همهی ما در سنینی هستیم که پرسش های فراوانی در ذهنمان در رابطه با احکام و تکالیف دینیمان به وجود میآید.
نمیدانیم تا چه حد انجام این مسائل و پایبندی به آن مهم و بر عهدهی ما است.
یکی از پرسشهای اساسی که در آن میان وجود دارد، مبحث نماز و روزه است، چیزی که به نوعی در جامعهی ما نماد و نشانگر مسلمانی است. سؤالاتی که در این رابطه در ذهن جوانان وجود دارد بسیار هستند که ببه دلایل مختلفی پاسخی برای آنها پیدا نکردهاند.
از مهمترین و متداولترین این سؤالات میتوان به اینان اشاره کرد؛ «آیا کسی که نماز نخواند و یا روزه نگیرد، مسلمان است؟» و یا «اگر در انجام این تکالیف سهلانگاری کند و به طور مداوم به آن نپردازد، مرتکب گناه میشود؟»
و پرسشی اساسیتر که «آیا تکلیف نماز و روزه تا چه حد مستند است و آیا باید به همین صورت ادا شود و نمیتوان به صورت دیگه ای خدا را عبادت کرد، بدون مقید بودن به آداب خاصی؟!!!»
حال ما میخواهیم در این نوشتار تا جایی که می توانیم و در حد علم خودمان و بدون اینکه پا تو کفش آدم بزرگا کنیم این مبحث را واکاوی میکنیم و به بررسی این سؤالات بپردازیم.
در مورد سؤال اولمان که گفتیم اگر کسی نماز نخواند و یا روزه نگیرد مسلمان است یا کافر، باید بگوییم که قطعاً مسلمان است؛
زیرا کافر، کسی است که خدا را انکار کند یا برای خدا شریک قرار دهد یا پیامبریِ حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبدا... (ص) را قبول نداشته باشد.
همچنین اگر در یکی از اینها شک داشته باشد یا یکی از ضروریات دین (نماز، روزه و ...) را انکار کند، کافر و نجس است.
پس با این حساب آنچه باعث کفر و نجاست انسان میشود، انکار نماز است نه سهلانگاری و نخواندن نماز!
اما به هر حال ترک نماز پیامدهایی دارد که به نمونهای از آنها در روایتی از رسول اکرم اشاره میکنیم؛ پیامبر در این رابطه میفرماید: «کسی که بدون عذر، نمازش را ترک کند، قطعاً اعمال خیرش حبط و بی فایده میگردد.»
در مورد سندیت نماز و فلسفهی آن در قرآن و همچنین ادای آن با آداب خاص، سخن را این گونه شروع میکنیم؛ عبادت، وسیلهی تکامل و سعادت ما است و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال میرساند؛ مثلاً وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر میکنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را میخواهند و این امر از روی محبت به فرزند است؛ و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.