عَنْ اَبى عَبْداللّه: قالَ: اِنَّ عَلَّى بَنُ الْحُسینِ صَلَواتُاللّهِ عَلَیْهِما اِسْتَقْبَلَهُ مَـوْلىً لَهُ فى لَیْـلَةٍ بارِدَةٍ وَعَلَیْهِ جُبـَّةُ ومُطْرَفُ خَزٍّ وَعَمامَةُ خَزٍّ وَهُوَ مُتَغَلِّفٌ بالْغالِیَةِ فَقالَ لَهُ جُـعِلْتُ فَداكَ فى مِثْلِ هذه الساعَةِ عَلى هذهِ الْهَیْئَة اِلى اَیْنَ؟ قـالَ: فَـقالَ: اِلى مَسْـجِدِ جَدّى رَسُـولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله اَخْطُبُ الْحُورَ العینَ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلّ.
امام صـادق علیه السلام فرموده است: یكى از غلامان امام چهارم آن بزرگوار را در شبى خنك دید. كه. لباس خَزّ، روپوش «پالتو» خَزَّ و عمّامه خزّ «گرانبهائى» پوشیده و غرق بوى خوش است. به حضرت گفت: این موقع شب با این لباس به كجا مىروید؟ امام صادق علیه السلام فرمود: امام سجاد علیه السلام چنین پاسخ داد: به مسجد جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آلهمىروم تا از خداى عَزَّوَجَلَّ حورالعین را خواستگارى كنم!