سخنوران نامى معاصر ایران، ج 1ص .11بهار و ادب فارسى ج 1ص 222نامه‏ها، برنامه‏ها، ص .81 - 80

36- نامه‏ها و برنامه‏ها، ص .82 - 81

37- از مقدمه ملك الشعراى بهار بر نغمه عشاق كه در سال 1321ه.ش به طبع رسیده است.

38- نامه‏ها و برنامه‏ها، ص .81

39- در آسمان معرفت، ص .265 - 264

40- نك: خوشه‏ها، ص .128

41- نغمه حسینى، ص 220و پیام انقلاب شماره 169ص .33

 

ما هرگز بلندای قامت خود را نمی دانیم
مگر ما را فرا خوانند که برخیزیم و قد برافرازیم
و آنگاه ،اگر به طرح وجود خویش وفادار مانده باشیم
قامت ما از آسمان ها خواهد گذشت

        

يکشنبه 17/8/1388 - 21:29 - 0 تشکر 162647

با نام و یاد خدای مهربان

با سلام

امروز این مطلب قشنگ رو دیدم حیفم اومد تو انجمن نزارم.

به گزارش شیعه آنلاین، «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت كه مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذكر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ كند. [حال] من با هر شدتی باشد می‌گذرد ولی به حمدالله تاكنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف كه محبوب عزیزم همراهم نیست كه این منظره عالی به دل بچسبد... ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روح‌الله.»


گرچه خانم خدیجه ثقفی؛ بانو قدس ایران، همسر گرامی امام خمینی در همان ایام فروردین ‌ماه 1312 هجری شمسی، نامه عاشقانه حضرت روح‌الله، رهبر آینده انقلاب اسلامی ایران را از فرط شرم و حیای ایرانی و اسلامی پاره كرده، اما چند سال پیش این نامه از همه جا سر در آورده و نه فقط در صحیفه امام كه در مطبوعات و حتی رادیو و تلویزیون خوانده شد.


بدون شك می‌توان این نامه را عاشقانه‌ترین نامه‌ای دانست كه از یك فقیه، مجتهد، مرجع تقلید شیعه و رهبر فرهمند ایران طی بیش از یك دهه بر جای مانده و نه فقط در میان روحانیان و سیاستمداران كه در میان روشنفكران و نویسندگان هم بی‌نظیر است. (متن فوق برگرفته از مقاله "فرید مدرسی" در مورد همسر امام بوده كه در مجله شهروند امروز به چاپ رسید).












 با تشکر

منبع:شیعه انلاین

همیشه سبز باشید

یا علی مدد

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


يکشنبه 17/8/1388 - 23:50 - 0 تشکر 162684

ما نتوانستیم فرزندان خاکی این پیر خمین را درک کنیم چکار برسد به خودش

الامام خمینی و ما ادراک ما الامام خمینی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چهارشنبه 20/8/1388 - 13:0 - 0 تشکر 163107

با سلام

قطعاتی از فیلم های این بزرگوار رو میدیدم که در صحیفه نور هم بود

چه پیش بینی هایی از این زمان داشت

واقعا با بصیرت بود 

این نامه عاشقانه حضرت امام به همسرشونه که درس زندگی به مردان امروزی میده

بزرگی امام خمینی هنوز هم که هنوزه مشخص نشده

روحش شاد

از با رقه ي عشق چنان سوخته ام

کز سوختنم عاشقي آموخته ام

نامردم اگز منت مردم بکشم

من ديده به زهرا و علي دوخته ام

**

يا علي مدد

پنج شنبه 28/8/1388 - 19:18 - 0 تشکر 164463

سلام

مطالب خوبی بود اما؛

لازم به ذكراست درقسمت پایانی كلمه پخش حقوق ...نيازبه توضیح دارد.

اولا: طلاب علوم دینی حقوق نمی گیرند بلكه كمك هزینه تحصیلی است وعنایتی از طرف مراجع عظام می باشد.

ثانیا: حقوق درنظام اداری ،داری تعریفی است كه شهریه وكمك هزینه طلاب دراین تعریف قرارنمي گيرد.وخارج از آن تعريف است.

ومنطقی هم نیست .(ازنظر علم منطق)

بترس ازقلم که تعدّي را لازم جلوه مي دهد.

يکشنبه 29/9/1388 - 14:33 - 0 تشکر 170869

لاهوت دستت درد نکنه

چند وقته که دنبال یه همچنین چیزی میگشتم

خیلی به دردم خورد.

خیلی کامل بود

اي آقاي ما برس به داد ما

چهارشنبه 8/6/1391 - 0:41 - 0 تشکر 533331

زندگانی نامه فقیه عالیقدر آیت الله سید رضا بهاء الدینی





والد


او از ابتدای تأسیس حوزه علمیه قم به آسید صفی ( و فرزند بافضیلتش به آسید رضای آسید صفی ) شهرت داشت.
آسید صفی مرد بزرگوار و باتقوایی بود که افتخار خدمت آستانه مقدسه فاطمه معصومه سلام الله علیها را چون پدرانش دارا بود.

آسید رضا می فرمود:
« پدرم درسهای حوزوی را تا رسائل و مکاسب خوانده بود، درس حاج شیخ می رفت و به او شهریه هم می دادند و در ادبیات ید طولایی داشت. آشنایی او با قرآن و حفظ آن تا جایی بود که کشف الآیات علما و روحانیون بود؛ هر آیه ای را می پرسیدند، در ذهن خود حاضر داشت.
روزی بیست جزء قرآن می خواند و در آیات قرآن تدبر می کرد. از خصوصیات پدر ما این بود که شیطنت نداشت بلکه شیطنت هم یاد نمی گرفت. مرد خیلی آزادی بود. »

در کتاب آیت بصیرت آمده است :
از دیگر صفات برجسته سید صفی الدین، اندیشمندی در زندگانی و استفاده شایان از اوقات عمر بود.
ایشان در مورد والد محترمشان می فرمودند:
« همنشینی بسیار با علمای ربانی داشت و از مجالست و گفتگو با آنان لذت فراوان روحی و معنوی می برد. به طوری که از فیض درس و بحث آنها استفاده کرده، اندیشه های زلال معنوی به دست آورده بود.
ادبیات عرب را خوب می دانست و مقداری از رسائل و مکاسب را خوانده بود. همچنین، در درس حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر می شد.
بسیار مشاهده می شد که دعاهایش به اجابت می رسند و بدون هیچ تأخیری انجام می شوند. »


چهارشنبه 8/6/1391 - 0:41 - 0 تشکر 533332


والده


فاطمه سلطان، مادر ایشان از بیت مرحوم صدرالمتألهین (ملاصدرای شیرازی- ره ) است.
آقا می فرمود:
« آن طوری که به ما گفته اند اینچنین است. »

آن مکرمه، بانویی بزرگوار و باتقوی و دارای حالات بلند عرفانی بود. قبل از ولادت فرزندش، سید رضا، خداوند فرزندی به او عنایت می فرماید که در سن دو سالگی از دنیا می رود. مادر دلسوخته تنها به صبر در مصیبت از دست رفته فرزند دلبندش بسنده نمی کند، بلکه سجده شکر بجای آورده و آن رخداد را از الطاف حضرت حق می داند و در حال سجده از خدا درخواست فرزندی می کند که از علمای بزرگ امامیه و اولیاء الله باشد.
با ولادت فرزندش سید رضا و آثار نبوغی که از دوران طفولیت در جبین او مشاهده می کند دعای خود را مستجاب می بیند، لذا در تربیت و پرورش و تعلیم او سرمایه گذاری بیشتر نموده تا ذاتیات بلند و نیکوی او به فعلیت برسد.
در کتاب آیت بصیرت آمده است :
صفا و صمیمیت، قناعت و ساده زیستی، عشق و علاقه به همسر و فرزندان و کیاست و صداقت، او را برای زنان فامیل و افراد محله الگو کرده بود. نورانیت روح و روان و صفای زندگانی، هدیه ای آسمانی بود که از برکت انس با قرآن و حفظ بسیاری از دعاهای معصومان (ع) برای آن بانوی پرهیزکار فراهم شده بود.


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.