• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 9621

پرسش

بسمه تعالی
ایا حرف كسانی كه مدعی دیدن جن می شوند می تواند درست باشد؟
جنس فرشتگان چیست وایا انها اختیار انجام گناه دارند؟

پاسخ

با سلام و تحیت!
1) "جن" چنانكه از مفهوم لغوى این كلمه به دست مى آید، موجودى است ناپیدا، و در قرآن مشخصات زیادى براى او ذكر شده، از جمله اینكه:
1ـ جن موجودى است كه از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان كه از خاك آفریده شده است. «و خلق الجان من مارج من نار»(الرحمن/15)
2ـ داراى علم و ادراك و تشخیص حق از باطل، و قدرت منطق و استدلال است.(آیات مختلف سوره جن)
3ـ داراى تكلیف و مسؤولیت است.(آیات سوره جن و سوره الرحمن)
4ـ گروهى از آنها مؤمن صالح، و گروهى كافرند. «و إنا منا الصالحون و منا دون ذلك»(جن/11)
5ـ آنها داراى حشر و نشر و معادند. «و اما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا»(جن/15) 6ـ آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیرى و استراق سمع داشتند، و بعدا از این كار منع شدند و قدرت خود را از دست دادند. «و إنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا»(جن/9)
7ـ آنها می توانند با بعضى انسانها ارتباط برقرار كنند، و با آگاهى محدودى كه نسبت به بعضى از اسرار نهانى دارند، به اغواى انسانها بپردازند. «و إنه كان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا»(جن/6)
8ـ در میان آنها افرادى یافت مى شوند كه از قدرت زیادى برخوردارند، همانگونه كه در میان انسانها نیز چنین است. «قال عفریت من الجن أنا آتیك به قبل أن تقوم من مقامك» یعنی یكى از گردنكشان جن به سلیمان گفت من تخت ملكه سبا را، پیش از آنكه از جاى برخیزى، از سرزمین او به اینجا مى آورم.(نمل/39)
9ـ آنها قدرت بر انجام بعضى كارهاى مورد نیاز انسان را دارند. «... و من الجن من یعمل بین یدیه بإذن ربه ... یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان كالجواب...» یعنی گروهى از جن پیش روى سلیمان به اذن پروردگار كار مى كردند، و براى او معبدها، تمثالها، و ظرفهای بزرگ غذا تهیه مى كردند.(سبا/12-13)
10ـ خلقت آنها در روى زمین قبل از خلقت انسانها بوده است. «و الجان خلقناه من قبل»(حجر/27)

ویژگیهاى دیگری هم می توان با جستجوی در قران و روایات از جن و جنیان بدست آورد.
بعلاوه از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه، بر خلاف آنچه در افواه مردم عوام مشهور است كه آنها را "از ما بهتران" مى دانند، انسان نوعى است برتر از جن؛ به دلیل اینكه تمام پیامبران الهى از انسانها برگزیده شدند، و این اجنه بودند كه موظف به ایمان به پیامبر اسلام و تبعیت از او شدند. اصولا واجب شدن سجده در برابر آدم(ع) بر شیطان، كه بنا به تصریح قرآن در آن روز از بزرگان طایفه جن بود (كهف/50)، دلیل بر فضیلت نوع انسان بر نوع جن مى باشد.

با در نظر گرفتن مطالب فوق، به نكات ذیل نیز توجه نمائید:
الف) جن از آن جهت كه از حیث مادی، لطیف و از جنس آتش است، كارهایی می تواند انجام بدهد كه انسان قادر به انجام آن نیست، و از اینرو از لحاظ قدرت، بر انسان برتری دارد. كما اینكه در قرآن كریم اشاره دارد كه انسانها در زمره گروه جن ها در آمده اند، نه بر عكس: «و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استكثرتم من الإنس ...» یعنی در آن روز كه [خدا] همه آنها را جمع و محشور می سازد، [می گوید:] ای جمعیت [شیطان و] جن! شما با طلب فزونی بر انسانها افراد زیادی از آنها را گمراه كردید... (انعام/128) مفسرین این آیه را ناظر بر تسخیر و امثال آن دانسته اند.
بنابراین، در تسخیر جن و مثل آن این جن است كه بر انسان سیطره پیدا می كند، نه انسان بر جن.
ب) انسان بر جن برتری داشته و اشرف مخلوقات است. از اینرو نباید خود را تحت تسخیر آنان قرار دهد.
لذا آنچه امروزه به نام تسخیر جن نامیده می شود ـ بدون آن كه وقوع آن را انكار كنیم ـ هم از نظر ماهیت تسخیر انسان است و نه جن، هم ار نظر ارزشی كار صحیحی نیست، چرا كه تسخیر كننده با آن، در حقیقت، جن را بر خود مسلط كرده است.
ج) معمولا، جن های صالح به دنبال رابطه با انسان نیستند، بلكه در پی انجام تكالیف الهی خود هستند؛ ولی جن های ناصالح با انسان رابطه برقرار كرده و در مقابل اطلاعات و یا خدماتی كه به انسان می رسانند، از او تقاضای انجام اعمال خلاف و گناهان كبیره ای ـ همچون بی احترامی به مقدسات و … ـ می كنند. گاهی از شروط ارتباط انسان با آنها، انجام چنین اعمالی است، و حتی جن ها از این طریق انسان را به كفر كشانده و او را گمراه می كنند؛ كما اینكه در آیات قرآن به آن اشاره شده، مانند آیه شریفه: «و أنه كان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا» یعنی اینكه مردانی از بشر به مردانی از جن پناه می بردند، و آنها سبب افزایش گمراهی و طغیانشان می شدند.(جن/6) و همچنین آیه شریفه: «قالوا سبحانك أنت ولینا من دونهم بل كانوا یعبدون الجن أكثرهم بهم مؤمنون» یعنی آنها ـ یعنی ملائكه ـ می گویند: [خدایا] تو منزهی [از اینكه همتایی داشته باشی] تنها تو ولی و یاور مایی، نه آنها ـ یعنی كفار ـ [ما را پرستش نمی كردند] بلكه جن را پرستش می نمودند، و اكثرشان به آنها ایمان داشتند.(سبأ/41)
د) بله انسانهای كمال یافته ای هستند كه با جن ها رابطه داشته و جن در خدمت آنها است، ولی این یك موهبت و عنایت خاصی است كه خداوند نسبت به آنها دارد، والا آنها سعی در تسخیر جن و … نداشته اند. بر خلاف دیگران كه از راه و بی راهه سعی می كنند تا با جن رابطه برقرار كرده و او را تسخیر كنند، در حالی كه در واقع این جن است كه بر آنها مسخر می شود.

بنابراین تسخیر جن از راههای اكتسابی، امری باطل است و در حقیقت خود انسان به تسخیر جن در می آید، و به دنبال آن سختی ها و مشكلات زیادی در زندگی پیدا می شود.
برای مطالعه بیشتر می توانید به كتب تفسیری در ذیل آیات 1 تا 17 سوره جن مراجعه نمایید.

2) آیات زیادى از قرآن در باره صفات، ویژگیها، ماموریتها و وظائف فرشتگان سخن مى گوید. حتى قرآن، ایمان به ملائكه را در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و كتب آسمانى قرار داده است، و این دلیل بر اهمیت جایگاه ملئكه در نظام تكوین است. «آمن الرسول بما أنزل الیه من ربه و المؤمنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله» یعنی پیامبر اسلام به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده، و مومنان نیز به خدا و فرشتگان او و كتابها و رسولانش همگى ایمان دارند.(بقره/285)

بدون شك وجود فرشتگان از امور غیبیه اى است كه براى اثبات آن، با این صفات و ویژگیها، راهى جز ادله نقلیه نیست، و به حكم ایمان به غیب، باید آنها را پذیرفت.
قرآن مجید روی هم رفته ویژگیهاى آنها را چنین مى شمرد:
1ـ فرشتگان موجوداتى عاقل و با شعور، و بندگان گرامى خدا هستند. «بل عباد مكرمون» (انبیاء/26)
2ـ آنها سر بر فرمان خدا دارند، و هرگز معصیت او نمی كنند. «لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون» (انبیاء/27)
3ـ آنها وظائف مهم و بسیار متنوعى از سوى خداوند، به عنوان اسباب تكوین بر عهده دارند.
گروهى حاملان عرشند. (الحاقة/17)
و گروهى مدبرات امرند. (النازعات/5)
گروهى فرشتگان قبض ارواحند. (اعراف/37)
و گروهى مراقبان اعمال بشرند. (انفطار/10 تا 13)
گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند. (انعام/61)
و گروهى مامور عذاب و مجازات اقوام سركشند. (هود/77)
گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند. (احزاب/9)
و بالاخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبیاء میباشند. (نحل/2)
4ـ آنها پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس خداوند هستند. «و الملائكة یسبحون بحمد ربهم و یستغفرون لمن فى الارض» یعنی فرشتگان تسبیح و حمد پروردگار خود را بجا مى آورند و براى كسانى كه در زمین هستند استغفار میكنند.(شوری/5)
5ـ با این حال انسان به حسب استعداد تكامل از ملائكه برتر و والاتر است، تا آنجا كه همه فرشتگان بدون استثناء بخاطر آفرینش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت. (آیات30 -34 از سوره بقره)
6ـ آنها گاه به صورت انسان در مى آیند، و بر انبیاء و حتى غیر انبیاء ظاهر میشوند. (مریم/17، هود/69 و 77 و 78)
7ـ از روایات اسلامى استفاده میشود كه تعداد آنها بقدرى زیاد است كه به هیچ وجه قابل مقایسه با انسان نیست؛ چنانكه در روایتى از امام صادق (ع) میخوانیم: «هنگامى كه از آن حضرت پرسیدند: آیا عدد فرشتگان بیشترند یا انسانها؟ فرمود: سوگند به خدائى كه جانم به دست او است، فرشتگان خدا در آسمانها بیشترند از عدد ذرات خاكهاى زمین؛ و در آسمان جاى پائى نیست، مگر اینكه در آنجا فرشته اى تسبیح و تقدیس خدا میكند.»
8ـ آنها نه غذا میخورند و نه آب مینوشند، و نه ازدواج دارند؛ چنانكه در حدیثى از امام صادق (ع) میخوانیم: «إن الملائكة لایأكلون و لایشربون و لاینكحون و إنما یعیشون بنسیم العرش» یعنی فرشتگان غذا نمیخورند و آب نمی نوشند و ازدواج نمیكنند، بلكه با نسیم عرش الهى زنده اند.
9ـ آنها نه خواب دارند، نه سستى و غفلت؛ چنانكه امام على (ع) در حدیثى چنین مى فرماید: «لیس فیهم فترة، و لا عندهم غفلة، و لا فیهم معصیة ... لا یغشاهم نوم العیون و لا سهو العقول، و لا فترة الابدان، لم یسكنوا الأصلاب و لم تضمهم الارحام» یعنی در آنها نه سستى هست، و نه غفلت ، و نه عصیان ... خواب بر آنها چیره نمی گردد و عقل آنها گرفتار سهو و نسیان نمى شود، بدن آنها به سستى نمى گراید، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى گیرند.
10ـ آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند. بعضى همیشه در ركوعند، و بعضى همیشه در سجود. «ما منا إلا له مقام معلوم و إنا لنحن الصافون و إنا لنحن المسبحون» یعنی هر یك از ما مقام معلومى دارد، ما همواره صف كشیده منتظر فرمان او هستیم و پیوسته تسبیح او میگوئیم. (صافات/164-166)
امام صادق (ع) مى فرماید:« و إن لله ملائكة رُكّعاً إلى یوم القیامة و إن لله ملائكة سُجّداً إلى یوم القیامة» یعنی خداوند فرشتگانى دارد كه تا روز قیامت در ركوعند، و فرشتگانى دارد كه تا قیامت در سجودند.

كلام آخر، بدون شك ملائكه با این اوصاف نمی توانند از این ماده كثیف عنصرى باشند، ولى مانعى ندارد كه از اجسام لطیفى آفریده شده باشند؛ اجسامى مافوق این ماده معمولى كه ما با آن آشنا هستیم. اثبات "تجرد مطلق" براى فرشتگان حتى از زمان و مكان و اجزاء كار آسانى نیست؛ و البته تحقیق از این مساله نیز فایده زیادى در بر ندارد. مهم آن است كه ما فرشتگان را به اوصافى كه قرآن و روایات مسلم اسلامى توصیف كرده بشناسیم، و آنها را صنف عظیمى از موجودات والا و برجسته خداوند بدانیم؛ بى آنكه مقامى جز مقام بندگى و عبودیت براى آنها قائل باشیم.
برای مطالعه بیشتر علاوه بر مراجعه به آدرس آیات ذكر شده، می توانید به تفسیر نمونه، ج 18، ص 173 مراجعه نمایید.

پیروز باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 17/3/1382 | پاسخ : شنبه 17/3/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 109 بار

تگ ها :

UserName