خداوندا ؛ تو می دانی که من در چه حالی هستم که این منظره را می بینم . من چطور این منظره هایی که برادرهای ما ؛ خواهرهای ما ؛ بچه های ما ؛ برای اسلام اعضای خودشان را از دست داده اند ؛ سلامت خودشان را از دست داده اند ؛ چطور این منظره ها را من تحمل کنم ؟ من چطور این بچه را که اینجا ایستاده و معلول است ؛ در اول بچگی معلول شده است ، ما چطور تحمل کنیم ؟ خدایا ؛ آنها که برای ما این مصیبتها را بار آوردند به جزای خودشان برسان . خدایا ؛ این ابرقدرتها که برای رسیدن به قدرت ؛ ولوچند سالی دیگر؛ این جنایتها را دردنیا به بار می آورند تادیبشان کن . با دست قدرت خود آنها را به جای خودشان بنشان . برادرهای من ؛ خواهرهای من ؛ بچه های عزیزمن ، می دانم که شما در رنج هستید و من هم شریک شما در رنج هستم . من هم مثل یک برادری که برادرش و خواهرش در رنج است مثل یک پدری که اولادش دررنج است ؛ من هم شریکم با شما در رنج . لکن آنچه که رنجها را آسان می کند آنچه که دردها را تخفیف می دهد ؛ آنچه که برهمه ما آسان می کند این مسائل را ؛ این است که این امور برای خدا انجام گرفت .