هنر پدیده اجتماعی و وسیله ارتباط با همنوعان است که موردنیاز و احتایج انسان، از کودک تا بزرگ میباشد.
پرداختن به هنر، موضوعی محلی نیست، بلکه از مسایل جهانی بوده و شرکت در زندگی هنری، کم و بیش و مستقیم و غیر مستقیم شامل حال همگان میشود.
نسایل و گرفتاری های امروزی، افراد را طوری بار میآورد که در وجود انان شخصیت، آن طوری که باید رشد و توسعه نیافته و افراد را از لذت تکامل شخصیت و غرور هستی به نحوی که انسان باید باشد، محروم و از ثمره تکامل و تمتع زندگی پر هیجان و پر احساسات بی بهره میسازد.
هنر قادر به اعطای تمامی این نیازها است؛ زیرا اصل هنر از احساسات و عکس العمل های بشری ناشی میگردد.
کودکان نیز مانند بزرگترهای به وسیله یادگیری، تحقیق، تجربه، ابداع و خلاقیت در مسیر زمان با زندگی آشنا میشوند.
پس میتوان در مراکز آموزشی تمام هنرها را بنا به سلیقه وتوان وعلاقه ای که کودکان دارند( با توجه به دنیای کودکی و امکانات) به آنها آموخت.
البته امکان اینکه بتوان از کودک، هنرمند ساخت مطرح نیست ولی میتوان در مراکز آموزشی، محیطی مناسب به وجود آورد تا علاوه بر اینکه همه به وسیله کارهای هنری با زندگی آشنا میشوند، آن عده که هنرمندان نسل آینده خواهند بود نیز در مسیر صحیحی از فعالیت های هنری قرار گیرند.
فعالیتهای هنری کودک، تاثیر زیادی بر روی تکامل جسمی کودک میگذارد. مثلا نحوه گرفتن قلم و حرکت آنبر روی کاغذ، دست ها را ورزیده تر و آماده کرده، یا حرکات نمایشی کودک را چالاک و ماهیچه هایش را نرم میکند.
کودکان در مواقعی که کار هنری انجام میدهند، مانند بزرگسالان تحت نفوذ اثری که از کارشان در موقع تکوین ظاهر میشود، قرار میگیرند و دست به کارهای تازه تری زده و ادراک آنها از همین منشا تغییر شکل و تکامل مییابد.
نقاشی هی کودکان همیشه به منزله بیان احساس و افکارشان نیست؛
کودک در موقعی که دست به کارهای هنری میزند این عمل برایش سرگرمی و بازی تلقی میشود. او به این موضوع که مشغول کار هنری است اهمیتی نمیدهد.
تنها استنباطی که از کارهای هنری اعم از نقاشی وموسیقی و تاتر و ... دارد، بازی است. آنچه بزرگترها به عنوان هنر و فعالیت هنری میشناسند، برای کودکان چیزی جز بازی نیست.
این بازی های کودکانه پیوستگی محکمی با زندگی اطفال دارند و در جریان همین فعالیت ها است که کودک به طور مستقیم با دیگران ارتباط برقرار میکند و با زندگی آشنا میشود.
در ضمن کار، گاهی میبینیم که کودکی نقاشی خوبی کشیده است ولی باز هم میخواهد چیزهایی را به آن اضافه کند که مناسب نیست (بازی میکند) و چنانچه ادامه دهد نقاشی اش خراب خواهد شد. در اینگونه موارد میتوان از کودک دوستانه خواست که نقاشی اش را در اختیار ما قرار دهد تا به دیوار اتاقش یا کلاس درس بزنیم.
بعضی از کودکان قدرت یادگیری و سرعت عملشان بیشتر از دیگران بوده و کارهایشان را زودتر از دیگران انجام میدهند، درچنین مواردی به هیچ وجه نباید آنها را با هم مقایسه کرد.
برای آفرینندگی کودکان میتوان داستانی تعریف کرد و سپس از آنها خواست که به میل خودشان صحنه هایی از داستان را نقاشی کنند.
در بعضی مواقع از کودکان دوستانه بخواهید تا آنچه را که کشیده اند برایتان تعریف کنند. وقتی کودکان صحنه ای را کشیده اند بازگو میکنند یا از ماجرایی که به تصویر درآورده اند سخن میگویند، جوشش بیشتری برای آفرینش از خود نشان میدهند.
طی برنامه ای از کودکان بخواهید به اطرافشان نگاه کنند و هر چه در اطراف خود میبینند یا اتفاقاتیب را که میافتد، برایتان بگویند یا نقاشی کنند.
این تمهیدات برای آن است که شوق خلاقیت در کودکان شکوفا شود و بدین طریق دنیای خود را بهتر بشناسند.
منبع: سایت تبیان زنجان