• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 412)
سه شنبه 12/6/1392 - 9:30 -0 تشکر 639466
تبیین معنای «ولی» در پرتو آیات ولایت

 
 
 

واژة «ولی» در آیات ولایت، به‌معنای سرپرست و متصرف است. همچنین مراد از ولایت الهی همان مقام وجوب اطاعت الهی است.

خبرگزاری فارس: تبیین معنای «ولی» در پرتو آیات ولایت
 

 بررسی معنای امامت و ولایت الهی با رویکرد قرآنی ـ روایی در شناخت مقام امامت الهی اهمیت بسزایی دارد. بررسی معنای واژگانی «ولی» نشان می‌دهد وضع این واژه به‌نحو مشترک معنوی و معنای ریشه آن «اولویت در تصرف» است. واژه‌های «ولی» و «مولا» در بسیاری از آیات قرآن ازجمله آیات ولایت به‌معنای صاحب اختیار و اولی به تصرف است. از نظر متکلمان شیعه و روایات ائمه اهل‌بیت نیز «ولی» در آیات ولایت به‌معنای «مفترض‌الطاعه» و «امام» است. تلقی عرف جامعة معاصر با زمان نزول آیه از «ولی» نیز همین معنا بوده است. این پژوهش با طرح آیات و روایات مربوط به این بحث و بررسی آرا چهارده نفر از عالمان شیعه و نقد آرا مخالفان نتیجه می‌گیرد که «ولی» در آیات ولایت به‌معنای سرپرست و متصرف در امور و امام واجب‌الاطاعه است.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:47 - 0 تشکر 639474

از نظر اندیشمندان و متکلمان شیعه، آیات ولایت (مائده / 56 ـ 55) یکی از ادله امامت امیرالمؤمنین(ع) و خلافت بلافصل ایشان پس از رسول خدا’ است. ازاین‌رو عالمان بزرگ شیعه برای اثبات امامت و وجوب اطاعت امیرالمؤمنین(ع) به این آیه استناد کرده‌اند. (بنگرید به: موسوی، 1411: 438؛ طوسی، 1394: 2 / 10؛ حلی، 1373: 394)


بنابراین آیات شریفة «إ‌ِنَّما وَلِـیُّـکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِـیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإ‌ِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الغَالِبُونَ» (مائده / 56 ـ 55) بیانگر اعطای ولایت الهی به رسول اکرم’ و امامان اهل‌بیت هستند و این مدخلی مناسب برای بررسی معنای مقام الهیِ وجوب اطاعت یا همان منصب امامت الهی است.


متأسفانه برخی از متکلمان اسلامی با تصرف در معنای واژه «ولی» و تفسیر نادرست آیه ولایت، در انکار این منصب و مقام الهی می‌کوشند. (بنگرید به: ایجی، 1417: 3 / 615 ـ 614)


در این مقاله تلاش می‌شود تا ضمن بررسی اجمالی معنای «ولی» با بهره‌گیری از کلام خدا و ارشادهای اهل‌بیت معنای ولایت الهی در پرتو این آیه روشن شود.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:47 - 0 تشکر 639475

الف) واژه‌شناسی ولی


واژه «ولی» با صیغه‌های مختلف و در موارد فراوانی به‌کار رفته و بر مصادیق مختلفی اطلاق شده است. بدین‌روی واژه‌پژوهان معانی گوناگونی برای این لفظ ذکر کرده‌اند. ابن‌منظور می‌نویسد:


ولی همان یاری‌کننده است. ... والی مالک تمامی اشیا می‌باشد که در آنها تصرف می‌کند. ... ولایت با کسره به‌معنای سلطنت است و وِلایت و وَلایت به‌معنای یاری کردن هستند. ... ولی یعنی سرپرست یتیم که امور او را سرپرستی کرده، به کارهای او می‌پردازد. ... مولا در احادیث فراوان ذکر شده است. «مولا» اسمی است که بر جماعت کثیری نهاده می‌شود که عبارتند از: ربّ، مالک، آقا، روزی‌دهنده، آزادکننده، یاری‌کننده، دوستدار، تبعیت‌کننده، همسایه، پسرعمو، هم‌قسم، هم‌عهد، داماد، بنده، آزادشده و کسی که مورد انعام قرار گرفته است. (ابن‌منظور، 1388: 15 / 412 ـ 406؛ دراین‌باره همچنین بنگرید به: فیروزآبادی، 1357: 4 / 401)


ابن‌سیده در مورد آیه شریفة «فَتَکُونَ لِلشَّیطَان‌ِ وَلِیا» می‌نویسد:


هرآنچه را شخص ـ غیر از خدا ـ عبادت کند، او را ولی خود قرار داده است. (1421: 10 / 459 ـ 457)


او «ولاء» را به «ملک» و مولا را به «مالک» و «عبد» تفسیر کرده است. (همان)


چنان‌که می‌بینیم، معانی بسیاری برای واژة «ولی» و مشتقات آن بیان شده است. بااین‌حال عده‌ای معتقدند وضع آن به‌نحو مشترک معنوی است و این واژه دارای یک معنا می‌باشد که بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است؛ چراکه از نظر برخی از اهل فن، اصل در وضع لغت بر عدم اشتراک لفظی است. (ابن‌هشام انصاری، 1404: 2 / 607) بنابراین هرچند واژه «ولی» در مصادیق زیادی استعمال شده، در همه موارد معنای آن واحد است. برخی معتقدند آن معنای واحد «اولویت در تصرف» می‌باشد. (بنگرید به: مجلسی، 1403: 37 / 237؛ عاملی، 1384: 1 / 305 حسینی میلانی، 1390: 2 / 309 ـ 308) بر همین اساس، شیخ طوسی و طبرسی از قول ابن‌مبرد نقل می‌کنند که:


ولی، اولی، احق و مولا به یک معنا هستند. (طوسی، 1376: 3 / 559؛ طبرسی، 1374: 3 / 359)


یعنی فردِ سرپرست، بر تصرف در امور افراد تحت سلطة خود شایسته‌تر است و مولیٰ فرد دارای سلطنت و حق تصرف می‌باشد.


مبرد نحوی نیز در الکامل می‌نویسد:


ولی همان ]شخص[ مقدم و سزاوارتر است و مولا نیز مثل آن است. (بی‌تا: 348)


سید مرتضی و مرحوم کراجکی معتقدند هرکس اندکی با لغت عربی آشنایی داشته باشد، می‌داند که اهل لغت «مولیٰ» را به‌معنای اولیٰ و شایسته‌تر به‌کار می‌برند و اگر شخصی بر چیزی اولیٰ باشد، می‌توان گفت وی مولای آن چیز است. (موسوی، 1410: 2 / 268؛ کراجکی، بی‌تا ب: 231)


البته برای ریشه «و ل ی» معنای «قرب و دنوّ» نیز بیان شده است؛ اما عده‌ای برآنند که این ماده بر وزن فعیل هیچ‌گاه در این معنا استعمال نشده است. (بنگرید به: انیس، 1392: 1507؛ زمخشری، 1385: 689) همچنین «ولی» درباره هر قربی به‌کار نمی‌رود. برای نمونه، نزدیک بودن میز و صندلی را با این واژه بیان نمی‌کنند؛ بلکه در معنای «ولی» قربی مدنظر است که با نوعی رابطه تبعیت و پی‌درپی آمدن همراه باشد. عرب به بارانی که به‌دنبال باران وسمی[1]  می‌آید، «ولی» می‌گوید. با این دقت می‌توان قرب ولایت را به ولایت در تصرف تفسیر کرد.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:48 - 0 تشکر 639476

ب) معنای سرپرستی برای واژه‌های «ولی» و «مولیٰ» در برخی آیات


واژه «ولی» در آیات فراوانی به‌کار رفته است. در برخی از این آیات، خداوند به‌عنوان مولای بندگان معرفی شده و از اعطای ولایت به برخی بندگان سخن به میان آمده است.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:48 - 0 تشکر 639477

1. مصداق حقیقی ولی


ازآنجاکه مالک اصلی همة اشیا خداوند می‌باشد و تنها او دارای سلطنت و حق امر و نهی مطلق است، می‌توان گفت تنها مصداق حقیقی «ولی» اوست. ازاین‌رو در آیات فراوانی خود را «ولی» معرفی کرده است:


ألَمْ تَعْلَمْ أ‌نَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمـواتِ وَالأَرض‌ِ وَما لَـکُمْ مِنْ دُون‌ِ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا نَصِـیر. (بقره / 107)


آیا نمی‌دانی ملک آسمان‌ها و زمین از آن خداست و سرپرست و یاری‌گری جز خدا ندارید.


در این آیه ضمن تذکر به مالکیت خداوند متعال، سرپرستی و سلطنت و لازمة آن، یعنی یاری و نصرت از غیر خدا نفی شده است.


وَلَئِن‌ِ اتَّـبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ العِلْم‌ِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا نَصِـیر. (بقره / 120)


و اگر از خواهش‌های نفسانی یهود تبعیت کنی، بعد از آنکه علم به تو رسیده، هیچ سرپرست و یاری‌کننده‌ای از (سوی) خدا برای تو نخواهد بود.


در این آیه نیز تبعیت از آرا یهود و نصارا در برابر پذیرش سلطنت فرمانروایان الهی قرار گرفته است و خداوند تبعیت‌کنندگان از یهود و نصارا را از چتر سرپرستی و سلطنت (تشریعی) اولیای خویش بیرون دانسته، نصرت خویش را ـ که از لوازم سرپرستی الهی است ـ شامل ایشان نمی‌داند.[2]  چنان‌که در آیه‌ای دیگر نیز به این موضوع تأکید و تصریح شده است:


اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا ... وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِـیاؤُهُمُ الطاغوت. (بقره / 257)


خدا سرپرست ایمان آورندگان است ... و کسانی که کفر ورزیدند، سرپرست‌شان طاغوت است.


بنابراین خداوند سرپرستی و آمریت خود را فقط شامل ایمان‌آورندگان می‌داند (آل‌عمران / 68) و طاغوت را سرپرست و امیر کافران معرفی می‌کند. نفی سلطنت الهی از کافران و متمردان به‌معنای عدم تسلیم ایشان در مقابل اوامر و نواهی تشریعی خدای سبحان می‌باشد و این به جهت آن است که ارادة خدا به تسلیم و اطاعت اختیاری بندگان تعلق گرفته است، وگرنه مالکیت خدا بر همة اشیا روشن و مبرهن است و سلطنت از آن اوست:


إ‌ِنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمـواتِ وَالأَرض‌ِ یُحْیِی وَیُمِـیتُ وَما لَکُمْ مِنْ دُون‌ِ اللّهِ مِنْ وَلِی وَلا نَصِـیر. (توبه / 116)


به‌درستی که ملک آسمان‌ها و زمین برای خداست؛ زنده می‌کند و می‌میراند و برای شما هیچ سرپرست و یاری‌کننده‌ای غیر از خدا نیست.


وَذَر‌ِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَلَهْواً وَغَرَّتْهُمُ الحَیاةُ الدُّنْیا وَذَکِّرْ ‌ِبهِ أنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ ‌ِبما کَسَبَتْ لَیْسَ لَها مِنْ دُون‌ِ اللّهِ وَلِی ... . (انعام / 70)


آنان را که دین خود را بازیچه و هوسرانی گرفتند و زندگی دنیا فریبشان داد، به حال خود واگذار و به آنان تذکر ده که هرکس به (جزای) آنچه انجام داده، گرفتار می‌شود و برای او غیر از خدا سرپرستی نیست ... .


همچنین در برخی آیات قرآن کریم از خدای سبحان به‌ مولیٰ یاد شده است. خداوند متعال از زبان مؤمنان می‌فرماید:


رَبَّنا وَلا تَحْمِلْ عَلَیْنا إصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَلا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا ‌ِبهِ وَاعْفُ عَنّا وَاغْفِرْ لَنا وَارْحَمْنا أنْتَ مَوْلانا ... . (بقره / 286)


پروردگارا (تکلیف) سخت بر ما قرار نده ... و تکلیفی فوق طاعت ما به دوش ما منه و بر ما عفو کن و ما را بیامرز و به ما رحم فرما تو مولیٰ [صاحب اختیار] ما هستی ... .


مولیٰ در این آیه در مورد خدا و به‌معنای صاحب اختیار و اولیٰ به تصرف استعمال شده است.[3]  با توجه به این آیه به‌روشنی فهمیده می‌شود که مولیٰ کسی است که در امور افراد تحت مولویت خود، حق تصرف و امر و نهی دارد. او می‌تواند بندگان را تکلیف کند و از این باب بر خدا مولیٰ اطلاق شده است. در آیه‌ای دیگر آمده است:


قُلْ لَنْ یُصِـیبَنا إ‌ِلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنا هُوَ مَـوْلانا. (توبه / 51)


بگو جز آنچه خداوند برای ما ثبت کرده به ما نخواهد رسید او مولیٰ [و صاحب اختیار] ماست.


در این آیه نیز از آن جهت خدا را مولیٰ نامیده که اراده و امرش در خلق نافذ است. پس مولیٰ به‌معنای صاحب اختیار و کسی است که امرش در افراد تحت سرپرستی خود نافذ است. ازاین‌رو خدا به مسلمانان می‌فرماید:


بَل‌ِ اللّهُ مَوْلاکُمْ. (آل‌عمران / 150)


بلکه خداوند صاحب اختیار شماست.


و نیز می‌فرماید:


فَاعْلَمُوا أ‌َنَّ اللّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ المَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِـیرُ. (انفال / 40)


بدانید که خدا صاحب اختیار شماست که بهترین سرپرست و یاری‌کننده است.


در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:


وَاعْتَصِمُوا ‌ِباللّهِ هُـوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ المَوْلى وَنِعْمَ النَّصِـیرُ. (حج / 78)


به خدا متوسل شوید او صاحب اختیار شماست پس سرپرست و یاری‌کننده نیکویی است.


براساس این آیه، مولی کسی است که باید به او پناه برد. این موضوع نیز از مالکیت و اولی به تصرف بودن خدای تعالی حکایت دارد. همچنین قرآن کریم اجازة خداوند درباره اعمال انسان‌ها را لازم می‌شمارد و آن را به‌دلیل مولویت خدا دانسته، می‌فرماید:


قَدْ فَرَضَ اللّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمانِکُمْ وَاللّهُ مَوْلاکُمْ. (تحریم / 2)


خدای تعالی گشودن قسم‌هایتان را (با کفاره دادن) به شما اجازه داده است و او صاحب اختیار شماست.


در برخی دیگر از آیات خدا خود را مولی و صاحب اختیار حقیقی بندگان معرفی می‌کند:


رُدُّوا إِلى اللّهِ مَوْلاهُم الحَقِّ. (انعام / 62 ؛ یونس / 30)


امور خود را به‌سوی خدا [یعنی] صاحب اختیار حقیقی خود باز می‌گردانند.


با توجه به این آیات روشن شد که واژه‌های «ولی» و «مولی» در بسیاری از آیات قرآن به‌معنای صاحب اختیار و اولی به تصرف است. خداوند مولای حقیقی می‌باشد؛ زیرا تنها مالک حقیقی اشیا، اولویت بر تصرف در آنها را دارد و چون خدا خالق بندگان و مالک آنهاست، پس صاحب اختیار آنان بوده، برای تصرف در بندگان از خود آنان اولیٰ می‌باشد.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:49 - 0 تشکر 639479

2. اعطای ولایت


خداوند با توجه به مالکیت مطلق خویش می‌تواند این ولایت و حق تصرف خویش را به دیگری تملیک کند؛ بدون آنکه نقصی در مالکیت او لازم آید. از این تملیک و اعطای ولایت در آیة 55 سورة مائده سخن به میان آمده است. ازاین‌رو بررسی مفهوم ولایت الهی را در ذیل این آیه پی می‌گیریم.


إ‌ِنَّما وَلِـیُّـکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِـیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ.


به‌درستی که سرپرست و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و گروهی از مؤمنان هستند که نماز را به‌پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند.

سه شنبه 12/6/1392 - 9:50 - 0 تشکر 639480

در این آیه ولایت در سه مصداق منحصر شده است:


1. خدای تعالی؛


2. رسول خدا؛


3. گروهی از مؤمنان که نماز به‌پا داشته، در حال رکوع زکات می‌دهند. براساس روایات فراوان، مراد امیرالمؤمنین و اهل‌بیت می‌باشند.


بنابراین ولایت به‌معنای سرپرستی و حق تصرف، مقامی است که اولاً و بالذات متعلق به خدا می‌باشد و درعین‌حال قابل تفویض و تملیک به دیگری نیز هست.


خدا طبق سنت خویش به‌طور مستقیم با همة بندگان خود ارتباط برقرار نکرده و برای اعمال سلطنت و مولویت خود، دو راه برگزیده است:


1. انتقال اوامر و نواهی خود ازطریق انبیا و رسولان؛


2. تملیک حق امر و نهی به برخی از بندگان برگزیده خود و تفویض امور تربیت بندگان به ایشان.


راه اول، خارج از مسئله مقاله می‌باشد؛ اما راه دوم مقامی است که خداوند برای تربیت و هدایت خلق خویش به عده‌ای از برگزیدگان خود اعطا می‌کند.


امام صادق(ع) می‌فرماید:


إن الله عزوجل أدب نبیه على محبته فقال: «وإنک لعلى خلق عظیم» ثم فوض الیه فقال: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.» (حشر / 7) وقال عزوجل: «مَنْ یطِع‌ِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ.» (نساء / 80) (کلینی، 1363: 1 / 256)


خداوند پیامبرش را بر محبت خود تربیت کرد و فرمود: «همانا تو دارای خُلقی بس بزرگ هستی» سپس امور مردم را به او تفویض کرد و فرمود: «آنچه رسول برایتان آورد [و به شما امر کرد] بگیرید [و اطاعت کنید] و از آنچه شما را نهی کرد، پرهیز کنید» و فرمود: «هرکس اطاعت رسول کند به یقین خدا را اطاعت کرده است.»


پس اطاعت از برگزیدگان الهی، اطاعت از او و نافرمانی از ایشان نافرمانی از وی خواهد بود. درنتیجه پذیرش

مولویت خدا به این است که انسان به دستورهای برگزیدگان او گردن نهند.

منبع: فصلنامه اندیشه نوین - شماره 30

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.