تبیان، دستیار زندگی

لطفا خود را معرفی بفرمایید.

لطفا در مورد پسران شهیدتان بفرمایید. هر کدامشان متولد چه سالی بوده و در چه منطقه ای و چه سالی شهید شدند؟

پسر دومم شهید احمد زمانیان متولد سال 1344 که در سال 1365در منطقه فکه جسم مطهرش باقی ماند و بعد از سیزده سال این شهید به ایران آورده شد.

پسر چهارمم شهید علی زمانیان متولد 1350 که از پسران دیگرم کوچکتر بود بعد از شهادت برادران بزرگترش به جبهه رفت و  به درجه رفیع جانابازی نائل شد كه بعد از تحمل یك سال درد و رنج به شهادت رسید

دوران کودکی این سه شهید چگونه گذشت؟آیا در کودکی و نوجوانی ویژگیهای خاصی داشتند که با کودکان دیگر متفاوت باشد ؟

بیشتر وقتشان در مساجد و هیئت های مذهبی می گذشت و پیگیر مسائل سیاسی ایران بودند. ویژگی خاصشان تمایل شدید مذهبی و عشق و علاقه شدید به امام خمینی بود.

اصرار این شهیدان برای رفتن به جبهه ها و جنگ با دشمن چه دلایلی داشت؟

عشق به آقا اباعبدالله (ع) عشق به امام خمینی (ره) و حمایت از اسلام و مرزهای ایران اسلامی.
من معتقدم تمام شهیدان جنگ تحمیلی با همین ویژگی ها به مرزهای ایران رهسپار شدند و هرگز دلیل مادی و دنیوی نمی توان بری اهداف بزرگ شهیدان متصور شد. مگر می شود خون و جان را با بهره های دنیوی معامله کرد. آنها فقط و فقط برای رسیدن به معبود جان شیرینشان را اهدا کردند.

از خصوصیات اخلاقی این سه شهید برای ما بگویید؟ هر کدام چه صفات ویژه ای داشتند که بیشتر در یاد شما مانده؟

همه پسرانم مهربان بودند و علاقه شدیدی به اسلام و آقا امام حسین (ع) و امام راحل داشتند.از بین پسرانم علی بیشتر به من محبت می کرد به ویژه وقتی برادرانش شهید شدند و احساس می کرد من خیلی دل شکسته ام.

خبر شهادت اولین فرزندتان چگونه به شما رسید؟

تاکید این سه شهید بیش از همه به رعایت کدام مسائل بود؟

گوش به فرمان امام راحل بودن و از خط ولایت فقیه دور نشدن، شرکت در نماز جمعه و تاکید شان برای بانوان محترم رعایت حجاب بود.

الگوی این سه شهید در آن دوران چه کسانی بودند؟ این عزیزان بیش از همه به چه کسی علاقه مند بودند؟


الگوی اصلی شان حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) بود. آنها بیش از همه به برادر بزرگشان حاج مهدی علاقه مند بودند و با پیروی از او شوق مذهبی بودن و عشق به امام راحل در آنها بیشتر بود و عشق رفتن به جبهه را از حاج مهدی آموختند.

ارتباط سه شهید با هم چگونه بود؟ چگونه با هم رفتار می کردند؟

بسیار با محبت و دوستانه بود. همینکه خبر شهادت برادر را شنیدند دیگه طاقت ماندن در خانه را نداشتند و بسیار زود آماده رفتن به جبه می شدند.