مجلسى بنقل از عیون اخبار الرضا چنین نوشته است:
پیغمبر (ص) على (ع) را گفت مردانى از قریش از من رنجیدند كه چرا دخترم را بآنان ندادم. من در پاسخ آنان گفتم:این كار به اراده خدا بوده است. كسى جز على شایستگى همسرى فاطمه را نداشت (12)
بارى مجلسى به نقل از امالى شیخ طوسى چنین نویسد:
على (ع) گفت،ابو بكر و عمر نزد من آمدند و گفتند چرا فاطمه را از پیغمبر خواستگارى نمىكنى؟من نزد پیغمبر رفتم.چون مرا دید خندان شد.پرسید ابو الحسن،براى چه آمدهاى؟ من پیوندم را با او، و سبقت خود را در اسلام، و جهادم را در راه دین بر شمردم.
فرمود راست میگوئى!تو فاضلتر از آنى كه بر مىشمارى!گفتم براى خواستگارى فاطمه آمدهام.گفت على! پیش از تو كسانى بخواستگارى او آمده بودند اما دخترم نپذیرفت.بگذار ببینم وى چه مىگوید.