اولین سوره ای كه عملا میخوایم كار كنیم:
آخرین سوره از جزء 30 سوره ی مباركه ی ناس هست كه به امید خدا در این قسمت بهش میپردازیم.
اول ساختار بندی:

قل اعوذ ب 1)رب الناس
2)ملك الناس
3)اله الناس
من شر الوسواس الخناس
الذی یوسوس فی صدور الناس
من الجنة و الناس.
توضیح مختصری درمورد بسم الله الرحمن الرحیم: الله اونطوری كه گفته میشه جامع همه ی صفات خداست و وقتی با نام خدا شروع میكنیم انگار تمام صفاتش رو با یه كلمه ذكر میكنیم.
رحمان و رحیم هردو از ریشه ی رحمت هست... اما اگه از قواعد عربی یه چیزایی یادتون باشه یكی از ویژگی های این زبان اینه كه با رفتن به وزن های مختلف معنای جدیدی میگیره. گاهی به تاكیدش اضافه میشه و گاه در لازم و متعدی بودن تفاوت پیدا میكنه و ...
تا اونجایی كه از تدبر در آیات دیگه ی قران برمیاد: از اونجایی كه رحمان اكثرا به تنهایی در آیات استفاده شده و رحیم همراه یك صفت دیگه اومده اینطور استدلال میكنن كه رحمان رحمت عام خدارو شامل میشه یعنی مومن و كافر نمیشناسه و رحیم رحمت خاص خدا كه فقط متوجه مومنین و محسنین میشه.
بیایم به خود سوره: این سوره یك سیاق داره . و از محتوای سوره و مطالعه ی تاریخچه ش اینطور برمیاد كه سوره ی مباركه در فضایی نازل شد كه شیاطین جن و انس تلاش میكردن در قلب و روح مردم نفوذ كنن و اونها رو از پذیرش دعوت پیامبر ص منصرف كنن... از یه طرف دیگه هم مردم اون موقع به دلیل خرافه هایی كه داشتن عوض پناه بردن به پروردگار به جن و شیاطین پناه میبردن.
میدونید هرجای قرآن واژه ی قل به معنی بگو اومد روی خطاب به پیامبر اكرم هست. اعوذ به معنی پناه میبرم: پناه بردن اینطوریه كه باید از دست چیزی یا كسی به چیزی یا كس دیگه پناه برده بشه. یعنی پناه برنده داریم یه پناه دهنده و یه خطر و شر
پناه برنده كه ما انسانها هستیم. پناه دهنده : رب الناس و ملك الناس و اله الناس هست. به سه صفت ربوبیت و مالكیت و الوهیت كه لازمه ی استحقاق برای پناه دادن هست ذكر شده. یعنی یكی باید اینقد قدرت داشته باشه كه ربوبیت بلد باشه و مالك و معبود هم باشه.
حالا خطر چیه؟ شر وسواس خناس (بسیار پنهان شونده) و جن و مردم هست.
در توضیح خناس خدا آیه ی بعدش رو آورده: خناس كسیه كه در قلب های مردم وسوسه میكنه. پس این نوع وسوسه گر افكار باطل و خطرناك به انسان القا میكنه.
نكته : خناس وسوسه ی درونی رو شامل میشه و آیه ی آخر وسوسه ی بیرونی
نكته: مضارع بودن فعلی نشوندهنده ی استمرار اون هست. اینجا یوسوس و اعوذ به شكل مضارع اومده; به این معنی كه هم وسوسه گر دست از وسوسه برنمیداره و ما هم نباید از پناه بردن دست برداریم.
جهت هدایتی سوره: پناه بردن به پروردگار مردم برای صیانت ازشر دشمنان درونی و بیرونی
دوستان همینطور كه میبینید در تدبر نیاززیادی به تفسیر نداشتیم بلكه با دقت در ساختار بندی آیات این نكات استخراج شد. برای همینه كه امام خمینی ره میگن تدبر تفسیر به رای نیست.
موضوع بعدی سوره فلق هست انشالله.