و سن چهل سالگی هم کنایه از زمانی است که انسان به کمال عقل می رسد. و عادتا ملازم با بلوغ و کمال عقلی است. به هرحال انسان وقتی به کمال عقلی برسد از درگاه الهی استدعا می کند که شکرنعماتی را که به او و پدر و مادرش ارزانی کرده به او الهام کند، یعنی با دعوت باطنی و الهامی عملی او را به انجام عمل خیر و شکر نعمت و عمل صالح وادار کند و این نعمات شامل: نعمت های ظاهری (حیات، رزق، شعور و اراده ...) و نعمت های باطنی (ایمان به خدا و اسلام و خشوع در برابر آن و توکل به خدا و...) است و نیز از خدا می خواهد که به او فعل صالح را الهام کند، که شکر ظاهر اعمال را زینت می دهد و صلاح، باطن آن را می آراید و شکر حقیقی باعث خلوص نیت و صلاح عمل است.
سپس از خداوند درخواست می کند که ذریه او را اصلاح کند یعنی آنها را نیکوکار و اهل احسان قرار دهد و آنها را موفق به عمل صالح کند، تا بعد از درگذشت او، به واسطه نیکی ذریه اش، او را به نیکی یاد کنند. و در انتها توبه و اسلام را با هم قرین کرده و می گوید: خدایا من به سوی تو توبه کردم و از کسانی هستم که همه امورشان را تسلیم تو کرده اند، و اجتماع توبه و تسلیم، باعث می شود که خدا آنچه را باعث خلوص اوست به وی الهام کند و در نتیجه هم ذاتا از مخلصین می شود و هم عملا از مخلصین می گردد. به دلیل آنکه عمل شایستگی و صلاحیت پذیرفته شدن در بارگاه الهی را نمی یابد و به سوی او بالا نمی رود، مگر وقتی که خالص برای خدا باشد.
منبع:خبر آنلاین