• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مدیریت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مدیریت (بازدید: 1735)
چهارشنبه 12/4/1392 - 14:37 -0 تشکر 617433
مدیران موفق دنیا- بیل گیتس

با سلام
در این تاپیک اگه خدا بخواد درباره مدیران موفق دنیا مطالبی می گذارم.
با وجود پیشرفت های زیاد دانش مدیریت و انواع کتاب ها و مباحث ، هنوز هم تجربه مدیریت مدیران موفق در دنیا می تونه کاملا کاربردی باشه. خیلی از نظریه های مدیریتی از دیدن سبک های مدیریت مدیران موفق ارائه شده.
سایت فورچون هر ساله لیستی از برترین شرکت های دنیا رو ارائه می ده.
من برای اولین کار بیل گیتس رو انتخاب کردم.
البته دوستان اگر تجربه موفقی از مدیران ایرانی دارند بفرمایید.

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 12/4/1392 - 14:37 - 0 تشکر 617434

بیل گیتس در سن 20 سالگی و بعد از ترک تحصیل از دانشگاه هاروارد، شرکت مایکروسافت را به ثبت رساند. او در آن زمان نمی دانست که چگونه باید یک شرکت را اداره کند اما به واسطه کار برای شرکتهای گوناگون، تجارب زیادی در رابطه با سوء مدیریت در شرکتها داشت. او بر مبنای تصویری که از خود در ذهن خویش داشت به استخدام افراد مبادرت می کرد. از نظر او مهم نبود کارمندش تحصیلات دانشگاهی داشته باشند یا نه ولی لازم بود که جوان، باهوش، پرانرژی، آمادگی انجام کار 24 ساعته، صراحت لهجه، تسلط بر کار مورد نظر و جنسیت مرد داشته باشد.


او از همان کودکی علیرغم کوچک بودن هیکل و رفتار بچه گانه، توانمندیهای ذهنی شاخصی داشت. او در نه سالگی دایره المعارف کتابهای دنیا را از حروف A تا Z خوانده بود. مادرش می گوید: وقتی می خواستیم جایی برویم، بیل هیچگاه سر موقع حاضر نمی شود و در جواب به این پرسش که چه کار می کند می گفت: من در حال فکر کردن هستم. او گاهی والدینش را سرزنش می کرد که آیا شما هیچ گاه به فکر کردن نمی پردازید؟ و آنها جوابی نداشتند زیرا از اندیشیدن خود مطمئن نبودند.او در سن یازده سالگی فصلی از انجیل را طی یک سفر دو ساعت و نیم حفظ کرد و در مسابقات کتابخانی همواره رتبه نخست را کسب می کرد.


او علاوه بر هوش سرشار، از انرژی بالایی نیز برخوردار بود و این انرژی فراوان موجب می شد که از قوانین مدرسه تخطی کرده و به بازیگوشی بپردازد. او از مدرسه فراری بود و در تمامی سالهای دبستان والدینش سعی کردند انرژی او را جهت دهند ولی موفق نشدند او پسری مساله ساز و دردسر آفرین بود.


تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 12/4/1392 - 14:38 - 0 تشکر 617435

یکی از مواردی که باعث پیشرفت شرکت مایکروسافت شد. استخدام افراد باهوش و پرکار بود. روش استخدام در مایکروسافت به صورت علمی درآمده و از الگوی اکتشاف در معدن پیروی می کرد. آنها دانشجویان دانشگاه های معتبر را شناسایی کرده و مسئول استخدام با آنها به صورت انفرادی جلسه ای را ترتیب داده و با هر کس یک روز کامل را به سر می برد. در طی این ملاقات مسئول استخدام توانایی فرد مورد نظر را سنجیده و اطلاعات او را محک می زد. بیل گیتس هم با افرادی که از این مرحله می گذشتند، یک مصاحبه پرفشار را انجام می داد. اگر فرد در برابر بیل ایستادگی نشان می داد مورد قبول بود. مواردی هم بوده که مصاحبه شونده در جلسه به پا خواستند و بر سر بیل داد کشیده که این نوع افراد سریعاً پذیرفته می شدند.با این اوصاف، میزان حقوق در مایکروسافت به اندازه نیمی از شرکت های دیگر بود ولی به افراد سهام داده می شد و با توجه به ارزش رو به افزایش سهام، پرسنل بعد از چند سال کار کردن میلیونر می شدند. بیل گیتس خیلی از افراد را بیش از هر مدیر دیگری در تاریخ میلیونر ساخته است. قابل توجه اینکه ارزش سهام مایکروسافت بعد از جنرال الکتریک، مقام دوم را در بین شرکتهای آمریکایی دارد. 


 بیل گیتس بهترین تصمیم های خود را مربوط به انتخاب افرادش می داند. اصرار بیل گیتس آن است که همیشه باید بهترین ها را جذب و استخدام کند بنابراین او به دنبال شکار مغزها بود و وقتی که آنها را به استخدام در می آورد به جای ارائه یک شرح وظیفه مبسوط تنها مسئولیت آنها را در یک جمله خلاصه می کرد.  از جمله موارد زیر:



  • هاریس، مدیر بازاریابی: Dos را به هر کسی که می توانی در هر کجای دنیا بفروش

  •  مک گرگور، سرپرست گروه کاری سیستم های تاثیر متقابل: روی جوانب گوناگون ویندوز بیندیش و سپس آن را به دنیا عرضه کن

  •  گودت، مدیر مالی: هرج و مرج های مالی را تحت کنترل درآور




  •  هالمن، مدیر اجرایی: نفوذ در شرکت های بزرگ و اداره امور روزمره



 فیلپ کان، مدیر شرکت بورلند که نرم افزارهای توربوپاسکال و توربوسی را نوشته است، دامی را برای بازاریاب منحصر به فرد مایکروسافت گذاشت، در حالی که در آن منطقه «ربودن مغزها» سابقه نداشت. او پیشنهاد  2 برابر به همراه ارتقاء پست سازمانی تا حد معاونت، هزینه نقل مکان و حق تملک 000/150 سهام بورلند به ارزش نیم میلیون دلار را به دیکرسون، بازاریاب مایکروسافت پیشنهاد داد به گونه ای که دیکرسون نمی توانست از آن چشم پوشی کند. دیکر سون تصمیش را به بیل گیتس گفت و بیل گیتس نیز گفت که حقوقش را افزایش داده و سهامش را در شرکت مایکروسافت زیاد خواهد کرد ولی دیکرسون به دنبال موقعیت نیز می گشت و پست معاونت به او آزادی عمل می داد. بنابراین از مایکروسافت استعفا داد و به بورلند رفت.بیل گیتس از او شکایت کرد زیرا به این ترتیب اسرار شرکت را نیز برای رقیب افشا می کرد در صورتی که کارمندان مایکروسافت در قرارداد استخدام متعهد می شوند که تا یکسال پس از خروج از مایکروسافت در شرکت نرم افزاری کار نکنند. فیلیپ کان در برابر این عمل بیل گیتس، او را تهدید کرد که یکی از اعضاء واحد حقوقی اش را نیز جذب کند. بیل گیتس ناچار شد با او توافقی را به قرار زیر به انجام رساند: دیکرسون در بورلند کار کند اما به مدت 9 ماه کارش روی زبانهای بیسیک و زبان C نباشد و دیگر این که طرفین به مدت 6 ماه از استخدام کارکنان یکدیگر خودداری کنند.

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 12/4/1392 - 14:40 - 0 تشکر 617436

ü     رقابت با بیل گیتس مانند بازی شطرنج است. او همیشه در حال فکر کردن به چند حرکت جلوتر است و با مشاهده اشتباهات فاحش رقیب او را با بی تفاوتی و خونسردی، غارتگرانه تنبیه خواهد کرد. بدین علت است که بسیاری از افراد موجود در صنعت از او می ترسند. گیتس تنها راهی که برای تنازع و بقا و جدی گرفته شدن از طرف دیگران در پیش رو داشت تهاجم بود. این تنها راهی بود که می توانست نقطه نظرهایش را به کرسی بنشاند زیرا در این گونه موارد هوش و ذکاوت کافی نیست. وقتی که به سوی شخصی لوله هفت تیر نشانه گرفته شده راهی جز داد و فریاد کشیدن باقی نمی ماند. البته او در دوران کودکی اش که جثه ضعیفی داشت از طریق همین روش توانست حق خود را در بازیهای خانوادگی بگیرد. به علت نتایجی که این روش برای بیل داشت او این روش را کنار نگذاشت.در دنیای پر رقابت نرم افزار بیل گیتس درس مهمی آموخته بود اولین عرضه کننده باش وگرنه بازنده خواهی بود. آنچه گیتس از ابتدا تشخیص داد این بود که رفتن به بازار پیش از همه و ارائه یک فرآورده خوب اغلب بهتر از رسیدن به آنجا به عنوان نفر دوم و عرضه یک فرآورده عالی است. روی هم رفته، همیشه می توانید فرآورده را اصلاح کنید و خطاهای آن را در مرحله بعد برطرف نمائید.


 برای هماهنگ ماندن با سرعت فن آوری جدید، گیتس مجموعه ای از کارشناسان پیشرو را در یک زمینه خالص فنی گرد می آورد از آنها می خواهد که نشست های توجیهی فشرده ای را فراهم کنند. او این نشستها را هفته های فکر کردن  می نامد و به معنی غوطه ور شدن در یک موضع است. در خلال این دوره او اطلاعات را مانند یک اسفنج به خود جذب می کند.


 مایکروسافت طرفدار پروپاقرص یادگیری از اشتباهات گذشته است. گیتس می گوید: من این یادداشت را که نام آن" ده اشتباه بزرگ مایکروسافت بود "داشتم و هر سال آن را تغییر می دادم و سعی می کردم که آن را خیلی برانگیزنده سازم تا افراد در مورد درس آینده شرکت بحث و گفتگو کنند.


 سنت های مایکروسافت عبارتند از:1: عرضه نوشابه مجانی در شرکت2: پنجره هایی با چشم انداز زیبا به بیرون در اکثر اطاق ها و دفاتر. در مایکروسافت ایده دفتر باز شامل یک سالن بزرگ پر از میز و صندلی مورد قبول نیست و هر شخصی دفتر خاص خودش را دارد.3: استفاده از پست الکترونیکی که از طریق آن می شود با همه افراد شرکت بدون دخالت منشی یا پیغام گیر، ارتباط برقرار کرد. در یک کسب و کار خیلی پویا که امور به سرعت تغییر می کند و دگرگون می شود اغلب در وسط کار نیاز به تغییر هست. بنابراین باید یک حلقه باز خورد  یا واکنش کار آمد وجود داشته باشد. سیستم پست الکترونیکی با توجه به عدم وجود سلسله مراتب در آن این تضمین را فراهم می کند که هر کس که نیاز به آگاهی یا اطلاع در مورد مشکلی داشته باشد، در ظرف 48 ساعت از آن آگاه می گردد. خود گیتس از نظر پاسخگویی سریع به پیام های پست الکترونیک که از هر کارمندی از شرکت مایکروسافت برسد، مشهور است.4: استخدام همسانان بیل یا «جوانان طلایی»، اینها جوانانی هستند که با اشتغال به کارهای فنی و نرم افزارسازی سعی در تسخیر جهان دارند. اینها برنامه نویسانی هستند که بدون نیاز به اینکه کسی در آنان انگیزه ایجاد کند به تدوین و نوشتن برنامه های نرم افزاری می پردازند. آنان افراد سخت کوش و پرکاری هستند که حدی برای کارکردن نمی شناسند.


ادامه در پست بعد

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 12/4/1392 - 14:43 - 0 تشکر 617438

در مایکروسافت عقده خود کم بینی وجود دارد و پرسنل مایکروسافت همواره فکر می کنند که کارها بهتر از وضع کنونی نیز می تواند انجام شود. آنها بر این باور نیستند که بهترین افراد هستند و این تفکر که در جایی دیگر افرادی به مراتب بهتر از آنجا وجود دارد، همواره حکم فرماست.


  بیل گیتس در زمینه قانع کردن دیگران برای همکاری با مایکروسافت سرآمد مدیران بود. یکی از این موارد استخدام شخصی به نام رولندهانس برای مدیر فروش بود. هانس مغز متفکر بازاریابی مایکروسافت با 31 سال سن ، قبلا در یک شرکت سازنده مواد آرایش برای بانوان کار می کرد. یکی از موسسات کاریابی او را مشتاق کرد که به مایکروسافت سری بزند. هانس با آنکه هیچ علاقه ای به رایانه نداشت، سری به مایکروسافت زد ولی با خود می گفت امکان ندارد که کار آنها را بپذیرم.هانس از گیتس پرسید که دلیل علاقه وی برای همکاری با فردی که هیچ چیز راجع به رایانه نمی داند چیست؟ گیتس در جواب گفت: تنها فرقی که بین یک کرم مرطوب کننده یک دلاری با یک کرم مرطوب کننده 40 دلاری وجود دارد، ذهنیتی است که در فکر مصرف کننده ایجاد شده است. از نظر فنی و تکنیکی اختلافی بین آن دو کرم وجود ندارد. این پاسخ هانس را تحت تاثیر قرار داد. گیتس به سخنان خود چنین ادامه داد: ما نرم افزار می سازیم و فرض کن که نرم افزار ما بهترین در نوع خود باشد. اما اگر مردم اعتقادی به آن نداشته باشند و بهتر بودن آن را باور نکنند چه فایده ای برای ما خواهد داشت؟ ما در حالیکه در پیشاپیش قرار داریم باید تصویر درستی از تولیدات خود را نزد افراد ایجاد کنیم. تا کنون ما در این زمینه توفیق نداشته ایم. هانس بعد از ملاقات با گیتس تغییر عقیده داد و اندیشید: فکر می کنم اینها کار پراهمیتی انجام می دهند و او به استخدام مایکروسافت درآمد.


  تا چند سال قبل گیتس اصلا از تعطیلی استفاده نمی کرد و بر این باور بودکه استفاده از تعطیلی نشانه ای از ضعف است. اکنون او در سال از چند تعطیلی استفاده می کند و مدعی است که شیوه ای پیدا کرده که آنها را با دادن عنوان پربارتر نموده است. برای مثال چند سال قبل او به برزیل رفت و نام تعطیلی را فیزیک گذاشت. مادامی که از خانه خود دور بود تعدادی کتاب فیزیک از جمله کتاب زیست شناسی مولکولی ژن نوشته جیمز واتسون را خواند.


 از  دیگر سرگرمی های بیل گیتس رانندگی با سرعت بالا با ماشین پورشه بود که منجر به جرائم رانندگی زیاد و دوبار دستگیری شد. هم چنین در شب های گرم و خشک یکی از سرگرمی های بیل، پرتاب بطری های آتش زا در اطراف پادگان نیروی هوایی بود که ظاهرا هیچگاه نگهبانان انفجار این بطری ها را با حمله موشکی شوروی اشتباه نگرفتند. سرگمی دیگر او بازی شطرنج بود.

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.