تبیان، دستیار زندگی

به نام خدايي كه «خود» مي پرستم!!! ---- درون منست او؟! نه!؟ « او »خود منستم؟!!! خداي نشناخته را پرستيدن مساويست با بت پرستي . به نظر من خدا انسان را مي زاياند يا همان " مي آفريند " و. انسان هم خدا را مي زاياند و مي آفريند و اين يك چرخه است كه پايان پذير نيست. و سرشت انسان از سرشت خداست و سرشت خدا از سرشت انسان . خدا چيزي است در درون انسان و نه در عرش و فرش است و نه در هيچ جاي ديگر .و اگر برداشت كفر آميز نكنيد ميگويم انسان خداست و خدا انسان .البته واژه ها در بيان اين معني گنگ هستند و وناچار از تشبيه بايد كمك گرفت . و سر انجام انسان پس از مرگ و رفتن از گيتي پيوستن به همان چيزي ؟! است كه از آن زايانده يا آفريده شده .و البته هرچه اين گوهر خدايي انسان به اصل نزديكتر باشد پيوند هم بيشتر و آرامش ابدي افزونتر است . و شما اذمه بدهيد و .رد كنيد . نقد كنيد .يا تاييد كنيد و نظر خود را در اين باره بگوييد . كه بسيار مهم است. پدرود باشيد در پناه خدايي كه ميشناسيد اگر!!!!!!!!!!

بنام خدا

با سلام به دوست عزیز

شما باید به این نکته توجه داشته باشید که خدایی آن خدای واقعی و خالق جهان و انسان و... هست که فنا پذیر نباشد ازلی و ابدی باشد و نا محدود و نیازمند نیز نباشد

ولی اگر دقت کنید انسان از خاک خلق شده خاک نه ازلی هست نه ابدی  خاک محدود هست و مهمتر از همه انسان نیاز مند هست

شاید بگویید که انسان در اصل روح هست . و روح فنا ناپذیر

که باید گفت روح یکی از مخلوقات خداست، شاید تابحال فکر میکردید خدا روح دارد و از روخ خود در انسان دمیده یعنی از خود در انسان قرار داده ولی باید گفت که اگر خدا روح داشته باشد این یعنی خدا یک چیز هست و روح ان چیز دیگر

در این صورت خدا نیاز مند روح خود هست و نیازمندی با خدایی تناقض دارد

در ضمن شما میدانید انسان محدود است چطور در یک موجود محدود خدای نا محدود جای میگیرد . چطور در یک موجود نیاز مند وجودی بینیاز جای میگیرد

حال باز هم سوالی باقی مانده بگو

در ضمن من با توجه به اعتقاد شما دین تون رو رو نمیدونم به نظرم شما دینی غیر از اسلام دارید اگر دین خود را اگر غیر از اسلام هست بگویید بهتر می توانم کمکتان کنم

والسلام