(به بهانه دهه دوم محرم حسینی-اسارت عمه جان امام عصر روحی فداه)

بنده اول هشدار بدهم ؛ كسانی كه بی حجابند و چند لیتر برای اهل بیت امام حسین گریه می كنند و آقایانی كه لعن یزید می گویند و حجاب همسرانشان بد است ، نخوانند ؛ وگرنه آن دنیا به امام حسین چه جوابی می دهند. حال هی بگویند: دلت پاك باشد

عصر عاشورا بود

حجاب از سر زنان و دختران حسینی ربوده شد

هنگامی كه فاطمه صغری (كه احتمالا همان رقیه است) بعد از شهادت پدر و سیلی خوردن از دست شمر و اصابت كعب نی به بازو  و پاره شدن گوش ؛ عمه اش زینب را می بیند ؛ از هیچكدام از اینها شكایت نمی كند.

شكایت فاطمه صغری به عمه اش این است كه می گوید  :

" یا عمتاه هل من خرقة أستر بها رأسی عن أعین النظار "

ای عمه جان آیا پارچه ای هست كه سر خود را از نامحرمان بپوشانم

 [منبع :بحارالانوار؛جلد 45؛صفحه 61 ؛ بقیة الباب 37 سائر ما جرى علیه بعد بیعة الناس لیزید بن معاویة إلى شهادته صلوات الله علیه‏]

 و حضرت زینب سلام الله علیها در اولین جمله خطبه ی آتشین خود به یزید می فرماید:

أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ- تَخْدِیرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ- وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا- قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ...

اى پسر آزادشدگان! آیا از عدالت تو است كه زنان و كنیزان خود را پشت پرده جاى دهى و دختران پیامبر اسلام را به اسیرى ببرى و سوق دهى؟ تو چادرهاى ایشان را برداشتى، صورتهاى آنان را باز نمودى‏

[منبع :بحارالانوار؛جلد 45؛صفحه 134  ؛ باب 39 الوقائع المتأخرة عن قتله صلوات الله علیه إلى رجوع أهل البیت ع إلى المدینة ...]

برادرم ! باور كن حتی یزید به حجاب زنانش حساس بود ...