روستائیان پرخور نیستند
نقطه مقابل اظهارنظرهای دکتر ملکزاده که معتقد است روستائیان بیشتر درگیر این مشکل هستند، دیدگاه دکتر افسر افشارنادری جامعهشناس است که با آنها بهشدت مخالف است و میگوید: « در اینکه مردم ایران به خوراکی و خوردن اهمیت میدهند شکی وجود ندارد اما نسبت افراد چاقمان در مقایسه با جوامع دیگر کمتر است. نمیگویم روستایی پرخور نداریم. داریم اما نه به آن معنا که دکتر ملکزاده گفتهاند . روستائیان به نسبت نان و ماستی که میخورند، کار میکنند و انرژیشان را میسوزانند برای همین در میان آنها افراد چاق زیادی دیده نمیشوند.»
دکتر نادری با طرح این سوال که پس چرا کارگران ساختمانی که اغلبشان روستایی هستند و مدام از برنج، نان و کره تغذیه میکنند، چاق نمیشوند میگوید: «کارگران ساختمانی به دلیل کاری که انجام میدهند، انرژی مورد نیازشان را از همین مواد تأمین میکنند و چونکالری میسوزانند، چاق نمیشوند. اما شما همین چاقی را در افراد پشتمیزنشین، حاجی بازاریهایی که در مغازهشان جنس میفروشند یا برخی افراد از صنوف خاص که کار یدی مهمی انجام نمیدهند، میبینید.
شش ماه پیش گفتوگویی در همین مورد با متخصصان تغذیه داشتم که میگفتند آنقدری که چاقی به دلیل کمتحرکی و پرخوری در میان شهرنشینها دیدهمیشود، در میان روستائیان نمیبینیم. من فکر میکنم آماری که ایشان ارائه کردهاند، چندان مبتنی بر واقعیت نیست .»
اما دکتر ساعدی با ارائه دلایلی دیدگاه دکتر افشارنادری را رد میکند و میگوید: «به اعتقاد من نظری که دکتر ملکزاده دادهاند درست است و همانطور که ایشان گفتهاند؛ دریافت بیش از حد نان و برنج توسط روستائیان سبب بروز پدیده چاقی در میان آنها شده است. چون این مواد در عین اینکه انرژی فراوانی دارند و سبب افزایش وزن میشوند، میزان پروتئین و مواد مغذیشان کمتر است.
به این نکته دقت کنید که کم بودن مواد مغذی در رژیم غذای ایرانیها باعث شده تا آنها قبل از اینکه به سیری سلولی برسند، به سیری شکمی برسند. سیری سلولی یعنی دستیابی سلولهای بدن به انواع ریزمغذیها و سیری شکمی یعنی سیر شدن بدن از نظر دسترسی به انرژی و کالری مورد نیاز. یعنی همان چیزی که روستائیان رعایت نمیکنند و باعث شده تا امروز درپرخوری و افزایش وزن از شهریها پیشی بگیرند و به قول دکتر ملکزاده با سونامی چاقی و تبعات آن، که روز به روز در حال افزایش است روبهرو شویم.»