امام سجاد (ع)
:
پس هر كيفري را كه از او به تأخير انداختي و هر عذاب و شكنجه خوار كننده اي را كه از او باز پس داشتي ، چشم پوشي از حق خود و رضا و خشنودي به كمتر از استحقاق خويش مي باشد
فجميع ما اخرت عنه من العذاب و ابطات به عليه من سطوات النقمة و العقاب ترك من حقك ، و رضي بدون واجبك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
از اين رو كيست كريم و بزرگوارتر از تو - اي خداي من - و كيست بدبخت تر از كسي كه بر خلاف رضاي تو تباه گردد ؟ نه ( كسي بدبخت تر نيست ) ! كيست ( كه بدبخت تر باشد ) ؟ زيرا تو بزرگتري ( يا خير و نيكيت بيشتر است ) از اين كه جز به احسان و نيكي وصف شوي ، و ( از نقايص ) منزه و پاكي كه جز از عدل ( تو ) از تو بترسند ( در دعاي حضرت اميرالمؤمنين - عليه السلام - است : الهم احملني علي عفوك ، ولا تحملني علي عدلك يعني بار خدايا من را به عفو و گذشتت واگذار و من را بر عدلت وامگذار ) ترس از آن نيست كه بر كسي كه تو را معصيت كرده ستم كني ، و پاداش آن كه را كه تو را خشنود گردانيده ( امرت را بجا آورده و از نهيت دوري گزيده ) فروگزاري ( بلكه ترس از عدل توست ) پس بر محمد و آل او درود فرست ، و آرزويم ( رفتار تو با من از روي عفو و گذشت ) را به من ببخش ، و هدايت و راهنمايي خود را بر من بيافزا كه به وسيله آن به توفيق در كردارم ( به آنچه موافق رضاي توست ) برسم ، زيرا تو بسيار نعمت دهنده بزرگواري .
فمن اكرم - يا الهي - منك ، و من اشفي ممن هلك عليك ؟ لا ! من ؟ فتبارك أن توصف إلا بالاحسان ، و كرمت أن يخاف منك إلا العدل ، لا يخشي جورك علي من عصاك ، و لا يخاف اغفالك ثواب من ارضاك ، فصل علي محمد و آله ، وهب لي املي ، و زدني من هداك ما اصل به الي التوفيق في عملي ، إنك منان كريم .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
بار خدايا من به درگاه تو عذر مي خواهم از ستم كشيده اي كه در برابر من به او ستم رسيده و من او را ياري نكرده ام ( زيرا ياري كردن مؤمن حق واجبي است بر مؤمن ديگر كه اگر او را ياري نكند مؤاخذه و بازپرس مي شود ، حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : مؤمني كه برادر " هم كيش " خود را ياري كند و بر ياري او توانايي داشته باشد خداوند او را در آخرت ياري خواهد كرد " از گرفتاريها و شكنجه هاي آن سرا رهايش مي دهد " و مؤمني كه برادرش را خوار گرداند و بر ياري او توانا باشد خدا او را در دنيا و آخرت خوار نمايد " در دنيا بدبخت و در آخرت از رحمتش دور سازد " ) و از احسان و نيكي كه به من شده و سپاس آن را بجا نياورده ام ( حضرت رسول - صلي الله عليه و آله - فرموده : هر كه به او احسان شود بايد جزاي آن را بدهد ، اگر نتوانست بايد آن را بستايد ، و اگر چنين نكرد كفران آن نعمت نموده ، حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : خدا لعنت كند " از رحمتش دور گرداند " كساني را كه راه احسان و نيكي را بريده جلوگيري مي نمايند ، گفتند : چه كساني از راه احسان جلوگيري مي كنند ؟ فرمود : مردي كه به او احسان شود و آن را كفران نمايد ) و از بد كرداري كه از من عذر خواسته و من عذرش را نپذيرفته ام ( پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرموده : كسي كه بيزاري جستن بد كرداري را از بدي كه كرده راست گويد يا دروغ نپذيرد بر سر حوض " نهري كه خداي تعالي در بهشت به من عطا كرده " نزد من نخواهد آمد ) و از نيازمندي كه از من درخواست نموده من او را نبخشيده و بر خود برتري نداده ام ( حضرت صادق - عليه السلام - به ابان ابن تغلب فرمود : هرگاه نصف داراييت را به مؤمني تقسيم نمودي او را بر خود مقدم نداشته و برتري نداده اي و تو و او يكسان هستيد ، او را بر خود برتري مي دهي اگر از نصف ديگر به او ببخشي ) و از حق صاحب حق مؤمني كه بر من لازم است و آن را نداده ام ( معلي ابن خنيس گفته : به حضرت صادق - عليه السلام - گفتم : حق مسلمان بر مسلمان چيست ؟ فرمود : هفت حق واجب است ، حقي از آنها نيست جز آن كه بر او واجب مي باشد ، اگر حقي از آن را ضايع سازد و از دوستي خدا و طاعت از بيرون رفته ، و خدا را در او نصيب و بهره اي نيست " خدا را بندگي نكرده " به آن حضرت گفتم : فدايت شوم آن هفت حق چيست ؟ فرمود : اي معلي من بر تو مهربانم مي ترسم آنها را ضايع و تباه سازي و حفظ نكني و بداني و عمل ننمايي ، گفتم : قوت و توانايي جز از جانب خدا نيست " اميد است خداي تعالي توانايي و توفيق عمل به آنها را عطا فرمايد " فرمود : كمتر حق از آنها آن است كه براي او دوست داري آنچه را كه براي خود دوست مي داري ، و نپسندي براي او آنچه را كه براي خود نمي پسندي ، و حق دوم آن است كه از خشم او دوري گزيني " كاري نكني كه او را خشمناك سازي " و رضا و خشنودي او را پيروي نمايي ، و فرمان او را انجام دهي ، و حق سوم آن است كه او را به جان و مال و زبان و دست و پا ياري كني ، و حق چهارم آن است كه تو ديدبان و راهنما و آيينه او باشي ، و حق پنجم آن است كه تو سير نباشي و او گرسنه و تو سيراب و او تشنه ، و تو جامه نپوشي و او برهنه باشد ، و حق ششم آن است كه براي تو خدمتگزار باشد و براي برادر " هم كيش " تو خدمتگزاري نباشد لازم است كه خدمتگزارت را بفرستي تا جامه او بشويد و خوراكش را پخته سازد و بسترش را بگستراند ، و حق هفتم آن است كه سوگندش را تصديق نموده راست بداني ، و دعوت او را اجابت كني ، و بيمارش را ديدن نمايي ، و به جنازه اش حاضر شوي ، و چون دانستي او را حاجت و خواسته اي است براي برآوردن آن به سوي او بشتابي و او را ناچار نسازي كه خواسته اشرار از تو درخواست نمايد آنگاه به سوي او بشتابي ، پس هرگاه آنها را بجا آوردي دوستي خود را به دوستي او و دوستي او را به دوستي خود پيوند نموده اي ) و از عيب و نقص مؤمني كه براي من آشكار گشته و آن را نپوشانده ام ( حضرت علي - عليه السلام - فرموده : كسي كه درباره مؤمني بگويد چيزي را كه به دو چشمش ديده و به دو گوشش شنيده و آن از چيزهايي است كه آن مؤمن را عيب مي كند و جوانمردي را ويران مي سازد او از كساني است كه خداي عز وجل فرموده " سوره 24 ، آيه 19 : ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشه في الذين امنوا لهم عذاب اليم في الدنيا والاخرة يعني آنان كه دوست دارند در بين كساني كه ايمان آورده اند زشتي فاش گردد ، در دنيا و آخرت براي آنها عذاب دردناك است ) و از هر گناهي كه براي من پيش آمده و از آن دوري نكرده ام
اللهم إني اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتي فلم انصره ، و من معروف اسدي الي فلم اشكره ، و من مسئ اعتذر الي فلم أعذره ، و من ذي فاقة سألني فلم اوثره ، و من حق ذي حق لزمني لمؤمن فلم اوفره ، و من عيب مؤمن ظهر لي فلم استره ، و من كل اثم عرض لي فلم اهجره .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
بار خدايا از آنها ( گناهان نامبرده ) و مانند آنها از تو عذر مي خواهم و عذر خواستن از روي پيشماني كه براي مانند آنها كه من را پيش آيد واعظ و پند دهنده ( مانع و جلوگير ) باشد
اعتذر اليك - يا الهي - منهن و من نظائرهن اعتذار ندامة يكون واعظا لما بين يدي من اشباههن .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
پس بر محمد و آل او درود فرست ، و پشيمانيم را از لغزشهايي كه به آن گرفتار شدم و قصد را بر بجا نياوردن گناهاني كه به من رومي آورد توبه اي قرار ده كه براي من موجب دوستي تو شود ، اي دوستدار توبه كنندگان ( اشاره به قول خداي تعالي " سوره 2 ، آيه 222 " : ان الله يحب التوابين ويحب المتطهرين يعني همانا خدا آنان را كه " از گناهان " پيوسته توبه مي كنند و آنان را كه " از نجاست و پليدي " پاك و پاكيزه اند دوست مي دارد ) .
فصل علي محمد و آله ، و اجعل ندامتي علي ما وقعت فيه من الزلات ، و عزمي علي ترك ما يعرض لي من السيئات ، توبة توجب لي محبتك ، يا محب التوابين .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و شهوت و خواهش من را از هر حرام و منع شده اي ( جانب خود ) بشكن ( جدا ساز ) و حرص و آزم را از هر گناهي دور گردان ، و من را از آزار رساندن به هر مرد و زن با ايمان و به هر مرد و زن مسلمان بازدار
اللهم صل علي محمد و آله ، و اكسر شهوتي عن كل محرم ، و ازو حرصي عن كل ماثم ، و امنعني عن اذي كل مؤمن و مؤمنة ، و مسلم و مسلمة .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
بار خدايا هر بنده اي كه درباره من آنچه را بر او حرام كرده اي بجا آورده ، و پرده آنچه را بر او منع نموده اي دريده ، و حق من را برده و مرده ، يا زنده است و حق من نزد او بجا مانده باشد پس او را در ستمي كه به من كرده بيامرز ، و در حقي كه از من برده درگذر ، و از آنچه درباره من بجا آورده آگاه مساز ( يا سرزنش مكن ) و بر اثر آنچه ( آزاري كه ) به من خواسته روا داشته رسوايش مكن ، و عفو و گذشت از ايشان را كه به كار بردم و صدقه و بخششي را كه برايشان بخشيدم پاكيزه ترين بخششهاي بخشندگان و بالاترين عطاهاي تقرب جويان ( به درگاه خود ) قرار ده
اللهم و أيما عبد نال مني ما حظرت عليه ، و انتهك مني ما حجزت عليه ، فمضي بظلامتي ميتا ، أو حصلت لي قبله حيا فاغفر له ما الم به مني ، واعف له عما ادبر به عني ، و لا تقفه علي ما ارتكب في ، و لا تكشفه عما اكتسب بي ، و اجعل ما سمحت به من العفو عنهم ، و تبرعت به من الصدقة عليهم ازكي صدقات المتصدقين ، و اعلي صلات المتقربين .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
و من را از عفو و گذشتم از ايشان به عفوت ، و از دعا و درخواستم ( درباره آمرزش ) براي آنان به رحمت عوض ( پاداش ) عطا فرما تا هر يك از ما به وسيله احسان تو ( در دنيا و آخرت ) نيكبخت شود ، و هر كدام از ما به سبب نعمتت ( پاداش به من و آمرزش آنان ، از بدبختي ) رهايي يابد
و عوضني من عفوي عنهم عفوك ، و من دعائي لهم رحمتك حتي يسعد كل واحد منا بفضلك ، و ينجو كل منا بمنك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
بار خدايا هر بنده اي از بندگانت كه از من عقوبت و شكنجه اي يافته ، يا از جانب من آزاري به او رسيده ، يا از من يا به وسيله من ستمي به او رخ داده و حق او را از دست داده و دادخواهي از حقش را از ميان برده باشم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و او را از توانگري خود از من خشنود ساز ، و از جانب خويش حق او را بي كم و كاست عطا فرما
اللهم و أيما عبد من عبيدك ادركه مني درك ، أو مسه من ناحيتي اذي ، أو لحقه بي أو بسببي ظلم ففته بحقه ، أو سبقته بمظلمته ، فصل علي محمد و آله ، و ارضه عني من وجدك ، و أوفه حقه من عندك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
سپس من را از چيزي ( كيفري ) كه فرمان تو موجب آن مي شود نگاهدار ، و از آنچه عدل تو به آن حكم مي كند رهايي ده ، زيرا توانايي من از تحمل انتقام و كيفر تو برنمي آيد ، و نيروي من با خشم تو برابري نتواند كرد ، پس اگر تو من را به حق جزا دهي ( به كيفر رساني ) هلاكم مي نمايي ، و اگر به رحمتت نپوشاني تباهم مي سازي ( در حديث است : كسي به وسيله عمل خود به بهشت نمي رود ، گفتند : يا رسول الله و نه تو ؟ فرمود : و نه من جز آن كه خدا من را به رحمتش بپوشاند )
ثم قني ما يوجب له حكمك ، و خلصني مما يحكم به عدلك ، فإن قوتي لا تستقل بنقمتك ، و إن طاقتي لا تنهض بسخطك ، فانك إن تكافني بالحق تهلكني ، و إلا تغمدني برحمتك توبقني .
صحيفه سجاديه