انیمیشن به دو بعد هنری و صنعتی تقسیم میشود. از لحاظ هنری موفقیت ما در جشنوارههای قبل و بعد از انقلاب، فیلمهای کوتاه هنری موفقیتهای چشمگیری داشته است. من جایگاه فیلمهای هنری را بالا میدانم و موفقیت انیمیشنهای کوتاه ما در جشنوارههای هنری در مقایسه با هنرهای مشابه خوب بوده است.
انیمیشنهای سرگرمکننده، تلویزیونی و تولید شخصیتهای ماندگار طیف بزرگی از کودک تا بزرگسال را دربرمیگیرد. فیلمهای انیمیشنی هم وجود دارند که از تلویزیون شروع میشوند و بعد به تلویزیون راه پیدا میکنند و در کشورهایی مثل کره و کانادا و آمریکا این مراحل را طی کردهاند.
البته تنها ما نیستیم که وارد این جریان نشدهایم، بلکه کشورهایی مانند ایتالیا و فنلاند هم صنعت انیمیشن ندارند و عملا مصرفکننده انیمیشن هستند. حتی در کشورهایی مثل ژاپن که میتوانند انیمیشن جذاب تولید کنند، شرکتهای انیمیشنسازی محدودند، اما با این حال شاهد صنعتی شدن انیمیشن در آن هستیم.
لازمه این اتفاق یک نوع پشتیبانی تاریخی از سرگرمی است چون سرگرمسازی به یک تجارت موفق تبدیل شده است. صنعت انیمیشنسازی مثل صنعت توریسم در بسیاری از کشورهای دنیاست که درآمد کشورشان بر این اساس شکل میگیرد.
بالای ۸۰ درصد انیمیشنهای محبوب دنیا در بعد سرگرمکننده شکل میگیرد و ۲۰ درصد آن آموزشی است. انیمیشنهایی که در ایران تولید میشود، درست عکس این قضیه رفتار میکند و ظاهرا به نظر میرسد سرگرمی بیارزش است. همین نگاه باعث محدودیت در ساختار میشود و بسیاری از مدیران برای صرف پول دولت به این قالبها معتقد نیستند. اما به عنوان یک سازنده انیمیشن معتقدم حتی برای ساخت انیمیشنهای دینی و ارزشی باید از صددرصد قالبهای موفق استفاده کنیم.
ما بهترین انیمیشنها را از تلویزیون پخش میکنیم، اما وقتی میخواهیم خودمان اینها را بسازیم با صدها مانع روبهرو میشویم و درها را به روی ما میبندند و اجازه استفاده از فانتزی و خلاقیت را نمیدهند و معتقدند با مفاهیم ارزشی همسو نیست ، بلکه مضامین ارزشی باید در قالبهای دیگری بیان شود. انسان به طور کلی به سرگرمی احتیاج دارد و از دیدن این انیمیشنها احساس خوبی پیدا میکند. جذابیت، شادی و مفرح بودن در آموزههای اخلاقی انیمیشنهای خارجی غلبه دارد.
ارتباطات بینالمللی خود به خود زمینهساز مبادلات فرهنگی و اجتماعی هم میشود، اما بهدلیل تحریمها بسیاری از درهای تولید به روی ما بسته شد در حالی که ما میتوانستیم در طرحهای بینالمللی حضور داشته باشیم. ما دارای توانمندی بسیاری در زمینه انیمیشن هستیم و با آمدن تکنولوژی فاصله ما با اندازه جهانی و بینالمللی کم شده است. انیمیشن محصولی فراتر از جغرافیا و زمان است و حتی با گذشت چند سال هم کهنه نمیشود.
رقابت کردن با آن صنعت منصفانه نیست و البته قرار هم نیست مثل خارجیها اثر تولید کنیم، بلکه قصههای ما تواناییهای بالقوه خودشان را دارند. موفقیت انیمیشن ما ضامن این است که ایرانی باشد. تولید انیمیشن ملی باید قدرت و زبان ساخت ملی داشته باشد. فیلمهایی در هند موفق است که مولفههای هندی را رعایت کند.
گلپایگانی با اشاره به اینکه مفاهیم اخلاقی در بسیاری از قسمتهای جهان ثابت است، میافزاید: به نظرم دوست داشتن و خیانت نکردن برای همه روشن است. ساختن انیمیشنی شبیه پاندای کونگفوکار خوب نیست و الان هم در ایران رواج پیدا کرده است. گاهی ما فیلمهای کشدار و طولانی را انیمیشن ایرانی مینامیم و این غلط است. ما احتیاج داریم با قالبهای زیبا، جذاب و تند انیمیشن ایرانی سرشار از تخیل تولید کنیم.
اگر انیمیشن ایرانی بچههای ایرانی را جذب نکند، هر چقدر هم که خوب باشد، شما محکوم به شکست هستید. ما در داستانگویی باید زبان خودمان را گسترش دهیم و قهرمانان خودمان را برجسته کنیم. قهرمانان ما صرفا تاریخی نیستند، بلکه میتوانیم شخصیتها و یا قهرمانهایی مربوط به آینده به بچهها معرفی کنیم که خصلتهای ویژه انسانی دارند.
تلویزیون ما به عنوان بزرگترین سفارشدهنده، آنچنان قصدی برای فروش جهانی ندارد بلکه میخواهد آنها را در تلویزیون ملی پخش کند، اما تلویزیون فرانسه میخواهد آثار خودش را به تمام نقاط دنیا بفروشد. انیمیشن ایران باید در درجه اول با نگاه صادراتی تولید شود که هم فروش بینالمللی داشته و هم جذاب باشد.
ما باید شرکتهای بزرگ انیمیشنی داشته باشیم که به معنای واقعی گروه باشند. کار دیگر شرکتها به صورت سیستم تولید غیرمتمرکز است و هنوز شرکتهای ما به این سیستم نرسیدهاند. ما احتیاج به کارخانه انیمیشنسازی داریم.
مشارکت خارجی امکانپذیر است. بهطور مرتب مجبوریم تائید خارج از کشور را برای ساخت انیمیشن بگیریم تا او تصمیم به سرمایهگذاری بگیرد و اسم این مشارکت نیست. راهکار این است که به سمت تولید در استودیوهای بزرگ انیمیشن و در ابتدای کار با حمایت دولتی برویم.
انیمیشن را دریابیم
در یک سال گذشته وضع صنعت انیمیشن بسیار پرفراز و نشیب بود. به دلیل معضلات اقتصادی بسیاری از طرحهای در دست تولید دچار مشکلاتی شد. تا آنجا که بسیاری از نیروهای مستعد از این صنعت دست کشیدند و آواره مشاغل دیگر شدند و شرکتهای متعدد یکی پس از دیگری از گردونه تولید خارج شدند.
شاید کمترین توجه دولت در مصاف با مشکلات عدیده پیش رو توجه به فرهنگ و فرهنگسازی بود. در این میان صنعت رو به رشد انیمیشن درست در شرایطی که شبکه تازه تاسیس پویا به خوراک نیاز داشت و جمعیت کودک و نوجوان ایرانی تشنه دریافت مطالب آموزشی تفریحی بود، به دلیل وجود مشکلاتی که ذکر شد، آنتن پخش دچار رخوت شد.
این صنعت درست در زمانهای که نیاز به تزریق سرمایه برای حرکت به سوی تولید انبوه داشت دچار آمبولی ریه شد. نفس کشیدن در هوای این صنعت غیرممکن شد و هر روز خبری دردناک از پیوستن همکاری به شغلی در بازار و... به گوش میرسید.
اما بهار دوباره آمد. دوباره بارقه امید دمیده شده و دوباره حرکت در این صنعت در حال شکلگیری است. این خاصیت بهار است که هیچگاه دستخوش توقف نمیشود. صنعتی بودن انیمیشن ایران پس از گذر از یک جاده پردستانداز روز به روز بهتر شد. گرچه در سالهای گذشته خودروی تولیدکنندگان بارها در دستانداز افتاد و باعث شد حرکت آن برای مدتی با مشکل روبهرو شود اما به هر رو به راه خود ادامه داد. حال جاده آسفالت شده و ماشین تولیدکنندگان انیمیشن هم تعمیر، اما بدون سوخت مانند یک سنگ در کنار جاده ایستاست.
بنابراین باید این چرخ تولید هرچه زودتر به حرکت درآید و این بار فرهنگی را به دست مخاطبان تشنه در انتهای مسیر برساند. مخاطب نیازمند فرهنگسازی است و اگر این فرهنگسازی از جانب تولید داخل صورت نگیرد، انواع و اقسام تولیدات غربی با هویتهای نامشخص در انتظار مخاطب ما خواهد بود.
حال چه باید کرد؟ فقط میتوان به این امید داشت که با درایت و مدیریت، تصمیمی قاطع گرفته شود و بدون کمترین فوت وقت به سوی پشتیبانی از تولید انیمیشن قدم برداشت. دیگر زمانی برای سعی و خطا نمانده است. میتوان انیمیشن کشور را با همین استعدادهایی که میشناسیم و خوشبختانه کم هم نیستند به قله برسانیم و بر صدر بنشانیم
منبع : سایت تبیان زنجان