تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا
سلام به همه دوستان
1-این روزها وقتی از خیلی از دخترخانمها بپرسی که مهمترین ویژگی  برای پسری که به خواستگاری شما می آید از نظر شما چیست، جواب خواهند داد که " برای من صداقت مهمترین فاکتور  است".
2-در فرهنگ دینی ما به مهریه "صداق" می گویند. یعنی چیزی که نشانه صداقت پسر در ادعای خواستگاری و آمادگی او برای تشکیل زندگی است.
3-اگر من برای جشن تولد دوستم به جای خریدن کادو، برایش روی یک کارت تبریک بنویسم: "دوست عزیز، وقت نکردم برایت کادو بخرم، ولی هر موقع مایل بودی به من بگو تا به یک نمایشگاه ماشین برویم و هر ماشینی که پسندیدی برایت بخرم!" احتمالا اگر مرا دیوانه تصور نکند یا این کار را یک شوخی مسخره نداند، یک آدم خالی بند تمام عیار خواهد دانست.
سوال: چرا دخترخانمها سعی می کنند (یا اجازه می دهند پدر و مادرشان سعی کنند) مهریه را بالا ببرند درحالی که می دانند این کارشان بویی از حقیقت ندارد و جز ظاهرسازی و فریب خودشان چیز دیگری نیست؟
امیر ر.ح.

باسلام به آقای امیر

*به نظر من مقدارمهریه باید با توجه به وسع مالی پسر باشد

*البته پسر هم باید به ارزش دختر هم توجه داشته باشد

*دختر كه همسر آینده اش را دوست دارد مهریه برایش اصلا مهم نیست

*دخترهایی كه مهریه ی بالا خواستارند یا می خواهند خودی نشان دهند ویا به طرف مقابلشان اعتماد ندارند

سلام

ممکنه دلایل زیاد یباشه

وقت یپسر یخودش چنین پیشنهادی میده اول به نظر دختر میرسه که  این پسر چقدر دوسش داره اما همه ما شواهد زیادی دیدم که وقت یزندگی به میدون جنگ تبدیل میشه یا دختر برای رهاییش مهریه ی کلونش رو میبخشه یا پسر تن به زندان میده

عدم اعتماد به دوام زندگی و زوج مقابل هم میتونه دلیل باشه نگید خوب دختر جواب مثبت نده چون نمیشه فشاری که پدر و مادر روی یه دختر دم بخت میذارن رو نادیده گرفت. دخترایی که میدونن توان نگه داری یه زندگی و تحمل مشکلاتش رو ندارن در حقیقت با مهریه سنگین طرف مقابلش رو مجبور به ادامه دادن میکنن.

این وسط هول و عجله ی تشکیل زندگی به هیچ کدوم از دو طرف فرصت درست فکر کردن رو نمیده کسی ندونه فکر میکنه این دو تا لیلی و مجنونن . به هر حال عقل خیلی وقتا قربانی احساس میشه .

 تاملی بر چیستی و چرایی مهریه

اگر ملتی به پاس رشادت‏ها و خودگذری‏های قهرمان ملی‏شان، تندیس بلورین به او تقدیم می‏كنند، یا جامعه‏ای در مقام ارج‏گذاری به یك دانشمند، به او لوح سپاس می‏دهند، آیا این بدان معناست كه مقام و ارزش علمی و قهرمانی آنها را با یك تندیس یا لوح سپاس معامله نموده‏اند؟ یا این اقدام، نماد احترام عمیق آن ملت و جامعه به قهرمان ملی و دانشمند شان است؟ واضح است كه این اقدام، ارزش نمادین دارد و یك ملت با یك حركت نمایشی و سمبولیك مقام قهرمان ملی و دانشمند را ارج می‏نهد؛ بنابراین دادن مهریه نیز بر همین منوال، یك حركت نمادین و یك اقدام نمایشی است كه مرد با اهدای آن به پیشگاه زن، صداقت و درستی ادعای خویش را مبنی بر دوستی و عشق به زن نشان می‏دهد و در واقع، با این كار پاسخ مثبت زن را به تقاضای محبت‏آمیز و عشق آفرین خویش، ارج می‏نهد.
همچنین، احادیثی كه راجع به جواز نظر انداختن به زن به منظور انجام ازدواج، وارد شده است، برداشت این نوشتار را از بیان امام رضا(ع) تأیید می‏كند. محمد بن مسلم می‏گوید از امام باقر(ع) پرسیدم مردی كه می‏خواهد با زنی ازدواج كند آیا می‏تواند بر او نظر كند؟ حضرت فرمود: «نعم، انما یشتریها باغلی الثمن»:[8] مفهوم این حدیث و احادیث مشابه آن، این است كه مرد در مقام انجام یك معامله بسیار بزرگ است و لذا باید مراقب تمام جهات و ابعاد آن باشد؛ گویی مرد می‏خواهد این معامله را با گران‏ترین قیمت انجام دهد؛ از این رو همان‏طوری كه یك شخص در مقام عقد چنین معامله‏ای باید تمام جوانب آن را بسنجد و با چشم باز وارد آن شود، در مورد نكاح نیز باید مواظب باشد و چشمانش را بگشاید و كسی را كه می‏خواهد به او دل ببندد و با همكاری او اساس یك كانون گرم و پر محبت را پی‏ریزی نماید ـ تا در تمام عمر، با زندگی در آن، به سكون و آرامش مطلوب دست یابد ـ باید بشناسد و تمام مزایا و معایب او را از نظر بگذراند و آن‏گاه با شناخت و آگاهی لازم اقدام نماید.
علاوه بر آن، امام(ع) می‏فرماید: «انما یشتریها باغلی الثمن» این گران‏ترین قیمت، چیست و مراد از «اغلی الثمن» چه می‏باشد؟ به نظر می‏رسد نزدیكترین مصداق و شاخص ترین فرد آن، همان سرمایه‏ی محبت و مودتی است كه مرد هنگام ازدواج با در كف گرفتن آن وارد میدان می‏شود و با اتكای به آن، كانون گرم و صمیمی خانواده را تشكیل می‏دهد و با اعتماد به آن می‏خواهد اعتماد زن را به دست آورد و گرنه هیچ بهایی غیر از آن، نمی‏تواند ضامن بقای خانواده و تأمین كننده آسایش مطلوب برخاسته از آن باشد. سرمایه‏ی محبت است كه زن را وامی‏دارد تا با ایثار و خودگذری و با تلاش پیگیر و شبانه روزی، بدون كمترین توقع و چشم‏داشت مادی، تمام زحمات درون خانه، رسیدگی به وضع منزل، فرزندان و همكاری و كمك با مردخانه را به دوش بكشد و نه تنها از این همه زحمت و تلاش، احساس خستگی نكند؛ بلكه از آن لذت ببرد. و البته همین دوستی و درستی است كه به مرد حركت و انگیزه می‏بخشد تا هیچ‏گاه به فراهم نمودن حداقل امكانات زندگی برای زن و فرزندان خویش اكتفاء نكند و هرگز نگوید كه آنچه از نظر شرعی و قانونی بر دوش اوست، انجام داده و بیشتر از آن تكلیفی ندارد.
پس به یقین می‏توان گفت: این «اغلی ثمن» همان نقد محبت و دوستی است كه به منظور خرید «دل» نثار می‏شود و در واقع مفاد این حدیث، حدیث دلدادگی و دلبردگی است؛ همچنان كه مفاد كلام امام هشتم(ع) نیز همین است و براساس آن، زوجین به دنبال كیمیای محبت‏اند كه خلوص و كمال آن را با اكسیر «صداق» و درستی محك می‏زنند و چون مرد، در این عرصه پیشگام و خواستگار مبادله‏ی محبت و معامله‏ی مودت است، به حكم اینكه بار اثبات ادعا به دوش مدعی است، باید شاهد، صدقی اقامه كند تا خلوص ادعایش را به اثبات برساند و «مهریه» همان شاهد صدق است كه به صورت نمادین، بیانگر راستی و درستی ادعای محبت و دوستی از سوی مرد است؛ به بیان بهتر، مهریه همانند تمام اقدامات نمادین، دارای دو جهت است: از یك سو روایتگر صدق و راستی این طرف، و از سوی دیگر حكایتگر تجلیل و سپاس از طرف مقابل است؛ از این جهت شریعت اسلام، ضمن تأیید این سنت اجتماعی، به آن حیث وجوبی بخشیده و لزوم آن را مورد تأكید قرار داده است.

● جمع بندی و نتیجه‏گیری:
اگر بخواهیم تمام آنچه را كه طی این نوشتار به رشته تحریر درآمد، در جملاتی كوتاه بیان كنیم، می‏توانیم بگوییم كه اولاً؛ مهریه در ذات خود یك هدیه است كه به دو منظور پرداخت می‏شود:
یكی به منظور اثبات ادعای مرد كه با ادعای محبت و مودت به خواستگاری زن می‏رود و دیگری، به منظور ارج نهادن به پاسخ مثبت زن به تقاضای مرد؛ بنابراین مهریه مالی نیست كه به خاطر جبران عدم استقلال مالی زن به او داده می‏شود؛ چون در جای خودش به اثبات رسیده است كه زن همانند مرد، از این نظر استقلال دارد. قرآن مجید می‏گوید: «لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ»[9]
از آن گذشته، با توجه به طبیعت مادی سیال، مهریه بیانگر ثروتی نیست كه زن برای تأمین آینده زندگی‏اش به آن دست یابد. به ویژه اینكه زن در بیشتر موارد، مهریه را برای خرید لوازم زندگی و نیازهای شخصی‏اش در زمان زوجیت خرج می‏كند؛[10] همچنین این ادعا كه مهریه اهرم فشاری بر مرد است تا نتواند از اختیار طلاق استفاده كند و یا ادعاهایی مثل آن، كاملاً مردود و بی‏پایه است و هیچ‏گونه توجیه علمی و منطقی ندارد.[11]

ثانیاً، با توجه به احكام ویژه‏ای كه در شریعت اسلام درباره‏ی «مهر» بیان شده است و طی آن بر جنبه‏ی اخلاقی و معنوی آن تأكید فراوان به عمل آمده و اصلاً وضع حقوقی مهریه به گونه‏ای تبیین گردیده است كه جایگاه مالی و مادی آن را تقریباً به طور كامل از بین می‏برد، به این نتیجه می‏رسیم كه اصلاً پرداخت مهریه یك حركت نمایشی و یك اقدام نمادین است كه ارزش سمبولیك آن را بیان می‏كند.[12]

ثالثاً، پرداخت مهریه از سوی مرد به زن، یك سنت كهن اجتماعی و عرفی و مقتضای درك و تدبیر عقلانی انسان‏هاست كه از گذشته‏های بسیار دور وجود داشته و شریعت اسلام، ضمن تأیید و صحه گذاشتن بر آن، جهت آن را تصحیح و بلكه تعیین نموده و در مورد آن، ارزش گذاری نموده است؛ از این رو مهریه یكی از لوازم ازدواج به شمار می‏رود كه وجوب آن در فقه، بر صحت نكاح تأثیری ندارد؛ زیرا اصلاً مال و ارزش مادی در عقد ازدواج مقصد و مقصود نمی‏باشد ؛ بلكه وجوب مهر به دلیل بالا بردن حیثیت نكاح و اظهار مقام بزرگ آن و بالاتر، به منظور تكریم زن و تأكید بر جایگاه تعیین كننده‏ی وی در عقد ازدواج است.[13]

پی نوشت ها
[1] قدرت اللَّه خسرو شاهی و مصطفی دانش پژوه؛ فلسفه حقوق؛ ص ۱۵۴.
[2] محمد حسین طباطبایی؛ المیزان فی تفسیر قرآن؛ ج ۷، ص ۲۸۵، ذیل آیه ۴ سوره نساء
[3] محمد تقی المدرسی؛ من هدی القرآن؛ ج ۲، طهران: دار محبّی الحسین(ع)، ۱۴۱۹، ص ۲۲.
[4] محمد حسین فضل اللَّه؛ تفسیر من وحی القرآن؛ ص ۶۹.
[5] علل الشرایع؛ باب عله وجوب المهر، حر عاملی؛ ب ۱۱، ح
[6] سوره توبه: ۱۱۱.
[7] صف: ۱۰ ـ ۱۱.
[8] حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج ۱۴، ابواب مقدمات نكاح، ب ۳۶، ح ۱، نیز ر.ك به: حدیث ۷ و ۱۱ همان باب و علل الشرایع صدوق؛ ج ۲، باب ۲۶۰.
[9] نساء: ۳۲..
[10] محمد حسین فضل اللَّه؛ تفسیر من وحی القرآن؛ ص ۷۰.
.[11] ر.ك به: همان و مرتضی مطهری با نظام حقوق زن در اسلام؛ ص ۲۵۶ ـ ۲۶۱.
[12] ر.ك به: سید حسین شرف الدین؛ تبیین جامعه شناختی مهریه؛ قم: انتشارات مؤسسه امام خمینی، ۱۳۸۰، ص ۳۰۲.
[13] ر.ك به: محمد كمال الدین امام؛ الزواج و الطلاق فی الفقه الاسلامی؛ لبنان: المؤسسه الجامعه للدراسات، ۱۹۹۶، ص ۱۱۹ ـ ۱۲۱.


منبع:مرکز فرهنگ و معارف قرآنی

مهریه همسر آیندم (بالاخره شتریه که جلو در خونم خوابیده ) باید فقط یک سکه باشه . جنسش مهم نیست فقط طلا نباشه . پلاتین _ تیتان_ نقره _ مس و غیره .

چون بالاخره یه دین هستش دیگه . یه کلام فقط یه سکه .

مخم سوت کشید اینا چیه که نوشتید این جناب علیرضا خان هم که حسابی شلوغش کرده البته فکر کنم وقت آزادشون خیلی زیاده چون هیچ کدوم از پاسخ دوستان رو بی جواب نذاشتن

:.آسمونی.:

خوب منم قبول دارم خیلی نرخا رفته بالا اما یه چیز دیگه اینه که قانونا مهریه باید باشه و به فرض اینکه این ازدواج موفق نبود باید یه مبلغیباشه که بعد از اون خانم بتونه مستقل باشه...

اما با نرخای امروز هم موافق نیستم

بعضیاشورشو در آوردند

بعضیا که فقط میخواند با این کار نشون بدند که ما مبلغمون خیلی بالاست

نه؟ 

من فکر میکنم وقتی مهریه بالا باشه طبیعتا توقعات بالا میره برای جهیزیه برای خونه و............... حتی اگر خانواده هل استطاعت مالی داشته باشند و این چیزا رو براشون آماده کنند اونا تو زندگی دیگه براچی می خوان تلاش کنند !!!!!!!!! برا ثروت بیشتر!!!!!!!!!!!! فکر میکنم خود ادما تلاش کنند و بدست بیرند خیلی لذت بخش تره

سلام

فکر کنم دو عامل علت بالا بردن مهریه است؟

1- چشم هم چشمی و فخر فروشی و کم نیاری. مثلا مهریه فلان دختر هزار سکه است اگه مال دختر من کم بشه برای خانواده ما کسر شان است

2- عدم اعتماد به مرد. اره بعضی ها به این علت مهریه رو زیاد میکنند که میخواهند پسر نتونه پاش رو زیاد دراز کنه.

سلام

ولی من گمان نمی کنم که مهریه زیاد بتونه ضامن خوشبختی کسی بشه.. چون اولاً که وقتی کسی توان مالی نداره ولی مهریه زیاد رو قبول میکنه.. پس از همون قدم اول داره دروغ میگه.. چطور پرداخت وجهی رو قبول میکنه که پولشو نداره؟ این درست مثل کشیدن چک بی محله.. وقتی داماد نتونه مهریه رو بپردازه.. باید بره زندان.. حالا آیا زندان رفتن اون .. کارو درست میکنه؟ آیا دختر خوشبخت میشه؟..

من دخترهای زیادی رو میشناسم که با مهریه کم و یا زیاد زندگی می کنن ولی مبلغ مهریه هیچ تأثیری تو زندگیشون نداشته.. یعنی مهریه نمیتونه ضامن بقای یک زندگی باشه.. چون اگه مردی نخواد زندگی کنه.. اونقدر زن رو اذیت میکنه تا بالاخره ضرب المثل معروف : مهرم حلال جونم آزاد .. اجرا بشه.. یعنی زن اونقدر تو تنگنا قرار میگیره که حتی حاضره یه چیزی هم دستی بده و از شر اون مرد خلاص بشه.!!

شما فکر کنید در سالهای حدود 68 تا 70.. هفتصد سکه بهار آزادی مبلغ خیلی سنگینی بوده.. همین حالاشم 700 تا سکه .. چیزی حدود 140 میلیون تومن میشه.. یعنی یه مبلغ قابل توجه.. اما من دختری رو میشناسم که این مهریه رو به شوهرش که بخشیده ، هیچ.. یه مبلغی هم دستی داده تا شوهرش راضی بشه طلاقش بده.. اونم بعداز مدتی طولانی که به حالت قهر در منزل پدرش زندگی میکرده فقط برای اینکه دیگه اسم اون مرد روش نباشه.