• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 4383)
شنبه 9/9/1392 - 10:9 -0 تشکر 673713
خواجه عبدالله انصاری

Herat Ansari tomb.jpg

(زادهٔ ۳۹۶ ه‍. ق./ ۳۸۵ ه. ش. / ۱۰۰۶ م. درگذشتهٔ ۴۸۱ ه‍. ق./ ۴۶۷ ه.ش. / ۱۰۸۸ م.) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف بود.

شنبه 9/9/1392 - 10:9 - 0 تشکر 673714

وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو می‌سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می‌کرد.


وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته‌است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.

شنبه 9/9/1392 - 10:12 - 0 تشکر 673715

انصاری شعر می‌سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده‌است و از آن جمله‌است ترجمهٔ املاء طبقات‌الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف‌الاسرار قرار گرفته‌است.

از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجات‌نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت‌نامه، هفت‌حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی‌نامه را می‌توان نام برد.

شنبه 9/9/1392 - 10:13 - 0 تشکر 673716

کودکی و نوجوانی


" چهارساله بودم که به دبیرستان شدم و نه ساله املاء می‌نوشتم وشعر می‌گفتم، چهارده ساله بودم که مرابه مجلس نشاندند ودیگران برمن حسد می‌کردند..."


دوران نوجوانی را بدلیل کوچ پدرش به بلخ، بدون سرپرستی پدر بود. وی تحت سرپرستی صوفی نامدار شیخ عمو پرورش یافت. سپس نزد استادانی چون یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی بتعلیم قرآن وحدیث ادامه داد. وقتی سلطان مسعود غزنوی ولیعهد و حاکم هرات بود وی دوازده ساله بود.


خواجه دو بار عزم سفر حج نمود یکبار از ری و بار دیگر تا بغداد سفر کرده و بازگشت در این سفرها بود که به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی موفق گردید. شیخ می‌گفت " پروردگار چه در حجاز و چه در خوارزم حاضر است. " یکبار نیز با ابوسعید ابوالخیر دیدار و مباحثه داشته‌است.

شنبه 9/9/1392 - 10:13 - 0 تشکر 673717

عقاید



من اصحاب خود را عمارت باطن آموختم نه خرده ظاهر و آرایش جامه..


وی با وجود اینکه استاد علوم اسلامی مانند تفسیر، حدیث، اصول و عقاید بود، با علم کلام واهل آن مخالف بود و قرآن را یگانه دلیل و مرشد مومن می‌شمرد که می‌تواند او را به توحید حقیقی رهنمون شود.


هم استاد شریعت بود و هم پیر طریقت. در حالی که فقیه ضد بدعت بود در زندان پوشنگ عشق عرفانی وجود اورا تسخیر کرد.


هرکس که ترا شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند


دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی


دیوانه تو هردو جهان را چه کند

شنبه 9/9/1392 - 10:13 - 0 تشکر 673718

سختگیری مخالفان


چه در زمان غزنویان وجه در زمان سلجوقیان فشار علمای اشعری و معتزله باعث رنجیدگی و محدودیت فعالیت خواجه می‌گردد بطوری که در سال ۴۳۰ هجری بمدت یکسال وی را در بوشنگ به زندان می‌اندازند. با پیروزی الپ ارسلان و وزارت خواجه نظام الملک این فشارها ادامه داشته و با برپائی چندین جلسه بحث و محاکمه از عقاید خود دفاع نموده‌است.

شنبه 9/9/1392 - 10:13 - 0 تشکر 673719

پیری وپایان عمر


نابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه می‌داد ومطالب را به آنها املاء می‌نمود.


خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتادوپنج سالگی دنیا را وداع کفت.

شنبه 9/9/1392 - 10:14 - 0 تشکر 673720

آثار



  • طبقات الصوفیه

  • منازل السائرین

  • الهی نامه

  • ذم الکلام

  • زادالعارفین

  • مناجات نامه

  • رسالهٔ دل و جان

  • صد میدان

  • مناقب اهل الاثار

شنبه 9/9/1392 - 10:15 - 0 تشکر 673721

قسمتی از فرازهایی از


« مناجات نامه خواجه عبداله انصاری»


در کودکی پستی در جوانی مستی در پیری سستی پس کی خدا پرستی اگر بر هوا پری مگسی باشی و اگر بردریا روی خسی باشی ، دلی بدست آور تا کسی باشی الهی هر که را عقل دادی چه ندادی ؟ و هر که را عقل ندادی چه دادی ؟ الهی اگر کاسنی تلخ است از بوستان است و اگر عبداله مجرم است از دوستان است الهی اگر گوئی بنده من ، از آسمان می گذرد خنده من .


و این رباعی خواجه خیلی عبرت انگیز است :


عیب است بزرگ بر کشیدن خود را      از جمله خلق برگزیدن خود را


از مردمک دیده بباید آموخت            دیدن همه کس را و ندیدن خود را


الهی یکتای بی همتائی و قیوم توانائی، بر همه چیز دانائی و بینائی و بی عیب مصفائی و از شریک مبرائی ، مسند نشین استغنائی ، چشمه الوهیت بتو زیبد ملک خدائی الهی در جلال رحمانی و در کمال رحیمی ، نه محتاج مکانی و نه آرومند زمانی ، نه کس بتو ماند و نه بکس مانی ، پیداست که در میان جانی ، بلکه جان زنده بچیزی است که تو آنی ! الهی به وجود خود قائمی و بشکر خود مشکور ، بعلم عارف نزدیکی و به جهل جاهل در افترانی الهی ترا به عظمت ستودن وسیله سروز است و بشکر نعمت تو زبان گشودن مرتبه غرور است الهی بر هر که داغ محنت خود نهادی خرمن وجودش را بباد نیستی بردادی . الیه هر که ترا شناخت هر چه غیر از تو بود بینداخت .


الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .


الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق . الهی از کشته تو خون نیاید و از سوخته تو دود ، کشته تو بکشته شدن شاد و سوخته تو بسوختن خوشنود.


الهی من کیستم که ترا خواهم چون از قسمت خود آگاهم ، از هر چه می پندارم کمترم .


الهی عاجز و سرگردانم و درمنده و حیرانم . نه آنچه را دارم دانم.


الهی اگر ترا باید عبداله آن کند که شاید و اگر خود را باید عبداله آن کند که نشاید ، الهی عزت و کبریائی از آن تو و در قیامت مطیعان راحله احسان تو.

شنبه 9/9/1392 - 10:15 - 0 تشکر 673722

ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای صمدی که از ادراک ما جدایی و ای ذات یکتایی که در ذات و صفات بی همتایی و ای قادری که خدائی و ای ذات یکتایی که در ذات و صفات بی همتایی و ای قادری که خدایی را سزایی و ای خالقی که گمراهان را راهنمایی، جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را از فضل و کرم خود آن ده که آن به .


الهی عذر ما بپذیر و بر عیبهای ما مگیر ، الهی همه عمر خود بر باد دادیم و بر تن خود بیداد ، بود و نبود ما یکسان از غم ، ما را شادی رسان الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست . دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست . الهی بنیاد توحید ما خراب , باغ امیدما بی آب مکن . الهی بر سر ما خاک خجالت نثار مکن و ما را ببلای خود گرفتار مکن .


الهی فرمودی که در دنیا بدان چشم که در توانگران می نگرید ، بدرویشان و مسکینان نگرید . الهی تو کریمی را والاتری که در آخرت بدان چشم که در مطیعان نگری در عاصیان نگری.


الهی بهشت بیتو جای شادی نیست و جز از دوستی تو روی آزادی نیست.


الهی دلی ده که در حرص و آز بر ما باز نشود و قناعتی ده که چشم امید ما جز بروی تو باز نشود.


الهی دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.


الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و توفیقی ده که در دین استوار شویم .


الهی تو بساز کار من و منگر بکردار من ! الهی تو بساز که دیگران ندانند و تو بنواز که دیگران نتوانند.


الهی دلی ده که طاعت افزون کند و توفیق طاعتی که به بهشت رهنمون کند .


الهی دلی ده که در آن آتش هوی نبود و سینه ای ده که در آن رزق و ریا نبود.


الهی دیده ای ده که جز ربوبیت تو نه بیند و دلی ده که داغ عبودیت تو گزیند و نفسی که حلقه عبودیت تو در گوش کند و جانی ده که زهر حکمت تو نوش کند.


الهی یافت تو آرزوی ما است و دریافت تو نه بقوت بازوی ما است . آنرا که خواندی واسطه ای در میان نبود و آنرا که راندی هیچ گناهی نکرده بود .


الهی نچه تو کشتی آب ده و آنچه عبداله را کشت بر آب ده !

شنبه 9/9/1392 - 10:16 - 0 تشکر 673723

الهی ما را در دنیا معصیت می کردیم حبیب تو محمد (ص) غمگین میشد و دشمن ابلیس شاد، الهی اگر فردا عقوبت کنی باز حبیب الله العالمین دوست تو محمد (ص) اندوهگین شود و دشمن تو و ما شاد گردد.


الهی دو شادی به دشمن مده و دو اندوه بر دل دوست خود محمد (ص) منه.


الهی اگر پرسی حجت نداریم و اگر بسنجی بضاعت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم .


مائیم همه مسلمان بیمایه و همه از طاعت بی پیرایه و همه محتاج و بی سرمایه الهی چون نیکان را استغفار باید کرد ، نانیکان را چه باید کرد ؟


الهی مبینی و میدانی و برآوردن می توانی . الهی چون همه آن کنی که می خواهی پس از این بنده مفلس چه می خواهی . الهی آمرزیدن مطیعان چه کار است . کرمی که همه را نرسد چه مقداب است ؟


الهی آفریدی رایگان و روی دادی رایگان . پس بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان .


الهی محبت تو بجان است . محبت دوستان تو هم بجان است و با غیر ایشان تاب جان است .


الهی به حور قصور ننازیم اگر نفسی با تو پردازیم ، اگر بدوزخ بری دوی دار نیستیم و اگر به بهشت بری خریدار نیستیم.


الهی دعا بدرگاه تو لجاج است ، چون دانی که بنده به چه محتاج است.


الهی عبداله کاش خاک بودی تا نامش از دفتر جهان پاک بودی.


الهی همه از تو ترسند و عبداله از خود زیرا که از تو نیکی آید و از عبداله بدی.


الهی اگر چه نور در عبادت است ، اما کار به عنایت است .


الهی اگر چه شب فراق تاریکست دل خوشدارم که صبح وصال نزدیک است .


الهی آنرا که خواهی آب در خوی او روانتر است و آنرا که نخواهی چه درمان است.


الهی در اصطفاء در دامن آدم تو ریختی و گرد عصیان بر فرق ابلیس تو بیختی ! از روی ادب ما بد کردیم ، اما در حقیقت تو فتنه انگیختی !!! استغفرالله و اتوب الیه.


الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی . الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم . اکنون خود را می جویم ترا یافتم.


الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم و از لطف و عنایت تو آگاهم ! خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟)


الهی چون سگ را بار است و سنگینی را دیدار است . پس عبداله را با ناامیدی چه کار است !

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.