پنج شنبه 5/6/1394 - 21:33
-0 تشکر
692754
هدف خلقت
|
ترجمه |  | | | اى مردم! پروردگارتان كه شما وپیشینیان شما را آفرید، پرستش كنید تا اهل تقوا شوید. | |
|
نکته ها |  | | | در كتابهاى قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان مىشود، ولى قرآن كتاب قانونى است كه با روح و عاطفه مردم سر وكار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب مىكند. البتّه خطابهاى قرآن مختلف است. هدف از خلقت جهان و انسان، تكامل انسانهاست. یعنى هدف از آفرینش هستى، بهرهگیرى انسانهاست وتكامل انسانها در گرو عبادت واثر عبادت، رسیدن به تقوى و نهایت تقوى، رستگارى است. سؤال: چرا خدا را عبادت كنیم؟ پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است: * چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم» * چون تأمین كننده رزق و روزى و امنیت شماست. «فلیعبدوا ربّ هذا البیت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» * چون معبودى جز او نیست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى» عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده. او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او بىنیاز است: «ان تكفروا انتم و من فى الارض جمیعاً فانّ اللَّه لغنى...» چنانكه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد. با اینكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر این اداى تكلیف، پاداش مىدهد و این نهایت لطف اوست. آنچه انسان را وادار به عبادت مىكند امورى است، از جمله: 1- توجّه به نعمتهاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست. 2- توجّه به فقر و نیاز خود. 3- توجّه به آثار و بركات عبادت. 4- توجّه به آثار سوء ترك عبادت. 5 - توجّه به اینكه همه هستى، مطیع او ودر حال تسبیح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشیم. 6- توجّه به اینكه عشق وپرستش، در روح ماست وبه چه كسى برتر از او عشق بورزیم. سؤال: در قرآن آمده است: «واعبد ربّك حتّى یاتیك الیقین» یعنى عبادت كن تا به یقین برسى. پس آیا اگر كسى به یقین رسید، نمازش را ترك كند؟! پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنایش این نیست كه هرگاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط مىكنى. كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند؛ «فكانّما خرّ من السماء» به علاوه كسانى كه به یقین رسیدهاند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظهاى از عبادت دست برنداشتند. بنابراین مراد آیه،بیان آثار عبادت است نه تعیین محدودهى عبادت. آیات وروایات، براى عبادت شیوهها وشرایطى را بیان نموده است كه در جاى خود بحث خواهد شد، ولى چون این آیه، اوّلین فرمان الهى خطاب به انسان در قرآن است، سرفصلهایى را بیان مىكنیم تا مشخّص شود عبادت باید چگونه باشد: 1- عبادت مامورانه، یعنى طبق دستور او بدون خرافات. 2- عبادت آگاهانه، تا بدانیم مخاطب و معبود ما كیست. «حتّى تعلموا ماتقولون» 3- عبادت خالصانه. «ولا یشرك بعبادة ربّه احداً» 4- عبادت خاشعانه. «فى صلاتهم خاشعون» 5 - عبادت مخفیانه. پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» 6- عبادت عاشقانه. پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة» و خلاصه در یك نگاه باید بگوییم كه براى عبادت سه نوع شرط است؛ الف: شرط صحّت، نظیر طهارت وقبله. ب: شرط قبولى، نظیر تقوى. ج: شرط كمال، نظیر اینكه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه وعاشقانه باشد كه اینها همه شرط كمال است.
205) براى عموم مىفرماید: »یا ایّها الناس«، امّا براى هدایتیافتگان فرموده: »یا ایّها الذین امنوا« 206) سخّر لكم« جاثیه، 13. »خلق لكم« بقره، 29. 207) و ما خلقتُ الجنّ والانس الاّ لیَعبدون« ذاریات، 56. 208) واعبدوا ربّكم ... لعلّكم تتّقون« بقره، 21. 209) واتّقوا اللّه لعلّكم تفلحون« بقره، 189. 210) مشركان خالقیّت را پذیرفته ولى ربوبیّت را انكار مىنمودند، خداوند در این آیه دو كلمه »ربّكم« و »خلقكم« را در كنار هم آورده تا دلالت بدین نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست. 211) قریش، 3تا4. 212) طه، 14. 213) نساء، 43. 214) كهف، 110. 215) مؤمنون، 2. 216) بحار، ج70، ص251. 217) بحار، ج70، ص253. 218) براى تفصیل بیشتر به كتاب پرتوى از اسرار نماز وتفسیر نماز نوشته مؤلف مراجعه نمایید. | |
|
پیام ها |  | | | 1- دعوت انبیا، عمومى است و همه مردم را دربر مىگیرد. «یا ایها الناس» 2- از فلسفههاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعبدواربّكمالذىخلقكم» 3- اوّلین نعمتها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم» 4- مبادا بتپرستى یا انحراف نیاكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان نیز مخلوق خداوند هستند. «و الذین من قبلكم» 5 - عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ایجاد نكند، عبادت نیست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون» 6- به عبادت خود مغرور نشویم كه هر عبادتى، تقوا ساز نیست. «لعلّكم تتقون» | |