• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن انگليسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
انگليسي (بازدید: 19145)
دوشنبه 5/9/1386 - 4:52 -0 تشکر 17597
تکالیفی برای ترجمه Translation Assignments

در برسا تاپیکی با این عنوان داشتیم و هر بار تکالیفی برای ترجمه میگذاشتیم و کاربران ترجمه میکردند. خوبه که این کار رو ادامه بدیم، از انگلیسی به فارسی و بالعکس.
یک دوست خوبی (pedram206) چند وقت پیش این مطلب رو در انجمن پست کرده بودند. برای قدردانی از این پست خوب هم که شده از همین نقطه شروع میکنیم:

--------------------

تکلیف 1: مطلب زیر را به فارسی روان ترجمه کنید. (مهلت ترجمه تا 1 هفته بعد از پست)

cool as a cucumber

Be (as) cool as a cucumber Meaning: very calm and relaxed even in a difficult situation If someone is (as) cool as a cucumber, he/she is very relaxed and/or calm when you expect him/her to be nervous or upset. Example: He had very bad news last night, but he came to the office as cool as a cucumber this morning as if nothing had happened. She was cool as a cucumber even right after she was fired.

 


پنج شنبه 29/9/1386 - 18:30 - 0 تشکر 20020

You are turning sixteen aren’t you going to start learning how to drive? No I alredy know how to drive, to me driving is a piece of cake.
داری 16 ساله می شوی؛ نمی خواهی رانندگی یاد بگیری؟
نه من رانندگی بلدم، رانندگی برای من بسیار آسان است.


Mom: John you have homework to do tonight, you don’t need to be watching TV.
مادر:جان امشب باید مشق هایت را بنویسی، نیازی نیست تلویزیون ببینی.

John: I told you Mom; I am going to finish it before I go to bed.
جان: مامان به شما گفتم ،قبل از خواب ان را تمام می کنم.

Mom: John I have heard that to many times from you I know better,please don’t put it off, turn off the television and get you homework done
مادر: این را بار ها ازتو شنیده ام،خوب می دانم؛لطفا طفره نرو.تلویزیون را خاموش کن و مشق هایت را بنویس.

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

دوشنبه 3/10/1386 - 1:23 - 0 تشکر 20400

i am waiting to recieve the correct translation!

why nobody is active here??

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

دوشنبه 3/10/1386 - 9:44 - 0 تشکر 20430

با سلام به دوستان و حس غریب عزیز
ترجمه شما خیلی خوب بود و نکات کوچکی داشت که به اونها میپردازیم. من فکر کردم بهتره دست نگه داریم تا کسان دیگری هم اگر دوست داشتن در پاسخ شرکت کنند اما چون شما بی تابی کردیدجواب رو میزنیم:

You are turning sixteen aren’t you going to start learning how to drive? No I alredy know how to drive, to me driving is a piece of cake.

داره شانزده سالت میشه نمیخواهی شروع به آموحتن رانندگی کنی؟ نه من( قبلا) رانندگی میدانم (از قبل بلدم) رانندگی برایم مثل آب خوردن است.

نباید تحت الفظی گفت که رانندگی مثل یک قطعه کیک است.
--------------------------------------------------------------------------------
Mom: John you have homework to do tonight, you don’t need to be watching TV.
John: I told you Mom; I am going to finish it before I go to bed.
Mom: John I have heard that too many times from you I know better,please don’t put it off, turn off the television and get you homework done

John: Mom please let me watch only this part, I promise to get it done.
مامان : جان تو امشب تکلیف برای انجام دادن داری
جان: بهت گفتم مامان قبل از اینکه بروم بخوابم آنها را انجام خواهم داد
مامان:جان انو تا بحال خیلی شنیده ام ،بهتر میدانم لطفا آنرا پشت گوش ننداز تلویزیون را خاموش کن و تکالیفت را انجام بده.
put off  به معنی به تعویق انداختن ِ عمدی هست.
ممنون از همکاریتون، به زودی تکلیف شماره 6 رو ارسال میکنیم.


دوشنبه 3/10/1386 - 9:48 - 0 تشکر 20431

تکلیف شماره 6:
از فارسی به انگلیسی برگردانید.

(بعضی ها فقط از انگلیسی به فارسی شرکت میکنن، فارسی به انگلیسی سخت تر هست بچه ها و مسلما نقش موثرتری در یادگیری زبان داره، پس put off نکنید!)

  • قبل از اینکه باران شروع به باریدن کند باید بروم.
  • شخص با سوادی بود.
  • چیزی که او به نمایش گذاشته است کلی تبلیغات است.
  • تلویزیون امشب برنامهء خوبی دارد.
  • پا بر هنه در حیاط میرفت انگشتش را زخمی کرد.
  • درختان برگ داده اند، کی شکوفه خواهند کرد؟


پنج شنبه 6/10/1386 - 10:47 - 0 تشکر 20838

put off به معنی به تعویق انداختن ِ عمدی هست.
خیلی ممنون من نمی دونستم.

………………………………………………………………………………………………………………………

You are turning sixteen aren’t you going to start learning how to drive? No I alredy know how to drive, to me driving is a piece of cake.

داره شانزده سالت میشه نمیخواهی
شروع به آموحتن رانندگی کنی؟ نه من( قبلا) رانندگی میدانم (از قبل بلدم) رانندگی برایم مثل آب خوردن است.

به نظر شما بهتر نیست بنویسیم: رانندگی یاد بگیری؟؟

--------------------------------------------------------------------------------
Mom: John you have homework to do tonight, you don’t need to be watching TV.

مامان : جان تو امشب تکلیف برای انجام دادن داری

چرا قسمت دوم ترجمه نشده است؟

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

پنج شنبه 6/10/1386 - 10:54 - 0 تشکر 20840

*قبل از اینکه باران شروع به باریدن کند باید بروم.

I had to go before it starts raining

*شخص با سوادی بود.

He was an educated/a liberated person.

*چیزی که او به نمایش گذاشته است کلی تبلیغات است.

What he has exhibited is totally advertising.

*تلویزیون امشب برنامهء خوبی دارد............جسارت است اما برنامه ی نه برنامه ء

TV has a nice programme tonight

*پا بر هنه در حیاط میرفت انگشتش را زخمی کرد.

As he was walking barefooted in the yard, he hurt his toe.

*درختان برگ داده اند، کی شکوفه خواهند کرد؟

The trees have come into leaf, when are they going to blossom?

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

شنبه 8/10/1386 - 9:20 - 0 تشکر 21079

خوب تکلیفهای فارسی به انگلیسی کلا طرفدار نداره! طبیعی هم هست که سختتره، اما مطمئنا اهمیت آموزشی اون از برگرداندن انگلیسی به فارسی بیشتره. امیدوارم تحرکی در انجمن ایجاد بشه، در غیر اینصورت باید اینطور تعبیر کرد که کار بیهوده ای داره انجام میشه ...

پاسخ تکلیف شماره 6:

قبل از اینکه باران شروع به باریدن کند باید بروم.
I Must go before it starts raining

شخص با سوادی بود.
He was a literate person.

چیزی که او به نمایش گذاشته است کلی تبلیغات است.
What he has put to show is bunch of propaganda.

تلویزیون امشب برنامهء خوبی دارد.
There is a good show on television tonight.

پا بر هنه در حیاط میرفت انگشتش را زخمی کرد.
He was walking in the yard barefooted and he injured his toe.

دوستان توجه کنند که انگلیسی زبانان مانند ما نمیگویند" انگشت پا" انگشت در زبان انگلیسی فقط به انگشت دست گفته میشود برای انگشت پا باید واژهء toe را بکار برد.

درختان برگ کرده اند کی شکوفه خواهند کرد؟
The trees have leaved out, when are they going to start blooming.


يکشنبه 9/10/1386 - 6:11 - 0 تشکر 21197

تکلیف شماره 7:
این جمله از مهاتما گاندی را به فارسی سلیس ترجمه کنید:

Live as if you were to die tomorrow.
Learn as if you were to live forever
Mahatma Gandhi 1869-1948


سه شنبه 11/10/1386 - 16:34 - 0 تشکر 21622

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.

**************************

سلام

اول بگم جناب داراب!!(به به ) امیدوارم اون به تعویق انداختنه منظورتون من نبوده باشم چون اگر قرار بود اینکارو بکنم از اول نمیومدم...

بعدشم یه بار جستی ملخک دوبار  جستی....دفعه سوم چی؟؟؟

در هر صورت من برگشتم...خوش برگشتم

من فکر میکنم منظورش اینه که جوری زندگی کن که انگار فردا میمیری و جوری یاد بگیر انگار برای همیشه زنده ای؛تا ابد زنده ای

**یا علی از تو مدد**

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 12/10/1386 - 11:23 - 0 تشکر 21747

Live as if you were to die tomorrow.
Learn as if you were to live forever

چنان زندگی کنید که گویی فردا خواهید مرد

چنان مطالب را بیاموز ید/فرا گیرید که گویی برای همیشه زنده هستید

I am really satisfied with these translation assignments,

I suggest working on Persian to English and discussing on the translations.

Moreover I warmly appreciate Dear Researcher that has provides this Topic

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.