• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 9588

پرسش

سلام.فردی كه به طور مثال در یك خانواده قاتل یا معتاد یا بی فرهنگ ویا بی دین به دنیا می آید با همان شرایط وتربیت به خصوص همان محیط بزرگ می شود.پس این فرددر مساله بهشت وجهنم وخوب بودن وبد بودن نقشی ندارد.پس چه گناهی كرده كه باید مورد غضب خداوند واقع شود؟اگر می خواهید بگوییدكه خودش اراده دارد ومی تواند راهش را خودش پیدا كند من با این جواب قانع نشده ام زیرا كه تربیت نقش بسیار مهمی هم در انتخاب مسیر داردپس می توان گفت شخصی هم كه قتلی انجام داده گناهی نداردچون محكوم بوده كه در چنین خانواده ای به دنیا بیاید. لطفا پاسخ دهید.متشكرم

پاسخ

با عرض سلام و تحیت!
قبل از آن كه به سؤال شما بپردازیم، ذكر مقدمه ای خوب است.
اگر ما بر این عقیده باشیم كه انسان محكوم به سعادت یا شقاوت ذاتی است و بدون اراده به بدیها و نیكیها كشانده می شود، تعلیم و تربیت را لغو و بیهوده، و آمدن پیامبران و نزول كتب آسمانی، نصیحت، و اندرز، تشویق و توبیخ، كیفر و پاداش را بی فایده یا ظالمانه محسوب كرده ایم.
كسانی كه مردم را در انجام نیك و بد مجبور می دانند خواه این جبر را جبر الهی یا جبر طبیعی و یا جبر محیط بدانند، تنها به هنگام سخن گفتن و یا مطالعه در كتابها از این مسلك طرفداری می كنند، ولی درعمل هرگز چنین عقیده ای ندارند.
به همین دلیل اگر به حقوق آنها تجاوزی شود متجاوز را مستحق توبیخ و محاكمه و مجازات می دانند، و هرگز حاضر نیستند به عنوان اینكه او مجبور به انجام این كار است از وی صرف نظر كنند و یا مجازاتش را ظالمانه پندارند و یا بگویند او نمی توانسته این عمل را مرتكب نشود، زیرا جبر محیط بوده است.
این خود دلیل دیگری بر فطری بودن اختیار است.
به هر حال هیچ جبری مسلكی را نمی یابیم كه در عمل روزانه خود به این عقیده پای بند باشد، بلكه برخوردش با تمام انسانها برخوردی است كه با افراد آزاد، مسئول و مختار می كند.
تمام اقوام دنیا به دلیل تشكیل دادگاهها و دستگاههای قضائی برای كیفر متخلفان عملا آزادی اراده را پذیرفته اند. تمام موسسات تربیتی جهان نیز به طور ضمنی این اصل را قبول كرده اند كه انسان با میل و اراده خود عمل می كند، و با تعلیم و تربیت می توان او را راهنمائی كرد و از خطاها بر كنار ساخت. (ر.ك. به "180پرسش و پاسخ برگزیده از تفسیر نمونه")
پس انسان مختار است.
اما این اختیار بدین معنا نیست كه شرائط انسانها همگی یكسان است، و اگر نیكی یا بدی ای از آنان سرمی زند، به یك اندازه در انجام آن سهم داشته اند.
انسانی كه در محیطی سالم و با تربیتی كامل بزرگ شده است، در اعمال نیك خود، تا حد زیادی، مرهون شرائط خود است. كما این كه اگر همین عمل را كسی می كرد كه در محیطی آلوده بزرگ شده است، قطعا سهم بیشتری از عمل به انتخاب او مربوط بود، و لذا اجر و پاداش ویژه ای هم دریافت می داشت. عكس مسئله هم همینطور است. كارهای ناپسند از شخصی كه تربیت نشده است، كمتر از دیگرانی كه آموزش عقلانی و عاطفی لازم را دیده اند، استحقاق عقاب می آورد.
مطلبی كه شما فرموده اید، صحیح است، به شرطی كه گمان نكنید جبر بر اعمال انسانها حكومت می كند.
انسان مختار است و در اعمال نیك و بد خود سهیم، ولی میزان سهم او، و تقصیر و ارزش فاعلی او می بایست بر اساس شرائط او سنجیده شود.
درست به همین خاطر است كه در روایات ما هست كه قضاوت در باره انسانها تنها كار خدا است؛ و هیچكس حق ندارد در باره بهشت و جهنم دیگران قضاوت كند. این كار مخصوص خدا است.
بله ما موظفیم در زندگی این دنیا به وظائف شرعی خود عمل كنیم. مجرم را مجازات و عمل نیك را پاداش دهیم، تا تشویقی برای دیگران باشد و یا جامعه را از اعمال ناپسند مصون دارد و به اعمال نیك مزین كند، ولی این بدان معنا نیست كه لزوما شخص مجرم و نیكوكار را مشمول قضاوتی قرار دهیم.
شاید گاهی موظف باشیم مجرمی را به پای چوبه دار ببریم، ولی در همان حال بر او دل بسوزانیم و امیدوار باشیم تا مشمول رحمت الهی باشد و به بهشت رود.
در روایت است كه روزی خدای متعال از حضرت موسی(ع) خواست كه در موعدی مشخص بدترین انسان قوم بنی اسرائیل را بیاورد. در روز مقرر موسی آمد، در حالی كه كسی را به همراه خود نداشت. خدا فرمود: پس چرا به فرمان عمل نكردی؟ موسی گفت: هیچكس را نیافتم كه بتوانم بگویم او بدتر از من است! خدا نیز فرمود: اگر غیر از این عمل می كردی، موسی نبودی.
لازم به ذكر است كه نگارنده در نقل این حدیث به حافظه خود اعتماد كرده، و لذا تنها مضمون حدیث را نقل كرده است.

امیدواریم پاسخ خود را گرفته باشید.
خدا نگهدار شما.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 16/3/1382 | پاسخ : جمعه 16/3/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 91 بار

تگ ها :

UserName