• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1593)
جمعه 17/8/1392 - 18:35 -0 تشکر 670736
حضرت قاسم(ع)

نامه ای دارد ز بابا خوش به حالش کرده است

این همه چشم انتظاری بی مجالش کرده است

پا به میدان می گذارد زاده ی شیر جمل

لشگری را خیره ی ماه جمالش کرده است

 

در خیال خام، آخر می دهد سر را به باد

هر که از غفلت نگه بر سن و سالش کرده است

کیست با این نوجوان قصد هم آوردی کند

لحظه ای کافیست ... خونش را حلالش کرده است!

درس پیکاری که از ماه بنی هاشم گرفت

مرد جنگیدن در این قحط الرجالش کرده است

می وزد از هر طرف چشمان شور تیر ها

از نفس افتاده و... آزرده حالش کرده است

هر کسی آیینه باشد، سنگ باران می شود

بی مجالی عاقبت بی برگ و بالش کرده است

از تمام عضو عضوش می چکد شهد عسل!

دشت را لبریز از خون زلالش کرده است

جسم این مه پاره هم سطح بیابان شد ز بس ...

رفت و آمد های مرکب پایمالش کرده است

می رسد خورشید اما دست دارد بر کمر
داغ تو مثل علی اکبر هلالش کرده است

شاعر:هادی ملک پور

جمعه 17/8/1392 - 18:37 - 0 تشکر 670737

نهال اهل حرم طعمه تبر شده است

تنت چقدر سزاوار بال و پر شده است

میان نیزه و شمشیر و خون حلالم کن

برات عشق من این قدر درد سر شده است


دوباره داغ دلم تازه شد که می بینم

تن تو از تن بابات زخم تر شده است

به عمه ات چه بگویم اگر تو را پرسید

قدش خمیده ببین دست بر کمر شده است

صدای مادرت از خیمه ها بلند شده

ز آن چه بر سرمان آمده خبر شده است

در این دقایق کوتاه قد بلند شدی

چه کرده اند قدت این قدر شده است

عمو چه خوب نبودی نظر کنی به تنم

برای تاخت اسبانشان گذر شده است

شاعر:یوسف رحیمی

جمعه 17/8/1392 - 18:42 - 0 تشکر 670738

از تن تو عجب ضریحی ساخت

مرکبی که به پیکرت می تاخت

چه به روز تن تو آوردند

عمه هم پیکر تو را نشناخت



دست مرکب به پای تو نرسید

عاقبت نیزه ای تو را انداخت

دلش از کینه‌ی علی پر بود

آن که شمشیر سوی تو افراخت

هر کسی بغض نهروانی داشت

به گل افشانی تنت پرداخت

آیه آیه شده تمام تنت

بوی یوسف دمد ز پیرهنت

شاعر:یوسف رحیمی

جمعه 17/8/1392 - 22:54 - 0 تشکر 670744

شب و روز پنجم ماه محرم الحرام متعلق به عبدالله فرزند امام حسن (ع) است


السلام علیک یا عبدالله ابن حسن (ع)


غیرت خاکسترش رنگ دگر داشت

شعله‌ی بال و پرش میل سفر داشت

آنکه در این یازده سال یتیمی

تا که عمو بود انگار پدر داشت

از چه بماند در این خیمه‌ی خالی

آنکه ز اوضاع گودال خبر داشت

گفت: به این نیزه‌ی خشک و شکسته

تکیه نمی‌زد عمو یار اگر داشت

رفت مبادا بگویند غریب است

یا که بگویند عمو کاش پسر داشت

*** 

آمد و پیشانی زخمی شه  را

از بغل دامن فاطمه برداشت

دید که از شدت ضربه‌ی نیزه

زخم عمیقی عمو پشت کمر داشت

دید که شمشیر کند ته گودال

حنجره‌ی شاه را زیر نظر داشت 

در وسط بهت دلشوره‌ی زینب

شکر خدا دست‍، یعنی که سپر داشت

علی‌اکبر لطیفیان

جمعه 17/8/1392 - 22:55 - 0 تشکر 670745

عبدالله الحسن(ع)

گودال عطر یاس خدا را گرفته بود

آری حسین روضه‌ی زهرا گرفته بود

تنها حسین بود و یتیم برادرش

طفلی که راه وصل به بابا گرفته بود

یک موج بحر خون ز ساحل گریخته 

کاندم کناره، در دل دریا گرفته بود

لب تشنه کشته طفل یتیم بریده دست 

بر سینه‌ی بریده‌سری جا گرفته بود

گرچه یتیم بود و لیکن تمام عمر 

بر روی دست‌های عمو پاگرفته بود

دیدند سرنهاده، سر سینه‌ی عمو 

به‌به! که کار عشق چه بالا گرفته بود

مصطفی متولّی

شنبه 18/8/1392 - 11:3 - 0 تشکر 670762



علی اکبر لطیفیان


خوب است هرعاشق قرنی داشته باشد
دردست عقیق یمنی داشته باشد
گرمیل به قربان شدنی داشته باشد
بد نیست که معشوق  « لن » ی داشته باشد

این جذبه عشق است که رد کردمت اینجا
ورنه پی چشمم نمی آوردمت اینجا

توفرق نداری به خدا با پسرخویش
اینگونه عمو را مکشان پشت سرخویش
خوب است نقابی بزنی برقمرخویش
تا قوم زمینت نزند با نظرخویش

آخرتوشبیه حسنی،حرزبیانداز
تویوسف صحرای منی،حرزبیانداز

ماه از روی چون ماه تو وامانده دهانش
زلف توپریشان شد و دادند تکانش
حق دارد عمو این همه باشد نگرانش
این ازرق شامی وتمام پسرانش

کوچکترازآنند به جنگ توبیایند
گرجنگ بیایند به چنگ تومیایند

زن ها چقدرموی پریشان توکردند
ازبس که دعا برتو و بر جان توکردند
وقتی که نظربرقد طوفان توکردند...
وقتی که نگه برتو و میدان توکردند

...
گفتند:نبردش چه نبردی است!ماشالله
این طفل حسن زاده چه مردی است!ماشالله

بالای فرس بودی و بانگ جرس افتاد
بانگ جرس افتاد و به رویت فرس افتاد
ازهرطرفی بال وپرت درقفس افتاد
سینه ت که صدا کرد،عمو از نفس افتاد

اززندگی ات ،آه، تو را سیرنکرده؟
چیزی وسط سینه ی تو گیرنکرده؟

میل تو به شوق آمد وضرب المثلت کرد
آئینه جنگیدن مرد جملت کرد
آنقدرعسل گفتی و مثل عسلت کرد
با زحمت بسیار عمویت بغلت کرد

ازبسکه عدو سنگ به ظرف عسلت زد
اندام تودربین عسل ریخت کش آمد

دور و برت آنقدرشلوغ است که جانیست
خوبی ضریح تو به این است جدانیست
برگیسوی توخون جبین است،حنا نیست
نه ...بردن این پیکرتوکارعبا نیست

بایدکه کفنپوش بلندت بنمایم
آغوش به آغوش بلندت بنمایم

یک لحظه تو پاشو بنشین...جان برادر
آخرچه کنم ماه جبین ...جان برادر؟
تا پامکشی روی زمین...جان برادر
ازکاکل تومانده همین؟...جان برادر

جسم توزمین است .عمومی رودازدست
تومی روی ازدست ،عمومی رودازدست



شنبه 18/8/1392 - 11:4 - 0 تشکر 670763



علی اکبر لطیفیان

زره اندازه نشد پس کفنش را دادند
کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند

قاسم انگار در آن لحظه"اناالهو"شده بود
سر این "او"شدنش بود "من"ش را دادند

بی جهت نیست تماما بغلش کرده حسین
بعد ده سال دوباره حسنش را دادند

تا که حرز حسنی همره قاسم باشد
عمه ها تکه ای از پیرهنش را دادند

داشت مجذوب کلیم اللهی خود می شد
سنگ ها نیز جواب سخنش را دادند

داشت با ریختنش پای عمو کم شد
چقدر خوب زکات بدنش را دادند

گفت یعقوب :تن یوسف من را بدهید
گفت یعقوب :ولی پیرهنش را دادند



شنبه 18/8/1392 - 11:4 - 0 تشکر 670764

قاسم نعمتی


ای حسن زاده حسن در حسنت می بینم
روح توحید میان سخنت می بینم

روی لب های تو با نیزه نوشتند حسن
خط کوفی به عقیق یمنت می بینم

گفته بودم که بپوشان سر گیسویت را
که به هم ریخته زلف شکنت می بینم

پدری کرده ام بوسه ز تو حق من است
اثر نعل به روی دهنت می بینم

پسرم ، یوسف نجمه چه سرت آوردند
پنجه ی گرگ بر این پیرهنت می بینم

ماندم از اسب چگونه به زمین افتادی
جای نیزه ز دو سو بر بدنت می بینم

قدری آرام بگیری ، بغلت می گیرم
این چه وضعیست که بر حال تنت می بینم

هر چه بالا بکشم سینه ی تو بر سینه
باز بر خاک بیابان بدنت می بینم

شنبه 18/8/1392 - 11:5 - 0 تشکر 670765

محسن مهدوی

ما را برای کسب شهادت دعا کنید
این کار را برای رضای خدا کنید

مانند مجتبی پدرم غصه می خورم
گر که مرا به  واژۀ صبر آشنا کنید

بابای من که کرببلا نیست پس شما
فکری به حال این پسر مجتبی کنید

دل نازکم، چه کار کنم!؟ ارث برده ام
با قاسم امام حسن خوب تا کنید

جای زره برای تنم جان فاطمه
لطفی کنید یک کفنی دست و پا کنید

جا مانده ام ز اکبر لیلا، چه می شود!؟
ای تیغ های تشنه مرا هم صدا کنید

من آمدم که در عوض جنگ نهروان
بغض گلو گرفته یتان را رها کنید

دارم به آرزوی دلم می رسم، چه خوب!
در راه عشق زود سرم را جدا کنید

شنبه 18/8/1392 - 11:6 - 0 تشکر 670766



زهرا بشری موحد


این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای قاسم بود

عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود

از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود

پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود

سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟

زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است
در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است...



شنبه 18/8/1392 - 11:8 - 0 تشکر 670767



باسر حوتی

ید موسی و مسیحائی عیسی دارد
نفس تیغ کفش معجز احیاء دارد

حسنی زاده ولی ابن حسینش گویند
این حسینی حسنی رزم تماشا دارد

ضربه ای می زند و هیمنه ها می شکند
" قاسم" بن الحسن اسمی که مسمی دارد

این پسر آینه حُسن حسن بود و شکست
پس حَسن در همهٔ کرب و بلا جا دارد

عسل سرخ ز کنج لب او می ریزد
لعل شیرین و لب و شور معما دارد

تاک بود و به مصاف تبر و داس که رفت
سرو برگشت، قدی هم قد آقا دارد

صورت و سینه تو...، پهلو و بازوی علی...
چه قـَـدَر کرب و بلا حضرت زهرا دارد



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.