• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 4578)
چهارشنبه 23/5/1387 - 22:9 -0 تشکر 52192
ارتباط دهان مسئولان تبیان با حلوا ...

سلام دوستان.

تا ادبیات پارسی؛ادبیات پارسی بوده میگفتند " با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشه!

اما انگار دهان مسئولان تبیان با حلوا حلوا شیرین میشه!

مدت طولانی ای هست که کار مسئولان تبیان (مشخصا خانم احمدی و مسئولان بخش فنی) فقط شده وعده های توخالی که امکانات در راهه و به زودی میرسه...

بله،این " در راه بودن امکانات  "حدود 9 ماه هست که از اول افتتاح مباحثه شروع شده و هنوز هم که هنوزه در راهه!!!

هر با گفتیم امکانات...طرح دادیم...گفتیم فلان چیز رو اضافه کنید فقط گفتند:

"در حال بررسی است" یا "حتما به بخش فنی اطلاع داده خواهد شد" یا "به زودی اضافه خواهد شد" یا "تاخیر ها به خاطر ترافیک شدید بخش فنی است"

اما اینها فقط همان حلوا حلوا هستند که دهان تبیانی ها را شیرین میکنند اما برای ما هیچ سودی ندارند.

منظورم خیلی واضحه ... آیا ما ایرانی ها با این روند توسعه و پیشرفت مباحثه ای(!) و خیلی اوقات بدتر از اون (!!!!) لیاقتمون چیزی جز عقب ماندن هست؟

خوشحالم که به هیچ وجه به تبیان وابستگی ندارم اما اگر بودم خجالت میکشیدم که 9 ماه از راه اندازی سیستم بگذره و پیشرفت ها اینقدر تاسف بار باشه.

حذف این تاپیک هم چیزی جز ضعف مدیر این انجمن و بعد از ایشون مدیریت انجمن ها رو نمیرسونه.

کاربران چگونه باید به ستوه آمدن خودشون رو از وضعیت موجود اعلام کنند؟!!

ضعیف نباشد! حقایق رو ببینید و سعی کنید اونها رو تغییر بدید!

قابل توجه کارمندان مسئول تبیان!

یا علی.


 

 

جمعه 25/5/1387 - 14:8 - 0 تشکر 52416

سلام دوستان خوب.
ببینید ممل خان؛من گفتم پاسخ دادن دردی دوا نمیکنه اما پاسخ دادید. پس من هم مجبورم پاسخ بدم.
فکر میکنم پست قبلی من رو نخوندید.اگر میشه خواهش میکنم بخونیدش.
بنده نوشته بودم:

خیلی وقت پیش ابتدا در پست های عادی میگفتیم فلان کار را بکنید اما کسی خریدار نبود.چندین بار خودم از طریق مشاوره با خانم احمدی مکاتبه کردم اما موثر نیفتاد.دیگر باید چه طور بگویم؟


خب این پاسخ شما است.یعنی من ابتدا از راه وارد شدم اما الان به ستوه آمدم.
حکایتی از ابن سینا شاید مشکل شما را رفع کند.شخصی به ابن سینا می گفت ما اراده نداریم و جبری گر بود(دترمینیست).ابن سینا هرچقدر صحبت کرد اثری نکرد آخر به چند نفر دستور داد او را تا میتوانند کتک بزنند بعد آن فرد نزد قاضی رفت و ابن سینا در پاسخ گفت مگر نگفتی ما اراده نداریم؟خب پس حق شکایت نداری! و آن فرد هم قانع شد!

بنده هم کاری مثل ابن سینا کردم.ابتدا حرف زدم و الان بحث را به صحن علنی انجمن ها کشاندم و از کارم دفاع میکنم.
تا به حال شده از چیزی به ستوه بیایید؟جانتان را به لبتان بیاورد؟در این مواقع به راه های عادی متوسل نمیشوید وقتی میدانید اثری ندارد.
بنده هم چنین کردم.
اما اینکه کاربران میتوانند یا نه؛بنده بهتر از شما میدانم که اگر همه ی کاربران متحد شوند و درخواست امکانات بیشتر را بدهند و به مدیران گوشزد کنند که 9 ماه است این سیستم راه افتاده اما پیشرفتی نداشته،اثر خواهد داشت.اما شما مایل به ارتقا این سیستم نیستید چون حتی با کلیت حرف بنده موافقت نکردید.شما هرچقدر مثل من و امثال من از راه عادی بروید؛در عمل جوابی جز معطلی به دست نخواهید آورد!!!
من این کارها را کرده ام و الان به ستوه آمده ام.
یک بار دیگر هم تاکید میکنم حرف های من انتقاد هست و بود و نه توهین و بابت بخش هایی که آنها را توهین تلقی فرموده اید عذر خواهی کردم و عذر خواهی میکنم.
یا علی.





 

 

جمعه 25/5/1387 - 16:15 - 0 تشکر 52432

به نام خدایی که در همین نزدیکی هاست

سلام

آقای شجاعتی من تمام مطالب شما رو خوندم، من دیگه به این بحث ادامه نمیدم چون شما همش دوست دارین با شیوه غلط خودتون به این راه ادامه بدین، براتون آرزوی موفقیت میکنم، امیدوارم موفق بشین، ولی راهی که شما دارین میرین انتهاش معلومه، یا حق.

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
جمعه 25/5/1387 - 21:12 - 0 تشکر 52475

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

آقا محمد شما داری انتقاد می‌کنی ولی به نظر من این انتقاد شما حالت جنجالی داره و رنگ و بوی انتقاد حرفاتون رو به کل آورده پایین.

و آما دلیل اصلی من از جواب دادن مجدد این بود که یه سری حقایق رو هم برای شما و هم برای سایر اعضا روشن کنم و از شما هم یه درخواست دارم، لطفا در مورد چیزایی که اطلاع کامل نداری اینقدر با صراحت در موردشون حرف نزن.

در مورد دوستانی که گذاشتن رفتن خدمتت عرض کنم که، جناب کیش مهر تقریبا دو، سه ماه قبل از انتقال به اینجا از برسا به دلایل کاملا شخصی گذاشتن و رفتن و مجددا به درخواست و اصرار دوستان قول دادن که سعی کنن باشن، و یه جورایی اواخر برسا بود که ایشون رو دیگه ندیدیم (پس ایشون به خاطر اینجا نرفتن)

در مورد جناب کیش مهر بگم که بله ایشون واقعا یکی از بهترین های انجمن بودن و خیلی چیز‌های خوبی میشد ازشون یاد گرفت ولی همین ایشون اونقدر بزرگوار بودن که در تاپیک‌هایی که به دیگران می‌آموختن هیچ وقت نمی‌گفتن من به شما یاد دادم!! همیشه میگفتن من از این تاپیک چیزای خوبی یاد گرفتم.

بله آقا محمد، بزرگوار بودن هر کسی واقعا به شخص اون طرف هم برمی‌گرده.

در مورد مجنون یو بگم که فکر نمی‌کنم تو این دوران کسی نزدیک‌تر از من بهش باشه!!! در مورد انجمن نیومدنش ازش خیلی پرسیدم و ایشون هیچ وقت این محیط رو در دلایلش نیاورد، و دلایلش کاملا به برسا بر می‌گشت.(اینم از مجنون یو)

در مورد مجنون صفت که ایشون هم از بهترین رفیق‌های من هستن بگم که ایشون تقریبا تا چند ماه در این محیط همراه ما بودن و مدیریت کردن ولی صرفا این محیط دلیل نیومدنشون نبود، من خودم کاملا واقفم که چرا ایشون دیگه نیومدن که یکی از مهمترینش ازدواج ایشون بود (بقیه دلایل رو هم نمیگم چون هیچ ربطی به این محیط نداره)

خانم سعدان هم که خوبه تا همین چند ماه پیش بودن و در جلسات مدیران شرکت می‌کردن، و مدیریت می‌کردن که به خاطر مشغولیت‌هایی که داشتن از مسئولیتشون استعفا دادن، و هیچ دلیل خاصی مبنی بر اینکه این محیط باعث شد برن نبود.

آقا مجتبی ولایت عزیز هم تو برسا بودن و هم اینجا و در هر دو هم فعالیت کمی داشتن ولی بودن و خوشحالم که هنوز هم هستن (همین چند روز پیش تاپیک زدن)

خانم شوق پرواز (کجوری) هم که دیگه همه شاهدن که در برسا خداحافظی کرد و واقعا نمیدونم ربطش به این محیط چیه؟؟

مرجان خانم هم که خدارو شکر حضورشون در انجمن‌ها واقعا خوبه (حالا شاید یه چند وقت باشن و یه چند وقت نباشن، ولی هستن)

آقا یغما هم که در برسا رفتن، دیگه خودتون خوبه شاهد بودین

ولی مهدی فرخ و ونهلسینگ به خاطر شکل ظاهری این محیط نیومدن و منم قبول دارم.

آقا محمد لطفا برای محکم کردن حرفات فرافکنی نکن.

در ضمن شما همچین میگی اینجا فضا فلانه که من خودم یه لحظه می‌گرخم که واقعا فضا اینجا چجوریه؟؟

خدا روشکر این تابستون در انجمن‌ها اینقدر پر بار بود که تو برسا هیچ وقت اینجوری نبود، این همه کلاس حقیقی این همه طرح این همه ایده و این همه بچه‌های فعال.

ولی متاسفانه چون شخص شما نمی‌تونه از محیط استفاده ببره میاد و شروع می‌کنه اینجوری انتقاد.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

جمعه 25/5/1387 - 21:13 - 0 تشکر 52476

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

اگه شما ایده دادی، ایراد گرفتی، گفتی فلان جا خرابه، فلان جا فلانش کمه!!! من به جرئت می‌تونم بگم چند برابر شما از این کارا کردم ، در لیست پیام من شونصد تا پیام مشاوره هستش که همش هم انتقادات و پیشنهاداتیه که من به کل سایت دادم.

من اون قدر از طریق میل خانم احمدی محترم رو اذیت کردم و هی پیشنهاد و انتقاد و طرح و از این جور چیزا دادم که فک کنم فقط یه فولدر برا میلهای من کنار گذاشته باشن، حالا منظورم از این حرفا اینه که بیام هی تو انجمن‌ها مطلب بزنم بگم اااااا چرا فلان طرح اجرا نشد، چرا نمیدونم اون ایرادی که گفتم درست نشد و از این جور چیزا.

آقا محمد این نه روش درسته نه چیزی رو پیش می‌بره.

در ضمن آقا محمد یه نکته‌ی اساسی وجود داره که در هر محل و مکان و کلا هر جایی صدق می‌کنه و اون اینه که آدم هر کجا هست اول می‌بینه اونجایی که واستاده براش سود داره یا نه و اگه سود نداشت میذاره میره، اینجا هم همینه اگه شخصی، کاربری، مسئولی، فکر می‌کنه که بودنش در اینجا هیچ سودی نداره باید بهش بگم که موندنش دراین محیط جز وقت تلف کردن براش چیزی نداره و باید بره، یعنی عقل اینو حکم می‌کنه که بره.

پس اگه من فردا اومدم و کلا خواستم برم این دلیل نمیشه که فضای اینجا چون خوب نیست یا نمیدونم درو دیوارش گل گلی نیست من دارم میرم خیر مطمئنن من دیگه هیچ پیشرفتی در خودم نمی بینم و میذارم میرم.

راستی در مواجه با مشکلات موندن و جنگیدن و به هدف رسیدن مرد میخواد والا تا با یه جابه جایی بگیم آره مثلا انجمن‌ها عرضش کمتره از برسا و نمیدونم تنگی نفس می گیرم پس برم!!! این نشد و به اینا میگن بهونه واسه رفتن.

خدا رو خیلی خیلی شکر می‌کنم که انجمن‌ها تو همین مدت یه سال (این رمضان بیاد شده یه سال) اون‌قدری پیشرفت داشته و کارای قشنگ قشنگ درش بوده که آدم رو به پیشرفت‌های چشمگیر آینده امیدوار می‌کنه.

آمار دقیق این پیشرفت‌ها رو هم میتونی از خانم احمدی محترم بگیری.

در ضمن اقا محمد اینکه میگی برام مهم نیست حذف دسترسی، بگم که زمانی به یه فردی میگن دلسوز که همه چیز براش مهم باشه و بیاد انتقاد کنه والا این که کسی براش اعدام بریدن و میاد به ممکلت و کلا دنیا و ... بد و بیراه میگه که کاری نداره (این فقط یه مثال ساده بود لطفا به خودت نگیر، من فقط خواستم منظورمو بهتر بیان کنم همین)

آقا محمد اینو همیشه یادت باشه برسا، برسا بود با آدمای منحصر به فردش، اینجا انجمن‌های تبیان با آدمای جدید و این جدید بودن هم هر روز داره جدید تر میشه و اگه کسی در این سیر تکامل انجمن اگه نباشه و بره و هر چند ماه یه بار بیاد مطمئنن احساس غریبی بهش دست میده ، چون اینجا برسا نیست که صرفا همه بودن به خاطر هم و اگه کسی میرفت یه ملتی باهاش میرفت (هر چند من خودم به شخصه اون محیط رو خیلی خیلی دوس داشتم، ولی خب دیگه نیستش که، پس من باید خودمو با شرایط تطبیق بدم، نه اینکه بمیرم) اینجا داره میشه محیطی که هر کی درش هست صرفا مونده تا چیزایی یاد بگیره (یا به قول شما یاد بده) و اگه زمانی دید منفعتی براش نیست خیلی راحت خداحافظی می‌کنه میره جایی که به پیشرفت بهتری دست پیدا کنه، هدف اصلی انجمن‌های تخصصی هم همینه که متاسفانه بعضی دوستان فکر می‌کنن انجمن یه اتاقیه تا بیایی و دوستانت رو ببینی و چاق سلامتی کنی و بری!!!

خلاصه اینا حرفای من بود و اینم بگم شما الکی الکی هی داری بحثو ختم میکنی به برسا در صورتی که برسا رو داری با این کارات پیش ذهن بقیه کاربرا خراب میکنی، و مطمئن باش اونایی که تو برسا بودن و خیلی هم بیشتر از شما درش فعالیت کردن و یه جورایی درش زندگی کردن هیچ وقت ازت نمیگذرن، اینقدر چهره برسا رو خراب نکن و بذار به عنوان یه خاطره خوب و قشنگ و شیرین تو ذهنمون بمونه، آفرین.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

جمعه 25/5/1387 - 23:19 - 0 تشکر 52489

سلام دوستان.

آقا مهدی حیف که نمیشه اما اگر میشد از طریق پیام شخصی پاسخت رو میدادم.برای این نمیشه که میخوام دوستان پاسخ من رو هم بخونند.

ببین در مورد رفتن خیلی ها حرف زدی؛قبول میکنم درست میگی اما چرا در مورد خرد و داداش کایکو و ... حرف نزدی.بیخیال نمیخوام پافشاری کنم.

حرف شما صحیح هست.

مهدی جان همیشه اخلاق شما رو جزو اخلاق های خوب به حساب میاوردم.تو ... مجتبی...محمد رضا صغیرا ... رو بچه های با اخلاق میدونم اما تو این پست هات متاسفانه چیزی که من دیدم حس تکبر و احساس "رئیس" بودن هست.عزیز من؛موضع قدرت کاذب رو رها کن.من از جایگاه گستاخی پایین اومدم و عذرخواهی کردم اما خیلی ناراحت شدم وقتی تصویر ذهنی من رو در مورد خودت تغییر دادی.

حیف شد خیلی دوستت داشتم اما تو این دو تا پست خیلی متکبرانه حرف زدی.نمیدونم ... شاید هم فقط تفکر منه و تو مغرورانه حرف نزده باشی!

در مورد بزرگوار بودن؛من هیچ وقت این مسئله رو مطرح نکردم! من الان که مهم بود این کار رو کردم اما هیچ وقت قصد نداشتم چنین حرفی بزنم.اینجا لازم بود بگم؛پس گفتم و از کارم دفاع میکنم و سر حرفم هستم.انگیزه ی من از بودن هنوز هم آموزشه و نه یادگرفتن.

مسئله ای هست و وجود داره و به راحتی تغییر نمیکنه.

آخر هم میگم اقا مهدی من هیچ وقت سعی نکردم از برسا تصویر بدی نشون بدم.

برعکس! برسا خیلی بهتر از اینجا بود.

یا علی.


 

 

شنبه 26/5/1387 - 1:0 - 0 تشکر 52492

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

ببین آقا محمد من این کلمه رئیس رو دقیق متوجه نمیشم منظورت چیه!!! آخه ریاست به چی؟؟ به کی؟؟ مگه اینجا چه خبره که کسی رئیس باشه یا کسی مرئوس؟؟

همین‌طور که شما از حرف زدن من ناراحت شدی منم دقیقا چند برابر بیشتر از حرفات ناراحت شدم، از کسی که همیشه برا حرفاش دلیل و منطق میاره!!

من به هیچ وجه نه احساس کردم کسی هستم نه چیزی من فقط خواستم جوری این موضوع رو روشن کنم که اگه یه کاربر جدیدی که میاد این حرفا رو میخونه فکر نکنه مگه برسا کجا بود ، اینجا کجاست لابد و از این جور حرفا، همین و اگه میبینی تو بحث شرکت کردم ، دلیلش مشخص شدن حقیقت همین، چون من هم برای این محیط و کاربرانش ارزش قائلم هم برای برسا و برساییون.

خلاصه آقا محمد همون طوری که شما از دیگران تصویر سازی می‌کنی و ممکنه توسط یه سری کارا خراب شده به دیگران هم همین حق رو بده، در آخرم اگر بی ادبی شد من عذر می‌خوام و من هیچ وقت از روی جو زدگی و این جور چیزا این حرفا رو نزدم و اگه جایی ناراحت شدی بدون که من همون‌قدر ناراحت بودم که تو نوشته‌هام ناراحتی رو میشه دید.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

شنبه 26/5/1387 - 3:10 - 0 تشکر 52502

می بخشید که اینجوری می گویم و ممکن هم هست که خیلی از دوستانم از من دلگیر بشوند ...

اما آقای شجاعتی! شما از یک فضای مجازی چه انتظاری دارید؟

هر فضایی متعلق به کسی هست که بتونه ازش استفاده کنه و برایش مفید باشه ...

مثل مدرسه ... حداکثر چهار سال می تونی به دبیرستان تعلق داشته باشی ... 

تبیان هم همینطوره ... مثلا خود من نزدیک یکسال ثبت مطلب بودم ... خیلی هم فعال بودم ... خیلی هم دوستش داشتم و از حضور در ان فضا خیلی چیزها یاد گرفتم ... بعد هم مجبور شدم برم ... الان هم اصلا دلم نمی خواهد به اون فضا برگردم چون دیگه نه جذابیتی داره برای من و نه برایم مفیده ...  

الان مدت هاست ... شاید نزدیک به یک سال که دوستانی که ازشان نام بردید دیگه به انجمن ها سر نمی زنن ...

به هزار و یک دلیل ...

اما منشا همه ی این دلایل این هست که هر کدام از ما از برسا و از انجمن ها توقعی بیشتر از یک فضای مجازی داشتیم ...

لطفا برای من یادآوری نکنید که من هنوز هم که هنوزه خیلی بیشتر از قبل با دوستان برسا صمیمی هستم و دغدغه هایشان را می دانم و روی رفتار همه شان حساس بودم و از خیلی از مسائل آگاهم ...

اما تا کی جو انجمن ها باید با این جمله که چرا فلانی و فلانی و فلانی رفتند متشنج بشود؟

برسا از صفحه ی روزگار محو شد ...

اصلا خیلی از کاربرهای این محیط نمی دونند برسا چی هست ...

این یک حقیقت است ...

این حرف را کسی می زنه که اگرچه دیرتر از همه به برسا رسید اما هر روز روابطش با برسایی ها قوی تر میشه ...

و من با سنگدلی تمام این حرف را می زنم ...

چون این حقیقت است ... چیزی هست که از دست ما خارج بود ...

برای من امروز برسا یه تجربه است ... یه تجربه ی تلخ که وقتی یادم می اید از فکر کردن بهش فرار می کنم ...

ولی مهمترین چیزی که برسا به من یاد داد این بود که از انجمن های تخصصی تبیان علی رغم فعالیت های حقیقی که برای خودش تعریف کرده، بیشتر از یک محیط مجازی توقع نداشته باشم ...

در حال حاضر هم انجمن ها یک محیط نو هست نه ادامه ی برسا! لطفا به این نکته هم توجه داشته باشید!

و مسیر رشد خودش را داره طی می کنه ...

خصوصا در چند ماه اخیر ...  

در مورد امکانات نرم افزاری هم باید بگویم، شاید نبود یک سری امکانات دلیل داشته باشه ...

از طرفی به نظر من امکانات مدیریت انجمن ها که در اختیار مدیران هست که البته به تدریج هم اضافه می شود خیلی بهتر از برسا هست ...

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

شنبه 26/5/1387 - 16:59 - 0 تشکر 52591

سلام دوستان.

نمیخوام جوابی بدم.

به زودی؛خیلی زود؛موضعم را تغییر خواهم داد.

خواهش میکنم دیگه کسی در این بحث پستی نزنه.

یا علی.


 

 

دوشنبه 28/5/1387 - 15:35 - 0 تشکر 52778

محمد جان ، من چون برام وقت طلاست و هر لحظه برام ارزش داره ، قوانین رو برات کپی پیست کردم تا مطالعه کنی ، اساسنامه ی انجمنها رو هم وقت کردی به کتب مطالعه شدت اضافه کن ، ضرر نداره . در هر جامعه ای که به آن وارد میشی اول قوانینشو مطالعه کن ، ممکن بعدا با حجم زیاد اطلاعات اما با ناآگاهی از قوانین به خیلی از مشکلات مواجه بشی که دیگه تو یه دنیای واقعی این طوری نیست که بگی من موضعم رو تغییر می دم . من همیشه به داشتن دوستی چون شما که واقعا اطلاعاتتون از من بالاتره افتخار می کنم و امیدوارم این دوستی همیشه پایدار باشه . محمد جان من تو اون پست قبلی هم گفتم ، می دونی مشکل ما ایرانیها چیه ؟ خیلی عوامانش می کنم ، شما جناب آقای قطبی تو فوتبال رو ببین ( چون گفته بودی علاقه داری به فوتبال دارم می گم ) ایشون همیشه می گند تشکر می کنم از داور از مربی و هیچ وقت داور و مربی و مسئول رو خورد نمی کنند ، بیایید ما هم یاد بگیریم که این فرهنگ غلط اعتراض رو که ریشه ی تاریخی داره رو از یاد ببریم . ما در گذشته فقط در حال اعتراض بودیم و فکر می کنم این اعتراض ها که حتی در رده های بالاتر نیز وجود دارد باعث شده مردم هم به معترض بودن علاقه پیدا کنند . شجاعتی جان من خودم منتقد تمام عیار خانم احمدی محترم بودم . ولی همین کارام و بچه بازیهام باعث شد که خیلی ها تفکراتشون در رابطه با من تغییر کنه و از یه روزی در همین سال جدید تصمیم گرفتم به جای انتقاد به کار پیشنهاد بپردازم و پیشنهاد را با راه حل بیان کنم . چون در واقع یک پیشنهادی که مسئله ای را بسازد کار را پیچیده تر می کند و حتما ما باید یاد بگیریم در کنار پیشنهاد یا طرح مسئله راه حل آن را نیز بیان کنیم . در حال حاضر خانم احمدی به نوعی دست کاربران و مدیران را خیلی باز گذاشتند و هر کاربری از بزرگترینی چون شما تا کوچکترین و حقیر ترینی چون من حق پیشنهاد طرح را داریم . طرح های کنونی که واقعا متحیر کنندست ، مثل طرح نجوم . طرح انجمن بهداشت و طرح سینما که عمرش به دوسال رسیده است . زمانی که من به خانم احمدی طرح سینما رو پیشنهاد دادم ، بچه ای بودم 16 ساله ، هنوز هم بزرگ نشدم ولی به بچگی اون موقع هم نیستم . در حیرت تمام دیدم که خانم احمدی موافقت کرد و به بنده از طرف موسسه بیشترین امکانات رو دادند که من تا به حال به عمرم کسی چنین حرف مرا قبول نکرده بود و روی من این چنین حساب نکرده بود . من هر وقت می خوام به خانم احمدی اعتراض کنم یاد روزی میفتم که از رفتن به موسسه و شرکت در جلسه ی مدیران ترس و اظطراب داشتم و با کمکهای مدیر انجمنها تونستم حتی یک جلسه را هم مدیریت کنم . حالا من چه جوری بگم به ایشون که شما هیچ کاری نکردید ، چیزی رو که دارم می بینم محمد آخه چه جوری ؟ قبول دارم حرفتو ما باید پیشنهاد بدیم ، ولی اینکه مثلا به یک نهادی بپیچیم که چرا فلان چیز در جامعه نیست بیشتر شبیه صحبتهای آدمای بی سوادی هستش که وقتی بی کار می شند دور هم میشیندد در مورد مسائل کشور که هیچ چیز در مورد آنها نمی دانند صحبت می کنند . ما اگر یک کشور خوب می خوایم باید آستینامون رو بالا بزنیم خودمون بسازیمش ، محمد جان تو کتاب زیاد خوندی چیزهایی رو می دونی که خیلی از ما نمی دونیم ولی ما هم چیزهایی رو می دونیم که شما نمی دونید ، امیدوارم در رفتارت تجدید نظر کنی و در راهی که داری میری شکست نخوری البته شاید گاهی وقتا شکست خوب باشه و آدم رو بسازه ، اما امیدوارم که همیشه موفق باشی . دوستیمون انشاءالله همیشه پایدار بمونه ، من موضعی ندارم محمد گل و عزیز دلم ، من تکیه گاهی دارم که خیلی هم دوستش دارم و احتیاجی به موضع گیری ندارم ، اگر الان دارم از خانم احمدی حمایت می کنم ، چون من خیلی مدیون ایشون هستم ، من ، تو رو نمی دونم ولی من نمی تونم زحمتهایی که خانم احمدی کشیده رو با انتقادهایی غلط و اشتباه فراموش کنم . محمد جان یادت باشه همیشه دوستت دارم چون آدم بزرگی هستی برای من . همیشه هم ازت یاد گرفتم ولی حیطه ی کاریمون به هم نمی خوره به چیزهایی که من اعتقاد ندارم شما اعتقاد دارید و من هم احترام میذارم به مقدسات شما و امیدوارم شما هم به اعتقادات من احترام بگذارید و امیدوارم همه یاد بگیرند به اعتقادات همدیگر احترام بگذارند و عقیده های غلط و خرافی از بین بره . در آخر باید بگم خوشحالم که در کشوری زندگی می کنم که رهبر آن اعتقاداتی اسلامی و غیر خرافی و بسیار روشنفکرانه دارد و واقعا لذت بردم که ایشون بسیاری از خرافه پرستان را در سخنرانی عیدی که گذشت محکوم کرد و واقعا احساس شعف به من دست داد که می بینم رهبر کشورم بسیار روشنفکر است و با خرافه پرستان و ظاهر پرستان مبارزه می کند و به آن ایمان قلبی اشاره می کند . امیدوارم همه ی ما راه ایشان را ادامه دهیم . با تشکر از شما جناب شجاعتی عزیز دوست خوبی که خیلی برام عزیز و دوست داشتنیه .

سه شنبه 29/5/1387 - 17:31 - 0 تشکر 52929

فکر کنم باید تو یه تاپیک جداگانه بحث کارشناسی کنیم ببینیم این برسا آخرش خاطره خوش بود یا خاطره تلخ . ما تازه واردا که چیزی دسگیرمون نشد !!!

من از کاربرایی هستم که برسا رو تجربه نکرده و در ضمن هیچ علاقه ای هم به بحث در مورد چیزی که و جود نداره ها !!! ندارم. مهم همین انجمنهایی هست که الان ما داریم توش کار می کنیم . من با این نظر آقای شجاعتی موافقم که بطور کل ساختار انجمنهای تبیان نسبت به دیگر انجنهایی که همین الان موجودند ضعیف تره این حرفو هم خودم هم خیلی های دیگه قبل از من و شما هم گفتن. ( دلیله این ضعف هم اینه که اون انجمن هایی که حرفشو زدم همه یک کپی از یک برنامه ای از قبل آماده شده هستند و همه هم شبیه هم اند ولی این انجمنی که ما داریم توش کار می کنیم یک ساختار جدید داره و هنوز هم داره روش کار میشه و نباید فکر کرد که 9 ماه یا یه سال خیلی زمان زیادیه ) اما این موضوع رو هم باید در نظر گرفت که ما در اینجا یک فضای سالم و اخلاقی داریم که ایجاد پویایی و تحرک و همچنین صمیمیت می کنه و خیلی ها هم بخاطر همین محیطه که فقط تبیان رو انتخاب می کنن . در ضمن اون دوستانی که گفتید رفتند هم من نمی شناسم ولی همین حالا هم کاربرای خوب کم نیستند، نمونش خود شما . اما از طرف دیگر هم با دیگر دوستان موافقم و بنظر بنده انتقاد با اعتراض فرق می کنه ، در یک نقد منصفانه نه باید یکطرفه به قاضی بریم نه باید همه اصول رو زیر پا بزاریم .- اصلا مگه ارتقا و بهبود سیستم بدست مدیر سیستم انجام می شه که بخوایم پای اونو وسط بکشیم- .

بنظرم باید بیشتر حوصله کرد و ادامه داد ، همونطوری که بقیه دارن ادامه می دن . خیلی ها رو گفتید که رفتن ولی نگفتید و نمی تونستید بگید چند نفر موندن ( منظورم اینه که اونایی که موندن خیلی بیشترن چون همه کسایی –غیر از من – که اینجا نظر دادن تو برسا هم بودن ، مگه غیر اینه ) . بنظرم نباید نا امید بود و باید به آینده چشم داشت. نباید فکر کرد حالا که 9 ماه گذشت چون پیشنهادات ما عملی نشد پس هیچ کاری نشده و دیگه هم نمی شه. (اصلا اون مشکلی که شما گفتید همین الان حل شده است و عملا وجود نداره . یک مدیر هر بحثی رو که بخواد میتونه در صدر همه مباحت قرار بده.)

اما در مورد جناب محسن خان خسرو باید بگم شما که بنظر من دو برابر آقای شجاعتی تند رفتی و خودت هم همون قدر قانون شکنی کردی ( شما هم غیر مستقیم فحاشی کردی و نباید فکر کنی چون از تبیان دفاع کردی حق با توئه ).

در آخر باید بگم تویه این مدتی که در تبیان هستم پیشرفتهای این سیستم رو به عینه دیدم و اعتقاد دارم روی بقیه بخشها هم داره کار می شه. بنظرم باید یکم اطلاع رسانی هم انجام بشه تا دیگران هم بدونند چه میگذره ، اون وقت هیچکسی هم تاپیک نمی زنه که چرا هیچکاری نمی شه و ... .

نکته دیگه هم اینه که باید مقداری صبر و تحمل مون رو بالا ببریم هر وقت که بخوایم پیشرفت کنیم نه اینکه تا کسی چیزی گفت که بهمون برخورد دیگه باید رفتارش را تغییر دهد زیرا هیچ سودی برای انجمن نداشته و شعور و فرهنگ لازم و کافی رو به دست نیاورده و قطع دسترسی تنها راه درستیست که باید انجام شود

اینکه دیکتاتوریه نه مباحثه

به حر حال من هم مثل آقای شجاعتی ، مثل آقای محسن خسرو و مثل مدیر انجمنها – مطمئنا – امیدوام که انجمن های تبیان اون جایگاهی که حقشه (بخاطر کاربرایی به این خوبی و مدیرایی که هدفشون چیزی جز بهتر شدن نیست ) برسه و دیگه نباشه روزی که کسی بخواد جداشه و بره بخاطر اینکه مثلا از ساختار سیستم ناراضیه یا ... .

بعدشم آقا یه صلوات بفرست ...

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.