• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 9529

پرسش

سلام علیكم
سوالی درخصوص قسمتهایی از نامه 31 نهج البلاغه داشتم :
(((فاذا ایقنت ان قد صفی قلبك فخشع و تم رایك فاجتمع و كان همك هما واحدا فانظر فیما فسرت لك و ان انت لم یجتمع لك ما تحب لنفسك وفراغ نظرك فاعلم انك انما تخبط العشواء و تتورط الظلماء و لیس طالب الدین من خبط او خلط و الامساك عن ذالك امسك 0)))
(((ثم اشفقت ان یلتبس علیك ما اختلف الناس فیه من اهوائهم و آرائهم مثل الذی اشتبه علیهم فكان احكام ذلك علی ماكرهت من تنبیهك احب الی من اسلامك علی امر لا آمن علیك به الهلكه 0)))
من با اینكه در ترجمه ها و شرحهای مختلف جستجو كردم مقصود اصلی و روان این فقره از جملات حضرت علی ع را نفهمیدم خواهشمند است در این زمینه توضیح لازم را بدهید
با تشكر

پاسخ

برادر عزیز!
نمی دانیم دقیقا فهم كجای ترجمه متن برای شما مشكل است.
ما ترجمه فرازهایی از نامه 31 نهج البلاغه را به ترتیبی كه در پرسش به بیانی كه از ترجمه های فیض الاسلام و مرحوم علامه جعفری اخذ شده، می آوریم.
فراز اول:
«در آن هنگام كه احساس كردی دلت صاف شده و به مقام خشوع رسیده، و نظرت متمركز شده و اهتمام تو در یك مقصود والا هماهنگ و متحد گشته است، پس در آنچه برای تو در این وصیت نامه بیان كردم بیاندیش، و اگر دلت آنگونه كه می خواهی آسوده نگشت، و اندیشه ات پراكنده بود و فراغت اندیشه برایت فراهم نشد، در این موقع بدان كه در تاریكی راه گرفتار شده و در ظلمتها غوطه ور گشته ای. و هر كس كه در جستجوی دین باشد به گمراهی و تاریكی مبتلا نمی گردد و در این صورت درنگ و توقف از همه چیز بهتر، و با عقل و علم سازگارتر است.»
نكته این فراز آن است كه برای هدایت انسان اجتماع و سلامت دو عامل عقل و احساس هر دو لازم است. و البته سلامت این دو كم و بیش بر فطرت انسان پوشیده نیست. هر گاه اقبال و هماهنگی و مساعدت این دو فراهم بود، فرمان خدا به درستی تلقی می شود و بر جان می نشیند، والا اگر می بایست با احتیاط دل به شبهات و هواها نداد، ولو حكم دین مورد پسند نبود.

فراز دوم:
«سپس بیمناك شدم كه مبادا اختلافات ناشی از هواها و آراء بی اساس كه مردم را به اشتباه انداخته است، تو را نیز به اشتباه اندازد، و با این كه خواهان آگاه ساختن تو نسبت به اختلافات نبودم، با این حال احساس كردم آگاه ساختن تو نسبت به این امر، بهتر از این است كه تو را در اموری رها سازم كه از هلاكت تو در آن بیمناكم.»
این فقره از وصیت هم می فرماید اختلافات بر سر دین ناشی از شبهات ذهنی از یك سو، و هواهای نفسانی از سوی دیگر است، و نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود، والا بقای آن موجب هلاكت فرد و جامعه است.

باید به این نكته توجه داشت كه: «روی سخن امام علی(ع) در این وصیت نامه با افراد بشر است، نه خصوص امام حسن(ع)، تا گفته شود برخی از فرازهای این وصیت نامه با شأن امام و مقام عصمت مناسبت ندارد، و به ناچار بایستی درصدد تاویل آن برآمد؛ یعنی از معنای ظاهر این كلمات چشم پوشیده و به معنای دیگری متوجه گردید.
در صورتی كه اگر روی سخن با افراد بشر باشد به تاویل نیاز نداریم؛ هر چند با وجود ملاحظه این نكته، شارح بحرانی، از ابو جعفر ابن بابویه قمی روایت می كند كه علی (ع) این وصیت را خطاب به فرزندش محمد بن حنفیه نوشته است.» (ر.ك. به نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 31، ص908)

خدا نگهدار شما.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 16/3/1382 | پاسخ : جمعه 16/3/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 164 بار

تگ ها :

UserName