تعریف موفقیت
بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی كردهاند تعریف جامع و كاملیاز موفقیت ارائه دهند تا مورد استفاده همگان قرار گیرد، اما شمار فراوان این تعاریفخود موجب گردیده است كه تا به حال توصیف دقیق و مشخصی از این كلمه در دست نباشد ودر واقع ندانیم كه اصولاً موفقیت چیست و ما دستیابی به چه چیزهایی را موفقیتمینامیم.
یكی از دلایل عمده تعدد تعاریف موفقیت، برداشتهای گوناگونیبوده كه از این مفهوم شده است. بسا افرادی كه به دلیل دستیابی به خواستههایشان،خود را موفق و كامیاب میپندارند، اما این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش واعتباری ندارد و یا افرادی هستند كه احساس میكنند موفق شدهاند ولی وقتی در آنتفكر میكنند، میبینند پدیده فوق آن موفقیتی كه فكر میكردند نیست. بنابراینموفقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمیپذیرد.
در نظر اكثریت مردم، فرد موفق كسی است كه به آرزوهای خویش رسیدهو در درون،احساس رضایت خاطر دارد، كه این خود حاصل تلاش و كوشش مداوم در زندگیمیباشد. البته این را هم باید دانست كه هیچكس واقعاً موفق نیست، مگر آنكه خوشبختباشد و خوشبخت كسی است كه كاری مفید و با ارزش انجام دهد.
میتوان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، ازجمله: رفاه نسبی در زندگی، كسب احترام، بزرگی و عزت در محیط كار و در عرصه اجتماع،رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شكست. موفقیت یا كامیابی هدف زندگی است، هر انسانیخواهان موفقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی میباشد كه از روزگار میتواند بهدستآورد. نخستین و بهترین ایستگاه آن است كه از هم اكنون خود را در شمار افراد منتخبیقرار دهید كه میخواهند از روزگار كام ستانند.
موفقیت، جریان مداومی است كه ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیقهایبیشتری هستیم. و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است.
موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن.
موفقیت واقعی چیست؟
كوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشدن راز موفقیت واقعی است؛كه اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم كرد.
در این نوشتار به بحث نیروهای درونی می پردازیم.
1- نیروهای درونی خود را آزاد كنید:
امام علی(ع) میفرماید: «آیا میپنداری كه جسم كوچكی هستی، درحالی كه در درون تو جهان بزرگی نهفته است.»
لحظاتی با خود خلوت كنید، در چشمه صاف و فراوان اندیشهها، غرقشوید و نیروهای عظیم و حیاتبخش خود را در نظر آورید!
كاوشها و پژوهشهای عصر حاضر در مورد انسان حاكی از آن است كهبرخلاف آنچه تصور میكنند، انسانها، كم یا بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه وخدادادی مشابهی هستند و از این لحاظ تفاوت فاحشی بین آنها وجود ندارد.
عدهای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش كشف میكنند و بابهكار بستن آن به نتایج عظیم و شگرفی دست مییابند و عدهای دیگر از تواناییهایبالقوه خود استفاده نكرده و آنرا به گور میبرند. تفاوت انسانهای موفق جهان باسایر افراد در همین است.
نیروهای آشكار و پنهانی كه در درون انسان وجود دارد و متناسب باشرایط محیطی خاص، از طریق نظام عصبی واكنش نشان میدهند عبارتند از: شعور و آگاهی،قدرت جسمانی، علاقه، نبوغ و خلاقیت، ایمان، پشتكار، خشم، كینه، اعتماد به نفس،اراده، شادی و نشاط، غم و اندوه، ضعف و كسالت، اضطراب و نگرانی، حساسیت، كنجكاوی،مهر و محبت و ...
هر یك از این نیروها همانند یك بردار، دارای شدت و جهت معینیهستند كه اندازه و جهت آن در افراد مختلف و در حالتهای گوناگون با یكدیگر تفاوتدارد. این نیروها نیز فعال نیستند و تأثیر چندانی در رفتارها ندارند. فرآیند مجموعاین نیروهاست كه روحیه و عملكرد انسان را شكل میدهد و او را وادار به بازتاب درمقابل عوامل محیطی میكند. اگر این نیروها تحت تأثیر محركها با شرایط ویژهای آزادو همسو شوند، نیروی عظیمی پدید میآید كه دارای انرژی خارقالعادهای است و انسانرا بسیار نیرومند میكند بهطوری كه قادر خواهد بود حتی بعضی از كارهای غیرممكن را،ممكن كند. اگر همسو شدن نیروها در جهت مثبت باشد، انرژی بیكران آزاد خواهد شد وانسان را در جهت مثبت بهمنظور سازندگی حركت میدهد و اگر این نیروها به هر دلیل وتحت هر شرایطی در جهت منفی و مخالف، همسو شوند، آنگاه همین نیروی عظیم در جهتتخریب و نابودی انسان عمل میكند. سستی و تنبلی، افسردگی و كسالت روحی، خشم وخشونت، كشتار دستهجمعی، قتل عام و بسیاری از رویدادهای دیگر، از همین قبیل است.
بزرگی میگوید: «موفقیت همیشه با ذهنیتهای مثبت ایجاد میگرددو زاییده آن است.»
داشتن انرژی سرشار و قابل ملاحظه، از ویژگیهای شخصیت سالم است. شور زندگی در وجودش موج میزند. عشق و اشتیاق، انرژی پر قلیانی را در او متمركزمیكند و او را به تكاپو وا میدارد. ساعات كمی را به خواب اختصاص میدهد و مفهومبیحوصلگی و كسالت را نمیفهمد. مجموعه رویدادهای زندگیاش، حاصل احساسات،اندیشهها، تلاشها و فرصتهاست، حتی اگر در زندان باشد، فكر خود را بهطور بدیهیبهكار میاندازد تا با استفاده از اوقات، از فلج شدن شور و شوقش نسبت به زندگیجلوگیری كند.
نتیجه میگیریم كه اگر این نیروها بهطور سازنده و مثبت بایكدیگر جمع شوند، چگونه به خدمت انسان درمیآیند.
حال وقت آن است كه ابتدا این نیروها را آزاد كرده، سپس در جهتمثبت بهكار گیریم. با این كار، نیروی درونی ما بسیار قدرتمند میشود و قادر خواهیمبود اختیار زندگی و سرنوشت خویش را در قلمرو ممكنها بهدست گیریم.
امام علی(ع) میفرماید: درد تو از توست، ولی تو بدان بصیرتنداری و درمان تو نیز در درون توست، لیكن تو بدان آگاهی نداری.
در دیدگاه حضرت علی(ع) انسان تمامی هستی را در درون خویش دارد،ولی بدان آگاهی و شعور ندارد. انسان بالقوه قادر است بر اسرار عالم امكان، آگاهییافته و نسبت به آنها علم حضوری پیدا كند.
منبع: سایت