کد:
9266
پرسش
فرق زنا و صیغه در چیست؟
اگر در زنا هر دو طرف راضی باشند پس زنا چه فرقی با صیغه دارد؟
پاسخ
عصاره سؤال این است كه ازدواج موقت فقط در یك چیز متمایز از زنا است و آن قرائت صیغه عقد و بیان بعضی كلمات.
سؤال كننده لابد نزد خود گفته است: كلمات ماهیت چیزی را عوض نمی كند؛ پس چه فرقی بین زنا و نكاح موقت هست؟
ما معتقدیم كه بین ازدواج موقت با زنا فرقهای محتوایی عدیده ای وجود دارد كه ماهیت این دو را از هم متمایز می كند.
ما فقط به برخی فرقهای مهم, كه جنبه محسوس و اجتماعی دارد, اشاره می كنیم.
بطور كلی اجرای صیغه عقد, گر چه ظاهراً فقط چند كلمه است, اما الزامات و شرائط و خصوصیاتی را بر دو طرف تحمیل می كند كه بسیار حائز اهمیت است؛ و همین كافی است تا صیغه موقت را از زنا بكلی جدا سازد.
برای نمونه: 1ـ در زنائی كه دو طرف راضی باشند, فرقی نمی كند كه ازدواج آن دو با هم جائز باشد یا نه, بلكه صرف رضایت طرفین ـ به حسب سؤال ـ كافی در ارتكاب است, اما در صیغه موقت چنین نیست. جائی كه ازدواج در آن حرام است ـ مثل محارم نسبی و سببی ـ صیغه موقتش هم حرام است؛ و اینرا ماهیت صیغه عقد موقت و شرائط آن تحمیل می كند. اما برای قائلین به زنای با رضایت چه دلیلی است با رضایت دو طرف زنای با محارم ـ كه نزد همه اقوام و ملل قبیح است ـ ممنوع باشد.
2ـ در زنا, ولو رضایت طرفین وجود داشته باشد, مرد هیچ تعهدی نسبت به عواقبی مثل بارداری زن, نفقه فرزند، ارث فرزند، تربیت فرزند و … ندارد, و تحمیل آن توجیه حقوقی ندارد؛ حال آنكه صیغه این وظائف را از نظر حقوقی تحمیل می كند كه در مدت بارداری زن حق هیچ عقد دیگری ـ موقت یا دائم ـ ندارد و فرزند از آن این زن و مرد است؛ نفقه او بر مرد واجب است؛ فرزند از هر دو ارث می برد و …
در زنا برای فرار از این مسئولیتها به كارهای حرام و غیر انسانی دیگری, مثل سقط جنین, پناه برده می شود كه بقاء نسل انسانی را به خاطره می اندازد.
امام صادق(ع) فرمود: «خداوند زناء را حرام نموده, برای اینكه سبب فساد هائی, مانند قتل نفس و از بین رفتن نسبها و ترك تربیت اطفال و بهم خوردن ارث می شود.» (وسائل الشیعة, كتاب النكاح, باب1، ص39)
3ـ در زنا هیچ منعی نیست كه زن هر روز با مردی باشد, ولی در متعه این محدودیت, از نظر حقوقی هست. زن پس از ازدواج موقت با یك مرد باید سه ماه و اندی صبر كند, و در این مدت هیچ حق ازدواجی ندارد. این محدودیت اولا, تكلیف بارداری احتمالی را حل می كند, و به تبع آن پدر فرزند و نسب او ثبوتا و اثباتا معلوم می شود. اصالت یك نسب ثمرات اجتماعی بسیاری دارد.
ثانیا, این محدودیت مانع هرج و مرج جنسی می شود, و نكاح موقت را از هرزگی و بی بند و باری هوس آلود, و همچنین تبدیل شدن آن به شغلی برای زنان فاسد جلوگیری می كند.
4ـ صیغه موقت می تواند به شرط عدم نزدیكی و امثال آن اجراء شود (یعنی به عنوان شرط ضمن عقد در صیغه بیاید, و فقط برای آشنائی از روحیات هم و حتی مؤانست و دوستی باشد. همانی كه امروزه آن را به عنوان نیاز روحی جوانها برمی شمرند.
ازدواج موقت می تواند ابزار مناسبی, به خصوص در روزگار مدرن, برای آشنائی بیشتر قبل از ازدواج دائم باشد.
این در حالی است كه زنا غیر از قبح الهی آن، موجب از بین رفتن همه حریمها نزد زن و مرد می شود, و هرگز مقدمه ازدواج و زندگی پایدار نیست, چرا كه نفس ارتباط خارج از محدوده مجاز قانونی موجب سوء ظن همیشگی طرفین نسبت به همدیگر است.
5ـ در زنا با رعایت رضایت طرفین ـ به زعم سائل ـ كار تمام است, اما در صیغه موقت اگر دختر باكره باشد, اذن ولی او هم شرط است. این نكته احتیاطی است تا نكند دختران جوان با احساسات تحریك شوند, و بازیچه هوس دیگران قرار گیرند.
6ـ در زنا چه مانعی هست كه زن شوهر دار باشد یا نه؟! رضایت او كافی است كه با مرد اجنبی همبستر شود, و ای بسا كانون خانواده هایی با این ارتباط فرو ریزد؛ و حال آنكه در ازدواج موقت چنین مشكلی وجود ندارد.
در اسلام مرد هم هرگز حق ندارند به زن شوهردار، حتی كنایه ای برای ازدواج ـ چه موقت و چه دائم ـ بزند.
حاصل آن كه ضرری كه روابط نامشروع بر خانواده تحمیل می كند، در نكاح موقت نیست؛ حال آنكه مردی كه دور از خانواده خویش در شهری یا كشوری هست، با صیغه موقت این امكان برایش هست تا غیر از همسر موقت خود به خانواده های دیگران دست درازی نكنند (دقت شود) و هم زنانی كه به هر دلیل شوهر از دست داده اند و امكان ازدواج دائم برایشان فراهم نشده با اینكار هم به میل جنسی خویش پاسخ گویند و هم از سر راه مردان بودن برای فروپاشی خانواده ها كنار روند. چه بسا كه در همین عقد موقت زمینه ازدواج دائم آنان با مردی فراهم آید و خود و فرزندانش سرپرستی مناسب پیدا نمایند. اینقدر ازدواج موقت در كاهش روابط نامشروع و آثار آن نقش دارد كه علی(ع) فرمود:«اگر خلیفه دوم آنرا حرام نمی كرد جز افراد شقی، كسی زنا نمی كرد (الدر المنثور ج2 ص140)
پر واضح است مردانی كه زن دارند و در ضمن عقد دائم خویش، زن شرط كرده كه اجازه ازدواج مجدد به او ندهد نمی تواند به صیغه موقت اقدام كند، اما زنا كه عملی ماهیتا مخفیانه است، چنین شرطی قابل طرح نیست.
اینها گوشه ای از فرقهایی است كه همان كلمات و الفاظ با ماهیت حقوقی متعه موجب آن است.
حاصل سخن آن كه با ازدواج موقت عملی كه با هرج و مرج واقع خواهد شد، تحت قیود حقوقی به شكلی درمی آید كه علاوه بر فوائدی كه دارد، كمترین بار منفی را بر جامعه تحمیل كند.
سخن در این باره بسیار است. اگر سئوالی ماند، با ما تماس بگیرید.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
سه شنبه 13/3/1382
| پاسخ :
سه شنبه 13/3/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
124 بار