دو ماه از ازدواج شان می گذرد. ماه عسل شان تمام شده و چند بار در مهمانی های فامیل شركت كرده اند. قبل از ازدواج فكر می كرد شوهرش مورد مناسبی برای ازدواج است. اوایل خیلی هم مطمئن نبود اما تاییدهای پدر و مادرش او را برای ازدواج مصمم كرد. این روزها می بیند تصوراتش درست از آب در نیامده اند. از خانواده اش دور شده، حمایت های پدر و مادر را از دست داده و یك تنه باید مسئولیت های زندگی را بپذیرد و همین موضوع او را كمی غمگین كرده است. روزها سر كار می رود و وقتی به خانه می رسد باید كارهای زیادی انجام دهد. شوهرش درآمد خوبی ندارد، در كارهای خانه هم به او كمك نمی كند و این مسئولیت های سنگین او را خسته و ناراحت كرده است.
یكی از دوستان نزدیكش پیشنهاد كرد به یك مشاور مراجعه كند. پس از چند جلسه مشاوره متوجه شد به «افسردگی بعد از ازدواج» دچار شده است. این افسردگی حالتی است كه شاید بعضی از زوج های دیگر هم آن را تجربه كنند. بنابراین اگر این روزها به ازدواج فكر می كنید یا در آستانه ورود به زندگی مشترك هستید بهتر است درباره افسردگی بعد از ازدواج اطلاعات بیشتری داشته باشید تا از بروز این مشكل پیشگیری كنید. لیلا بهنام، روانشناس و مشاور درباره این موضوع توضیح می دهد.
وقتی فردی به افسردگی بعد از ازدواج دچار می شود نشانه هایی از كسالت، غمگینی، بی حوصلگی، كاهش انرژی، كاهش ارتباطات بین فردی را تجربه می كند و از زندگی اش لذت نمی برد. البته این حالت ها یا اختلال افسردگی فرق می كنند. طبیعی است كه همه این موارد هیجانات ناخوشایندی هستند و یكی از زوج ها را در حالت غمگینی فرو می برد. شاید غمگینی محض نباشد و فرد بعد از ازدواجش زانوی غم بغل نگیرد، اما به هر حال می توان گفت كه این حالت ها خلق و خوی پایینی هستند كه با لذت نبردن از فعالیت های روزمره همراه می شوند.