• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 10463)
شنبه 19/5/1387 - 21:23 -0 تشکر 51444
شخصیت اجتماعی جوان از دیدگاه قرآن و عترت

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

در آستانه ولادت اسوه و الگوی جوانان حضرت علی اکبر (ع)، و در راستای اهداف انجمن قران، در طرح اتحاد قران و عترت در شعبان...، به مناسبت روز جوان این تاپیک رو ایجاد کردیم که جوان از دیدگاه قران و معصومین مورد بررسی قرار بدیم، با توجه به اینکه اکثر دوستان تبیانی جوان هستن، امیدوارم این مطالب مورد پسند و استفاده دوستان در زندگی باشه.

مهم ترین وظیفه ى جوانان و نوجوانان در عصر حاضر از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟

دوران نوجوانى و جوانى، دوران حساس و سرنوشت ساز و تعیین كننده ى شخصیت فرد است. در این دوران غرور، هیجان، احساسات، شهوت، ناپختگى عقلى و... بر شخص سایه مى افكند.چیزى كه مى تواند این احساسات را در مسیر هدایت و هیجان و غرور را در طریق مثبت قرار دهد و شهوت را مشروع نماید، قانون الهى، یعنى قرآن و احادیث معصومین(علیهم السلام) است.در این بخش به برخى راهكارهاى قرآن و روایات در موفقیت و شخصیت جوان اشاره مى گردد.

 

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 20/5/1387 - 22:9 - 0 تشکر 51642

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

الگویابی (1)

یكی از ویژگی‌های شخصیت انسان در دوران نوجوانی، الگویابی است كه در راستای رشد و شكل‌گیری هویت رخ می‌دهد. نوجوانان، به دنبال الگویی هستند كه آن را دوست داشته باشند و سعی می‌كنند شخصیت خود را مطابق با آن الگو كنند.

انتخاب الگو در راستای ارزش‌های هر فرد می‌باشد؛ جوانانی كه ارزش‌های معنوی، دینی و اخلاقی برایشان مهم است، الگوهای خود را از میان شخصیت‌های مذهبی پیدا می‌كنند و جوانانی كه قدرت بدنی، جمال ظاهری، ثروت و امثال اینها برایشان مهم است از افرادی كه در این زمینه‌ها مطرح هستند، پیروی می‌كنند. نیاز به الگو و توجه به آن از دیدگاه قرآن نیز مطرح گردیده و خداوند متعال بهترین اسوه و سرمشق را برای بشر معرفی كرده است:

«لقد كان فی رسول الله اسوه حسنه » (احزاب، 33/21) برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیكویی است، برای آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌كنند.»

خداوند متعال، رسول گرامی خویش را بهترین الگو برای انسان‌ها معرفی می‌نماید و در كنار ارائه الگو، ارزش‌های اساسی حیات انسان را نیز مطرح می‌كند، ارزش‌هایی چون ایمان به خدا و روز قیامت كه انگیزه حركت در مسیر زندگی هستند. بدون شك كسی كه قلبش از چنین ایمانی لبریز نباشد، پیروی از رسول خدا برایش مقدور نیست.

شناساندن الگوهای ایمانی و اخلاقی از وظایف مربیان، والدین و مسئوولان امور آموزشی و تربیتی می‌باشد. اگر شخصیت پر نفوذ رسول خدا (ص) به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی ایشان به جوانان شناسانده شود و بر عنصر اخلاقی شخصیت آن رسول گرامی كه «محمد امین» لقب یافته بود تأكید شود و این حقیقت بیان شود كه آن حضرت در جوانی به این لقب مفتخر شده بودند؛ هاله‌ای از پاكی، قداست و حركت، نوجوانان را به وجد در می‌آورد و شیفته رسول اكرم (ص) و مجذوب شخصیت وی می‌شوند.

خداوند متعال نه تنها در قرآن پیامبر اكرم (ص) را به عنوان الگوی نمونه معرفی می‌نماید، بلكه ماجرای زندگی و ویژگی‌های جوانانی را نیز برشمرده كه بهترین الگو و سرمشق برای جوانان هستند. نوجوان شجاع، پرشور، انقلابی و مبارزی كه در شانزده سالگی در مقابل طاغوت زمانه ایستاد و بت شكنی نمود و با منطق صریح خود مردم را متوجه اشتباهاتشان نمود، كسی نیست جز حضرت ابراهیم (ع).

در سوره مبارك انبیا آمده است كه حضرت ابراهیم(ع) مبارزه علیه بت پرستی را از خانواده و نزدیكانش شروع كرد و با دلایل منطقی و استدلال محكم آنان را به سوی توحید دعوت می‌نمود، ولی به سبب بی‌اعتنائی قومش تصمیم به انجام كاری گفت تا آنان را منقلب كند و تأثیر بیشتری بگذارد.

بنابراین روزی كه مردم به خارج شهر رفته بودند، همه بت‌ها را شكست و تبر را بر گردن بت بزرگ نهاد. وقتی مردم این صحنه را دیدند، گفتند: «تنها كسی كه می‌تواند این كار را كرده باشد، جوانی به نام ابراهیم(ع) است.»

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 20/5/1387 - 22:10 - 0 تشکر 51644

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

الگویابی (2)

 «قالوا سمعنا فتی یذكرهم یقال له ابراهیم»(انبیاء، 21/60) گروهی گفتند: «شنیدیم جوانی از (مخالفت با) بت‌ها سخن می‌گفت كه او را ابراهیم می‌گفتند.»،«و قیل ان ابراهیم القی فی النار و هو ابن ست عشرة سنة»،«و گفته شده كه ابراهیم در آتش افكنده شده در حالی كه شانزده ساله بود.»

گروهی از جوانان نیز در قرآن مطرح شده‌اند كه با وجود اینكه در بهترین شرایط و موقعیت اجتماعی، از نظر مقام و ثروت بودند، ولی وقتی حقیقت توحید را دریافتند و به خدای یگانه و روز معاد ایمان آوردند، زر و زیور را رها كردند و به غار خشن و خشك پناه بردند و در راه ایمان و عقیده از جان خود دریغ نورزیدند و اسوه جوانان عالم شدند.

در آیه 10 سوره كهف آمده است: «زمانی را به خاطر بیاور كه این گروه از جوانان به غار پناه بردند و گفتند پروردگارا! ما را از سوی خودت رحمتی عطا كن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز.»

«انهم فتیة امنوا بربهم و زدناهم هدی»، «آنها جوانانی بودند كه به پروردگارشان ایمان آورند و ما بر هدایتشان افزودیم.»

همچنین خداوند متعال در یك سوره كامل ماجرای زندگی حضرت یوسف (ع) را بیان می‌كند و او را جوانی نیكوكار معرفی می‌كند كه سبب احسان و نیكوكاری و اخلاق نمونه‌اش، در زمان جوانی خداوند چشمه‌های علم و حكمت خود را بر قلب او جاری می‌سازد و این وعده را به تمام جوانان می‌دهد كه اگر یوسف گونه در زمره «محسنین» قرار گیرند، پاداششان را دریافت خواهند كرد.

در آیه 22 سوره یوسف داریم كه «هنگامی كه به سن رشد و كمال جوانی رسید به او حكمت و علم دادیم و این چنین نیكوكاران را پاداش می‌دهیم.»

«حكمت و علمی كه خداوند به یوسف داد، موهبتی ابتدایی نبود بلكه به عنوان پاداش به وی داده شد چرا كه او از نیكوكاران بود و جمله «وكذلك نجزی المحسنین» اشاره به این معنی می‌كند. و از این جمله همچنین این معنا مشخص می‌گردد كه خداوند از این علم و حكمت به همه نیكوكاران می‌دهد، البته هر كسی به قدر نیكوكاریش....»

علاوه بر نیكوكاری، ویژگی ممتاز این جوان نمونه، عفت و پناه بردن به حصن حصین الهی در مقابل آلودگی است، یوسف (ع) در صحنه آزمایشی بسیار سخت و عظم قرار می‌گیرد و در بحبوحه جوانی و قدرتمندی می‌فرماید: «معاذ الله انه ربی احسن مثوای انه لایفلح الظالمون» (یوسف /23) یعنی یناه می‌برم به خداوند كه پروردگار من است و ظالمان و ستمگران رستگار نمی‌شوند.» آری یوسف الگوی پاكدامنی و عفت برای جوانان است و مطالعه دقیق و صحیح زندگی او، از ضروریات است كه باید مورد توجه والدین، مربیان، مسوولان آموزشی و حكومتی و خود جوانان قرار گیرد.

علاوه بر یوسف (ع) مریم (س)نیز به عنوان دختری عفیف و پاكدامن، و اسوه تقوی، عبادت و ایمان معرفی می‌گردد و او بانویی است كه خداوند به خاطر عفتش اورا می‌ستاید و شایسته دریافت روح الله می‌گردد.

«و مریم بنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت لكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتین» (تحریم، 66/12)، «و مریم دختر عمران مثل زده شده كه دامان خود پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دمیدیم، او كلمات پروردگار و كتاب‌هایش را تصدیق كرد و از مطیعان فرمان خدا بود.»

حضرت موسی (ع) نیز جوانی نیكوكار و غیرتمند است كه دوران جوانی‌اش در سوره قصص مطرح می‌گردد و او نیز به سبب احساس و نیكوكاری، شایسته دریافت علم و حكمت الهی می‌گردد.

«هنگامی كه به جوانی رسید و نیرومند و كامل شد، حكمت ودانش به او دادیم و این گونه نیكوكاران را جزا می‌دهیم.» موسی (ع) به سبب تقوی الهی و اعمال نیكش شایستگی این مقام را پیدا می‌كند آن هم در زمان جوانیش كه با زمان نبوت و القای وحی فاصله زیادی داشت و نكته مهم دیگر كه در جریان این داستان مطرح گردیده این است كه دختر جوانی كه شایسته همسری موسی (ع) می‌گردد، دختری است كه خداوند متعال به این صفت او را متذكر می‌شود:«فجاءته احداهما تمشی علی استحیا» .... (قصص /25) «ناگهان یكی از آن دو دختر كه درنهایت حیاء گام برمی‌داشت به سوی موسی آمد» ...

رعایت عفت، حیاء و پاكدامنی در حضور اجتماعی ویژگی ممتازی است كه این دختر جوان دارا می‌باشد و به بسبب این صفات شایسته، همسر مردی می‌شود كه در آینده پیامبر خدا خواهد بود.»

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
يکشنبه 20/5/1387 - 22:12 - 0 تشکر 51645

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

ضرورت ایجاد شغل

یكی از عناصر مهم حیات اجتماعی جوانان، انتخاب شغل و شروع منظم و كارآمدتر فعالیت اجتماعی است. جوانان خواهان ورود به اجتماع هستند تا انرژی و تازگی وجود خویش را در راه پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی صرف كنند و از جانب اجتماع جدی تلقی شوند، آنان از تأثیر گذارترین عوامل انسانی در جامعه بشری هستند و هرگونه تعالی و ترقی و یپشرفت در ابعاد مادی و معنوی مرهون توانایی‌ها، آمادگی‌ها و استعدادهای جوانان یك جامعه است.

هویت شغلی به صورتی بسیار ساده از دوره كودكی شروع به شكل گرفتن می‌كند و كودكان به خیال پردازی‌های شغلی می‌پردازند و در نوجوانی با بروز توانایی‌های فكری و تفكر انتزاعی به آزمایش ذهنی مشاغل پرداخته و می‌فهمد كه به دست آوردن یك شغل، مستلزم توانایی‌ها و آموزشهای خاص است و بالاخره مرحله واقع بینی شغلی در جوانی حاصل می‌شود.

در تعالیم عالیه اسلام علاوه بر تأكید بر ضرورت تربیت متناسب با فنون و علوم زمان، تأكید فراوان بر ایجاد شغل مناسب برای فرزندان نیز شده است.

پیامبر اكرم (ص) فرموده‌اند: «یا علی حق الولد علی والده آن یحسن اسمه و ادبه و یضعه موضعا صالحا»، پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) فرموده‌اند: «ای علی، حق فرزند بر پدرش این است كه برای او نام خوب انتخاب كند و در ادب و تربیتش بكوشد و او را به كار شایسته‌ای بگمارد.»

داشتن شغل و قبول مسئوولیت نه تنها وسیله امرار معاش است؛ بلكه خود مایه عزت نفس و شرف اجتماعی و از عوامل موثر اعتماد به نفس و اثبات شخصیت است.

جوانی كه كار می‌كند و درآمد شخصی دارد، خود را مستقل و آزاد می‌بیند و در باطن احساس سربلندی و افتخار می‌كند، به خود حق می‌دهد كه در جامعه اظهار وجود نماید و خویشتن را به عنوان یك عضو مفید اجتماع به حساب آورد. برعكس اگر جوانی كه همه وجودش توانمندی و هیجان و غرور است، نتواند شغل مناسب پیدا كند و به خواسته‌های فطری خویش دست یابد در معرض شدید نگرانی، اضطراب، افسردگی و به دنبال آن خطر، انحراف و آلودگی می‌باشد. حضرت علی (ع) فرموده‌اند:

«ان یكن اشغل مجهدة فاتصال الفراغ مفسده» «همچنان كه داشتن شغل، محل تلاش و كوشش است، بیكاری محل فساد و تباهی و نابودی است.»

همچنین فرموده‌اند: «من الفراغ تكون الصبوه»؛ حالات و رفتارهای جاهلانه جوانی ناشی از بیكاری است. جوانان وظیفه دارند با تلاش و همت عالی به كسب مهارت‌های لازم جهت شایستگی برای یك شغل مناسب، بپردازند و بدانند سعی و تلاش برای امر معاش در شریعت اسلام امری است كه دارای اجر معنوی بالایی می‌باشد و كسی كه از قبول مسئوولیت و سعی و تلاش، شانه خالی كند مورد بدبینی اسلام است.

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:23 - 0 تشکر 51799

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

قرآن فصل جوانى را فرصت استثنایى عمر انسان مى‏داند. این واقعیت در آیات متعدد، با تعبیرات گوناگون مطرح شده است. گفته‏هاى قرآن در باب شناخت نیرو و استعداد جوانى به دو بخش گزارش و ارزشگذارى، قابل تقسیم است:

گزارش‏ها

در بخش گزارش، قرآن از رخدادهاى تاریخى یاد مى‏كند كه به دست جوان طرّاحى و اجرا شده است. در این قسمت، هم اتفاقات تلخ و هشداردهنده كه اشاره به آسیب پذیرى فوق‏العاده این قشر دارد، مطرح مى‏شود و هم از شاهكارهاى مثبت و سرنوشت‏ساز آنان سخن به میان مى‏آید.

اقدام همراه حضرت موسى علیه السلام به نابودى غلامى (یعنى جوانى كه تازه صورتش موى و سبیل در آورده بود)، به این دلیل كه به نیروى تهدید شده نسبت به پدر و مادرش تبدیل شده بود، گواهى است بر آسیب پذیرى جوان. قرآن مى‏گوید: «فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِیَا غُلاَماً فَقَتَلَهُ» (كهف /74)

«پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا این كه به نوجوانى برخوردند پس معلم موسى او را كشت».

همراه حضرت موسى‏علیه السلام راز و رمز این اقدام به ظاهر ناخوشایند را، این گونه توضیح داد:

«وَأَمَّا الْغُلاَمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَن یُرْهِقَهُمَا طُغْیَاناً وَكُفْراً» (كهف /80)

«اما آن نوجوان (كه كشتم) پدر و مادر با ایمان داشت و ترسیدیم كه آن دو را به طغیان و كفر بكشاند

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:25 - 0 تشکر 51800

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

ماجراى پسر نوح و هلاكت او به دلیل مخالفت با پدرش، نمونه دیگرى است براى آسیب‏پذیرى جوان؛ چه آن كه تعبیر «بُنَىّ» به معناى جوان است. چنانكه در آیات: یوسف /5 و لقمان /13 و صافات /12 به همین معنا مى‏باشد. و سیره قوم نوح نیز این بود كه روحیه مخالفت با نوح علیه السلام را در سنین جوانى در فرزندان‏شان پرورش مى‏دادند. در روایتى آمده است:

«كان الرجل منهم یأتى بابنه و هو صغیر فیقفه على رأس نوح فیقول یا بنى ان بقیت بعدى فلا تطیعن هذا المجنون» 1

«سیره هر مردى از قوم نوح این بود كه پسرش را در خردسالى مى‏آورد بالاى سر نوح‏علیه السلام و مى‏گفت: اگر بعد از من زنده بودى، از این مرد دیوانه پیروى مكن».

سیره تبلیغاتى تربیتى قوم نوح چونان جا افتاده بود كه نوح‏علیه السلام در مقام مناجات با پروردگارش عرض كرد:

«إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلاَ یَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً كَفَّاراً» (نوح /27)

«همانا اگر آنها را باقى بگذارى بندگانت را گمراه مى‏كنند و جز نسل فاجر و كافر به دنیا نمى‏آورند».

موج سیره تبلیغاتى مخالفان كنعان پسر نوح را نیز در سنین جوانى به دور از دید پدرش به كام خود برد، به گونه‏اى كه ترس از طوفان هم نتوانست او را به همراهى با پدر وا دارد.

«وَنَادَى نوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِى مَعْزِلٍ یَا بُنَىَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلاَ تُكُن مَعَ الْكَافِرِینَ. قَالَ سَآوِى إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنى مِنَ الْمَاءِ» (هود /43 - 42)

«نوح فرزندش را كه در گوشه‏اى بود، صدا زد: پسرم همراه ما سوار شو و با كافران مباش گفت: به زودى به كوهى پناه مى‏برم تا مرا از آب حفظ كند».

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:27 - 0 تشکر 51801

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

در بخش گزارش‏هاى مثبت، قرآن به نقل مواردى مى‏پردازد كه جوان صرفاً به دلیل روحیه فضیلت پذیرى ویژه این مقطع سنى به اقدام تاریخى و آموزنده دست یازیده است:

نمونه یك:

حضرت ابراهیم‏علیه السلام در جوانى به رشد لازم دست یافت و بر اساس آن به سراغ بت شكنى و پى آمد منفى آن شتافت.

«وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِینَ إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِى‏أَنْتُم لَهَا عَاكِفُونَ» (انبیاء /51 - 52)«ما رشد ابراهیم را از پیش به او دادیم و به او آگاه بودیم آن هنگام كه به پدر و قوم او گفت این مجسمه‏هاى بى روح چیست كه همواره آنها را مى‏پرستید».

«فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلَّا كَبِیراً لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ قَالُوا مَن فَعَلَ هذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ قَالُوا سَمِعْنَا فَتىً یَذْكُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ» (انبیاء / 58-60)

«همه بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگ آنها را، بدین منظور كه شاید به سراغ آن بیایند. گفتند: كه با بتهاى ما چنین كارى را كرده است؟ بى تردید او از ستمگران است. گفتند: شنیده‏ایم كه جوان ابراهیم نام درباره بتها سخن مى‏گفته است».

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:31 - 0 تشکر 51802

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

نمونه دوم:

اسماعیل، در سنین نوجوانى در اوج بردبارى و حلم، قدم نهاد و در پاسخ مشورت خواهى پدرش كه خواب دیده بود وى را سر مى‏برد، گفت: به مأموریتت عمل كن و خواست خداوند را انجام بده مرا ثابت قدم خواهى یافت:

«فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلاَمٍ حَلِیمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَىَّ إِنِّى أَرَى فِى الْمَنَامِ أَنِّى أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِى إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ وَنَادَیْنَاهُ أَن یَاإِبْرَاهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا كَذلِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنِینَ» (صافات /101 - 105)

«ما به ابراهیم بشارت نوجوان حلیم و بردبار را دادیم، هنگامى كه آن غلام در عرصه فعالیت، همكار پدرش شد، ابراهیم گفت: پسرم: خواب دیده‏ام كه تو را ذبح مى‏كنم، نظرت در این باره چیست؟ گفت: پدرم: دستورى كه به تو داده شده اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت. وقتى هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین اسماعیل را بر زمین گذاشت، او را ندا دادیم كه‏اى ابراهیم، آن مأموریتى كه در عالم خواب به عهده‏ات گذاشته شده بود، انجام دادى ما این گونه نیكوكاران را پاداش مى‏دهیم».

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:35 - 0 تشکر 51807

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

نمونه سوم:

حضرت یوسف‏علیه السلام در سال‏هاى جوانى ظرف وجودش مالامال حكمت و علم شد و در پناه خداوند از آزمون جنسى به بهاى سالها زندگى در زندان، سربلند بیرون آمد،

«وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذلِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنِینَ وَرَاوَدَتْهُ الَّتِى هُوَ فِى بَیْتِهَا عَن نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبَوْابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْوَاىَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ. وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلاَ أَن رَأى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ» (یوسف /22 - 24)

«وقتى یوسف به كمال جسمى و روحى رسید، به او حكم و علم دادیم و این گونه نیكوكاران را پاداش مى‏دهیم و آن زن كه یوسف در خانه‏اش بود، از او تمناى كامجویى كرد و درها را بست. گفت بشتاب به سوى آنچه براى تو آماده و مهیاست، یوسف گفت: پناه مى‏برم به خداوند و او پروردگارم است كه مقام مرا گرامى داشته است. همانا ستمگران به رستگارى نمى‏رسند و آن زن قصد او را كرد و او نیز - اگر برهان پروردگار را نمى‏دید - قصد وى را مى‏كرد. این گونه كردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم، زیرا او از بندگان مخلص ما بود».

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:40 - 0 تشکر 51809

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

نمونه ششم:

در ماجراى اصحاب كهف، قابل مطالعه است كه تعدادى از كاخ نشینان جوان، به جنگ و مخالفت با محیط آلوده به شرك، بت پرستى و خود كامگى برخاسته و به قصد حفظ ایمان و باورشان به زندگى در آسایش و رفاه پشت پا زده و راه هجرت و آوارگى را در پیش گرفته و با انتخاب زندگى جدید، خواب و مرگ ویژه خود، معجزه یاد ماندنى را در تاریخ به ثبت رساندند:

«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدىً وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَدْعُوَا مِن دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنَا إِذاً شَطَطاً» (كهف /14 - 13)

«ما داستان آنها را به حق، براى تو بازگو مى‏كنیم، آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایت شان افزودیم. ما دلهاى آنها را محكم ساختیم، در آن هنگام كه قیام كردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمان‏ها و زمین است، هرگز غیر او معبودى را نمى‏پرستیم كه [اگر چنین گوییم] سخنى به گزاف گفته‏ایم».

تمامى داستان‏هاى بالا بیانگر نوعى رابطه بین سنین جوانى و پاى بندى به ارزش‏ها، پاكى‏ها و پرخاش بر ضد گرایش‏ها و سنت‏هاى باطل است.

واژه‏هاى: «غلام»، «بلغ اشدّه»، «ذریة» و «فتیة» كه همه به مقطع سنى معین اشاره دارد، قطعى‏ترین دلالتش این است كه در این فصل از زندگى، انسان‏ها گرایش نیرومندى نسبت به گزاره‏هاى یاد شده دارند و باید آن را پاس داشت.

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دوشنبه 21/5/1387 - 21:42 - 0 تشکر 51813

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

ارزیابى و ارزشگذارى

قرآن در كنار گزارش‏ها از احساس و رفتار جوان، قضاوت صریح‏ترى نیز دارد كه در آن از دوره جوانى به دوره «شدّت» و «قوت» تعبیر مى‏كند. دوره‏اى كه از دو طرف در محاصره ضعف و ناتوانى مى‏باشد و در آن، تمایل به آرمان‏ها و آرزوهاى ارزشمند و ارج گذارى به حقوق والدین تجلى مى‏یابد:

«اللَّهُ الَّذِى خَلَقَكُم مِن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَشَیْبَةً یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ» (روم /54)

«خدا همان كسى است كه شما را آفرید، در حالى كه ضعیف بودید، سپس بعد از ناتوانى قوت بخشید. پس از آن ضعف و پیرى قرار داد، او هر چه بخواهد، مى‏آفریند و دانا و تواناست».

«ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْلاَ یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً» (حج /5)

«بعد شما را به صورت كودك بیرون آوردیم؛ سپس هدف این است كه شدّت و نیرومندى خود را به دست آورید، در این میان بعضى از شما مى‏میرند و بعضى به پایین‏ترین مرحله عمر كشانده مى‏شود تا بعد از داشتن آگاهى چیزى را نداند!»

«ثُمَّ یُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُیُوخاً وَمِنكُم مَن یُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمّىً» (غافر /67)

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.