کد:
9081
پرسش
انسان عقل است یا نفس یا جسم یا روح ؟
فرق عقل با نفس ( در ذات و جنس و عمل آنها )
چیست؟
پاسخ
برادر گرامی!
به اجمال می توان گفت:
ابن سینا پس از بیان مجموعه معانی و مفاهیمی كه از اجتماع آنها حقیقت انسان تشكیل می شود گفته است: «مثال این حقیقت انسان است؛ انسان محتاج است به اینكه جوهر باشد و دارای ابعادی باشد كه بتوان طول و عرض و عمق را در آن فرض كرد، و دارای نفس باشد، نفس او چنان باشد كه بتواند با آن تغذیه كند و احساس كند و اراده حركت داشته باشد و با وجود این چنان باشد كه بتواند معقولات را درك كند، و حرفه ها را بیاموزد و بیاموزاند… وقتی تمام این صفات جمع شد، از اجتماع آنها ذات واحدی تشكیل می شود كه آن را انسان می نامند.» (مدخل منطق شفا)
فارابی می گوید: «انسان دارای دو قسمت پنهان و آشكار است؛ قسمت آشكار او عبارت از جسم اوست كه دارای اعضای آشكار است … اما قسمت پنهان انسان، قوای روحی اوست.» ("حكمت الهی"، مرحوم الهی قمشه ای)
اما متكلمان قدیم معتقد بودند كه انسان همین صورت محسوس است كه مخصوص به هر یك از افراد است.
اشعری می گوید: انسان همین مجموعه صوری دارای اجزاء است. حقیقت این است كه انسان تركیبی است از مجموعه اعضای ظاهری بدن و مجموعه حالات نفسانی مانند انفعال، احساس، ادراك، تعقل و اراده. پس انسان تركیبی است از جسم و روح. ("فرهنگ فلسفی"، منوچهر صانعی دره بیدی)
با توجه به معانی گوناگون روح كه گاهی نمایانگر قوه عاقله است، و گاهی به معنای نفس ناطقه انسانی، می توان اظهار داشت انسان تركیبی است از جسم و روح.
اما در فرق عقل و نفس به دلیل ناشناخته بودن كنه و حقیقت نفس و عقل نمی توان تفاوتهای دقیق آنها را برشمرد و تنها می توان به برخی از دیدگاههای ارائه شده در باره نفس و عقل اشاره كرد. «از كمیل بن زیاد نخعی روایت شده است كه گفته روزی به علی علیه السلام عرض كردم: یا امیرالمؤمنین نفسم را برایم تعریف كن. فرمود: كدام نفست را؟ گفتم ای سرورم! مگر جز یك نفس، نفس دیگری هم وجود دارد؟ فرمود: ای كمیل! چهار نفس است: نامیه بناتیه ـ كه رشد جسمی آدمی به آن است و با رستنیها در آن شریك است ـ و حسیه حیوانیه ـ كه درك حیوانی انسان به آن است و در آن با دیگر حیوانات شریك است ـ و ناطقه قدسیه ـ كه ویژه انسان است و وی جهان انسانی را بدان طی می كند و همان مدار تكالیف الهی است ـ و كلیه الهیه ـ كه خاص انبیاء و اولیاء است و …» ("حكمت الهی" الهی قمشه ای)
البته شاید امام(ع) در مقام تعریف نفس انسانی بر اساس قوای آن باشد.
برخی نیز نفس را همان روح دانسته اند، و برخی گفته اند مفهوم نفس غنی تر از مفهوم روح است.
بیان این كه نفس واقعاً چیست؟ به علت ارائه تعریفات مختلف توسط فیلسوفان جدا مشكل است؛ با این وجود قدر مسلم آن است كه نفس دارای قوایی است كه منجمله آن قوا عقل می باشد. قوای نفس چیزی بیرون از ماهیت نفس نیست، بلكه جلوه ها و قدرتهای نفس است. عقل هم شؤون و اطواری دارد.
در باره عقل، هم در روایات و هم در كلمات فلاسفه، تعبیرات مختلفی ارائه شده است كه به برخی از آنها اشاره می شود.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است، خداوند عقل را از چهار چیز آفریده: علم، قدرت، نور و خواست آمرانه خود … و در پاسخ به سئوال حقیقت عقل فرمود: همان راهنمایی كه خدا را به آن بندگی كنند و سرانجام بوسیله آن به بهشت روند.
علی(علیه السلام) فرموده اند : عقل خوئی است كه به دانش و آزمون ـ ظاهرا مراد عمل است ـ افزایش می یابد. ("معارف و معاریف"، ج7 ، ص412 و اصول كافی، ج1، كتاب العقل)
فیلسوفان نیز عقل را به دو عقل نظری و عملی تقسیم می كنند و اولی را تعریف كرده اند به این كه عقل جوهر بسیطی است كه حقایق اشیاء را درك می كند. و یا عقل قوه ای از نفس است كه تصور معانی و تركیب قضایا و قیاس ها، توسط آن حاصل می شود. ("فرهنگ فلسفی"، ص472) و دومی را به قوه ای كه انسان را دعوت به اعمال می كند. البته در تعریف عقل عملی و ماهیت آن و تفاوت آن با عقل نظری اختلافات زیادی هست، كه در جای خود باید تعقیب شود.
و فارابی آن را حقیقت انسان دانسته است. و ظاهرا مراد او آن باشد كه حقیقت ممیز انسان عقل است.
جهت كسب اطلاعات بیشتر به كتاب اسفار ج5 و 8 و همچنین به كتاب "حكمت الهی"، اثر الهی قمشه ای، و "كاوشهای عقل نظری"، اثر مهدی حائری یزدی، و كتاب شریف "اصول كافی"، ج1، كتاب العقل، و كتاب "اصطلاحات فلسفی"، اثر سید جعفر سجادی و … مراجعه فرمایید.
خدا نگهدار شما.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 11/3/1382
| پاسخ :
يکشنبه 11/3/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
329 بار