ادامه از پست قبلی...
یه تست هوش می پرسم:
نفهمیدم اشکال کجاش بود...
ولی یه سوال پادشاهه تو خواب میبینه که فرار کرده رفته مخفی گاهش؟؟؟
یا واقعا فرار کرده رفته مخفی گاهش؟؟؟این که نمیشه چون اگه اینجوری بود اون از خواب پریدنه چیه؟؟
اگه واقعا فرار کرده باشه و رفته باشه این میشه اشکال داستان فکر کنم...
اگرم تو خواب دیده که فرار کرده من نمیدونم...
از مرگ می ترسید؟ چرا؟
بله به شدت..چون اماده نیستم..هیچ کاری برای آسایش اون دنیای خودم نکردم
ترس از اینکه خدا منو برونه از خودش ازم ناراحت باشه
ترس از عذاب...ترس از خشم خدا..
خیلی میترسم...
به تناسخ اعتقاد دارید؟ ( حلول روح، بعد از مرگ، در جسم دیگه)
خیلی در موردش نخوندم...ولی اونایی که خوندم ردش کردن...یعنی با عقاید اسلامی جور نبوده و بیشتر هندوها بهش اعتقاد دارن...چیزایی که من خوندم خیلی زیبا ردش کردن...منم که بهش فکر میکنم نمیتونم قبول کنم یه تیکه از یکی از دلایل ردش رو میذارم که خیلی خوشم اومد...
چنانچه بپذيريم نفس پس از جدايى از بدن، به بدن زنده ديگرى تعلق پيدا مى كند، اين امر مستلزم تعدد نفس در
یک بدن و دو گانگی شخصیت است. چنين چيزى با درك وجدانى انسان از خويش كه داراى يك شخصيت است منافات دارد
اگه بخواید خصوصیاتی از خودتون رو نام ببرید، چه خصوصیاتی رو نام می برید؟
همه خصوصیاتم رو تو بیوگرافی گفتم...
به کدوم یک از این خواستگارها جواب مثبت می دید؟
پسری که عاشقه اما پول نداره اگر اگر اگر اگر اگر اگر به عشقش ایمان داشته باشم
در غیر این صورت هیچ کدوم...
تحمل هر چیزی رو دارم الا دوست داشته نشدن ...به نیروی عشق ایمان دارم میدونم با تکیه بهش میشه به هر چیزی که میخوایم برسیم..حتی عقلمم همینو بهم میگه...
از چه چیزی خوشتون می یاد و از چه چیزی بدتون می یاد؟
خیلی کلی پرسیدید...از دروغ بدم میاد از ریا بدم از بی توجهی بدم میاد...
از نامردی بدم میاد...
و از عکس اینها خوب خوشم میاد مسلما در کل متوجه سوال شدم جزیی ترش کنید لطفا
بهترین و بدترین صحنه ای که دیدید؟
بدترین صحنه ای که دیدم مربوط به یه انفجار بود که کلی جنازه رو هم افتاده بودن...
وای وحشتناک بود...
سخت ترین و آسونترین کاری که انجام دادید؟
سخت ترین کری که کردم…کار سختی تو زندگیم انجام ندادم اما فکر میکنم کنار گذاشتن یکی از خلقیاتم که خیلی اذیتم میکرد خودم و اطرافیانم و درب و داغونم میکرد سخت ترین کاری بود که کردم
آسونترین کار هم دانشگاه رفتن بدون درس خوندن
چه غذاهایی می تونید درست کنید؟
داشتیم آقای محمدی؟؟؟داشتیم؟؟؟
نمیدونم...قبلا ها شامی میتونستم درست کنم یه بار درست کردم منتها مامانم پیشم بود...
ولی فکر کنم تنهایی چیزی بلد نباشم...
از چی خوشحال و از چی ناراحت می شید؟
از بودن در جمعی که دوستشون دارم خوشحال و بر عکس از بودن در جمعی که دوستشون ندارم برام عذابه
از اینکه دوستام به فکرم هستن خوشحال میشم...از بی توجهی خیلی ناراحت میشم...
از دروف خیلی ناراحت میشم...از مودب نبودن و توهین کردن و تهمت زدن خیلی ناراحت میشم...
اگه قدرت تغییر گذشته رو داشتید، چیرو تغییر می دادید؟
خیلی چیزها رو تغییر میدادم...کاری میکردم که از عزیزترین زندگیم خداحافظی نکنم
خیلی کارا میکردم...از وقتم خوب استفاده میکردم...
به خیلی ها اعتماد نمیکردم...
اگه می تونستید آینده رو ببینید، چه کار می کردید؟
سعی میکردم اگه به دلخواهم نباشه تغییرش بدم اونجور که میخوام
تا حالا خودتون یا دیگران رو هیپنوتیزم کردید؟
نه من هیچ وقت هیپنوتیزم رو نتونستم باور کنم...
با ارواح ارتباط داشتید؟ احضار روح کردید؟
نهههههه من خیلی از این بحث ها خوشم نمیاد...در واقع میترسم و یه جورایی باورم نمیشه
ممنون از سوالاتون امیدوارم تونسته باشم خوب جواب بدم
**یا علی از تو مدد**