• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 8119

پرسش

1- خصوصیات حضرت علی(ع) را در مورد شجاعتهای وی بیان نمائید؟
2-پس از تصادف و در گذشت دختر خانواده كه 22 سال سن داشت و دارای یك فرزند پسر بود همه
اعضای خانواده وقتی خواب او را می بینند,متوجه صدا و حركت او میشوند ولی هیچكدام چهره او را
نمی بینند دلیلش چیست؟

پاسخ

برادر بزرگوار!
1) اصل شجاعت حضرتش بر كسی پوشیده نیست؛ لذا تنها به خصوصیتی از خصوصیات حضرت علی(ع) می پردازیم كه جمع آن با شجاعت به آن بها می دهد، و حد كامل آن جز در اوحدی از اولیای خدا یافت نمی شود.
امام علی (ع) در حالی كه رشادتها و شجاعتهایش زبانزد همه است اما هیچگاه از جاده اخلاص خارج نمی گشت.
به نمونه ای از رشادتهای وی در جنگ احزاب، كه در عین حال صفت اخلاص حضرت امیر را نشان می دهد، توجه فرمایید:
نقل می كنند كه "عمرو بن ‌عبدود" لباس ‌جنگ پوشید و با غرور مخصوصی در برابر سپاه اسلام ایستاد و رسماً مبارز طلبید. پیامبر گرامی(ص) ‌فرمود كه یك نفر برخیزد و شرّ این مرد را از سر مسلمانان رفع كند. اما هیچكس، جز علی‌ بن ‌ابی‌طالب(ع) آماده مبارزه نبود.
می گویند تا سه بار حضرتش(ص) دعوت خود را تكرار كرد، و تنها علی برخاست؛ و در هر بار رسول اكرم به او فرمود: بنشین. تا در بار سوم كه رفتن او به میدان را پذیرفت. شاید این صبر برای آن بود كه در تاریخ منحصر به فرد بودن علی را نشان دهد.
به هر حال، پیامبر(ص) شمشیر خود را به علی داد. عمامه مخصوصی بر سر او بست، و در حق او چنین دعا كرد: خداوندا علی را از هر بدی حفظ بنما. سپس این آیه را خواند: «رَبِّ لاتَذَرْنی فَرْداً و أنتَ خَیرُ الوارِثین» یعنی بارالها مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثی.
علی(ع) با سرعت هر چه زیادتر به راه افتاد. در این لحظه، پیامبر جمله تاریخی خود را گفت: «بَرَزَ الاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرك كُلِّهِ» یعنی ایمان ‌و كفر به تمامی ‌روبروی یكدیگر قرار گرفت.
"عمرو" خواست حریف خود را بشناسد. به علی(ع) گفت: تو كیستی؟ علی(ع) فرمود: علی فرزند ابوطالب. عمرو گفت: من خون ترا نمی‌ریزم، زیرا پدر تو از دوستان دیرینه من بود. من در فكر پسر عمت هستم كه ترا به چه اطمینان به میدان من فرستاده؛ من می‌توانم ترا با نوك نیزه‌ام بردارم و میان زمین و آسمان نگهدارم، در حالی كه نه مرده باشی و نه زنده. علی فرمود: توغصه مرگ مرا مخور. من در دو حالت ـ چه كشته شوم یا بكشم ـ سعادتمند بوده و جایگاه من بهشت است، ولی در همه احوال دوزخ انتظار تو را می‌كشد.
عمرو لبخندی زد و گفت: علی! این تقسیم عادلانه نیست. بهشت و دوزخ هر دو مال تو باشد. جنگ آغاز شد. پس از زد و خوردهائی، "عمرو" شمشیر خود را متوجه سرِ علی كرد؛ علی(ع) ضربت او را با سپر مخصوص دفع نمود. با این حال، این ضربت شكافی در سر وی پدید آورد؛ اما او از فرصت استفاده كرد و ضربتی برنده بر پای حریف وارد ساخته، و هر دو یا یك پای او را برید و عمرو نقش بر زمین گشت.
وقتی كه علی(ع) بالای سر او قرار گرفت تا كار را یكسره كند، عمرو آب دهان به صورت مبارك حضرتش پاشید. حضرت برخاست و دوری در میدان زد، و پس از مدتی او را به هلاكت رساند.
بعدتر از او پرسیدند كه چرا چنین كردی؟ فرمود: هنگامی كه آب دهان به صورتم زد خشمگین شدم، و دیدم اگر اكنون بر او ضربه نهایی را وارد كنم از خشم نفسانی من است. پس لحظه ای درنگ كردم تا خشم من فرو ریزد، و كار را تنها برای خدا انجام دهم.
لذا است كه وقتی علی شرفیاب محضر مبارك پیامبر(ص) شد، حضرتش فرمود: «ضربة علی یوم خندق أفضل من عبادة الثقلین» یعنی ارزش این فداكاری بالاتر از همه عبادات انس و جن است.
چنین ضربه است كه می تواند مسلمانان را عزیز, و ملت شرك‌ را خوار ذلیل گرداند.

2) دوست عزیز! خبر درگذشت آن مخدره ما را نیز محزون ساخت.
انشاءالله كه در بهشت با اولیاء الهی محشور گردد، و خداوند به بازماندگان او صبر عنایت فرماید.
با عرض پوزش برای ما امكان راهنمایی در باره مطلب فوق وجود ندارد سعی كنید معبر خوابی را بیابید و با او مشورت كنید.

موفق و موید باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : جمعه 2/3/1382 | پاسخ : جمعه 2/3/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 94 بار

تگ ها :

UserName