تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام

البته ناگفته نماند که عشق آبی و خانواده گرامشان! به این راحتی ها دردانه کامیشان را از دست نمیدهند و تلاشهای شبانه روزی سرباز جان بر کف وطن، شش روزه پسر کور سوی امیدی در دلهامان! ایجاد میکند...امید آن داریم که با عنایت ویژه دانای مهربان تلاش ها و جان فشانی های شش روزه پسر به بار نشسته و مرحوم/مرحومه، مغفور/مغفوره شادروان

کامی ه عشق آبی ه تظار زاده اصل به این دنیا بازگردد که مسلما باز میگردد و عشق آبی جان همچون روزهای گذشته با سرعت شاخوان! غول ها را یکی پس از دیگری میشکند و افتخاری دیگر بر مجموعه افتخارات بی نظیرش می افزاید...

ان شاء الله...

شما دوست عزیز نیز دعای خیرتان را بدرقه راهشان کنید.

عشق آبی جان گل سرخی در دست دارم و تا روز آمدنت به انتظارت(تظار نه عزیزم، انتظار)مینشینم ...امید که پیش از پرپر کردن آخرین گلبرگ بازگردی و قدم بر چشمان ما نهی!

این شعر نو هم تقدیم تو باد:

نمک در نمکدان شوری ندارد 

دل ما طاقت دوری ندارد...

بروم گل سرخی تهیه کنم و برسر راهش بنشینم شما نیز به ادامه سوال کردن بپردازید

یا علی ...

سلام دوستان

به به عشق آبی جان احوال شما ؟ واقعا تاپیک معروف من تعدد زوجاته ؟ راست میگی؟ من که هنوز موافقم شما رو نمیدونم نظرتون با تاپیک من عوض شد یا نه . دوست من نمره به من ندادید ها یادتون باشه . خوب حالا میخوام رو این صندلی بسوزونمتون با سوالام البته اگه تکراری بود ببخشید چون همه سوالات دوستان رو نخوندم هنوز:

1.به نظرتون دانشگاه پیام نور چطوره فرقی هم میکنه با دولتی؟

2. جو دانشگاه های ما چطوره ؟

3.ارتباط دختر و پسر در چه حد باید باشه؟

4.چند تا خواهر برادر دارید ؟بزرگترن یا کوچکتر؟(ببخشیدا کنجکاوی دیگه)

5.به نظرتون خواهر و برادر کوچکتر از خودمون خوبه داشته باشیم ؟ بزرگتر چطور؟

6.چه سنی رو برا ازدواج مناسب میدونید؟ خودتون دوست دارید تو چه سنی ازدواج کنید؟

7.اوقات فراغتتون چکار میکنید؟

8.چقدر کتاب غیر درسی میخونید؟

9.چند تا دوست صمیمی دارید؟

10.اگه یه روزی بهتون بگن همسرتون ازدواج مجدد انجام داده چکار میکنید؟(فکر کنم همون موقع آویزونش میکنید به سقف درسته؟)

11.اگه پدر و مادرتون دوست نداشته باشن شما یه کاری رو انجام بدید ولی شما خیلی اصرار بر انجامش داشته باشید چکار میکنید ؟

فعلا برا سوزوندنتون همین ها کافیه بازم مزاحمتون میشم . 

به نام خدا

سلام

به علت زدن دو پست بی سوال و نقض قوانین انجمن انجمن صندلی داغ بر آن شدیم که سوالاتی هر چند کوچک از عشق آبی جان بپرسیم که موجبات خشم و غضب مدیر و جانشین انجمن را فراهم نیاوریم.

با کسب اجازه از محضر بزرگان مجلس میپرسییییییم:

1-عشق آبی جان؟ هنر زندگی کردن را آموخته ای آیا؟اگر آموخته ای از چه کسی و چگونه؟

2-تاکنون احساسی مبنی بر رسیدن به اخر خط را داشته ای آیا؟ اگر پاسخ آری است یه تک بزن...نه ببخشید، چگونه ای براین احساس غلبه کردی؟

3-در وجود هر یک از ما ویژگی هایی اعم از مثبت و منفی یافت میشود، خصلت های خوبی که در وجود مایان میبینی(اگر میبینی)که می انگاری خود فاقد آنی و آرزوی داشتنش را در سر میپرورانی را نام ببر(برای پاسخ گویی به این سوال تنی چند از دوستان تبیانی را نام ببر)

4-نظرت نسبت به یک وصیت نامه که ننه ای برای عزیزدخترش نوشته است چیست؟

5-مدت ها قبل افتخار آشنایی با تظار را در داستانی داشتم از جمله خصوصیات وی سوار بر سمند سفید بودنش بود،سایر خصوصیات نامبرده را برایمان بر میشماری؟

آیا براستی تمایل داری تظاری با سمند سپید را بیابی؟

6- بزرگترین لذت و سرگرمی ات در زندگی چیست؟

7-روز گذشته در کلاس نجوم سوالی پرسیدم از شما مبنی بر اینکه چرا در قرآن و عترت این روزها مشاهده نمیشوی؟ و شما پاسخ دادی که هر کجا حس کنم باید باشم هستم...حال میپرسم کی و کجا احساس مینمایی که باید در انجمن حضور به هم رسانی؟

(ای وای بر من دختر...لو رفتیم که ...نخیر هم! هیچش هم ! ما سر کلاس نجوم حرف خارج از درس!نمیزدیم...بله...)

8-فعالیت های قران و عترت را چگونه ارزیابی مینمایی؟

9-فعالان قرآن و عترت را چگونه انسان هایی ارزیابی مینمایی؟

10-روز گذشته در همان کلاس نجوم نامه نگاری و مشاعره ای! بین مان در گرفت! اگر آن شعر

را کسی میخواند چه میکردی؟

(نههههه واقعا میخوام بدونم چی کا میکردی؟هوم؟)

11-اگر بخواهیم شکنجه ات بدهیم چه راهی پیشنهاد میدهی؟

12-کجاست عدل علی؟

13-یک نصیحت، یک جمله طنز، یک بیت شعر خاطره انگیز، یک جمله رمانتیک جدی، یک جمله رمانتیک طنز، یک گلایه و یک تشکر

به، به، به، به، به، از، به ننه ات بگو، بگو، بگو،بگو،بگو، بکن،بگو

پیشاپیش از پاسخ گویی به سوالها متشکرم...

در صورت مشاهده هر گونه سوال تکراری مراتب امتنان را به جای آورید!و از جواب دادن به آن به شت بپرهیزید

به علت خنک بودن سوالات و سائل بر روی صندلی داغ جواب داده شود..

سپاس...

مدیر محترم مفصلا خدمتتان عرض خواهم کرد اینجا نیز برای اطلاع عموم خواهم گفت که

سرکار عشق آبی عزیز به زودی باز خواهند گشت

زیرا شش روزه پسر به کامپیوتر احتیاج دارد...

شاد باشید

سلام .
شما که دست به نمرتون خوبه  به ما هم یه 1 میدادی.

علت سوختن کامپوترت رفتن مرتب برقا نبود؟

سلام دوستان

به به من برای اولین بار تو صندلی داغ مهمان هاشرکت کردم که این هم از بس داغ بودم کامپیوتر مهمون رو سوزوندم .  نگید چه قدم نحسی داره ها هههههه. خوب بگذریم واما مهمان عزیز ما چطورن با این همه سوال که باید پاسخ بدن ؟

چند تا سوال داغ دیگه میپرسم ولی این بار میترسم کامپوترت آتیش بگیره ههههه .

1.چرا تبیان را انتخاب کردی؟به نظرت چه جور سایتیه؟از 100چند بهش میدی؟

2.قوی ترین و بهترین کاربر تو انجمن ها از نظر کیفیت مطالبش نه از نظر کمیت؟؟؟؟؟؟چون از نظر کمیت که خود تبیان مشخص کرده

3.اگه دانشگاه نمیرفتی چکار میکردی؟

4.به توسل اعتقاد داری؟بیشتربه کی توسل میکنی؟

5.تو سختیهات چکار میکنی؟

6.یه وقت هایی که واقعا حوصله ات به قول معروف سر میره چکار میکنی؟ زیرشو کم میکنی؟

7.چقدر تلویزیون تماشا میکنی ؟ به نظرت برنامه های جدیدی که پخش میشه چطورن ؟

8.کدوم بازیگر رو بیشتر دوست داری؟

9.چقدر اطلاعات عمومی ات خوبه؟فکر میکنی از کجا خوب شده اگه خوبه ههههه؟

10.بیشتر تو کدوم انجمن ها فعالیت داری ؟ چرا ؟ چرا تو انجمن زنان نمیای ؟

فعلا همین ها برا سوزوندت بسه . اگه خیلی داغ بود بگو دفعه دیگه یه خورده آب سرد بریزم روش .

سلام مینا جون دوست گلم ببخشید شرمنده که زودتر ازینا خدمت نرسیدم آخه اولش که دیدم اینجوری یکی از دوستامونو دارن می سوزونن خییییلی دلم سوخت و راستش یه خورده ترسیدم از این صندلیه که خدایی نکرده منو یه زمانی رو این صندلیه نشونن البته از آقا مهدی هیچی بعید نیستا یه هویی دیدی نفر بعدی من بودم وای نه تورو خدا اگه اینجوری باشه من دیگه نمی یام اصلا دور تبیانم یه خط قرمز میکشم اینو یواشکی نوشتماااا فقط یه سوال کوچولو چه احساسی داری از اینکه سوزوندنت؟