• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 7770

پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت شما و تمام همكارانتان.
من سوالم یا به عبارتی مشغله ذهنیم را می‌خواستم با شما در میان بگذارم.
من یك دختر چادری هستم. ولی این چند وقت‌ها به نظرم اومده كه خوب این همه مانتو‌یی در این جامعه هستند(با توجه به این كه این ایه را هم میدانم: فكر نكنید اگر افراد زیادی كاری را انجام میدهند درست و كاری را كه افراد كمی انجام میدهند حتما غلط است) اگر قرار باشد كه تمام این افراد گناه كنند كه ... البته درسته بعضی از انها مانتو كه چه عرض كنم بلوز می‌پوشند و 100% گناه می‌كنند اما سوال من این است كه فرق یك فرد چادری با اون كسی كه مانتوی پوشیده‌ای می‌پوشه چیه؟ فكر نكنید از اون تیپ دخترایی هستم كه الان به خاطر این مسایل كه در جامعه هست چادرم را میخوهم بر دارم نه من فقط میخواهم دلیلی برای چادری بودن خودم و اینكه در اینده وقتی بخواهم به دخترم بگم كه چادر حجاب برتر چه دلیلی باید داشته باشم؟
امید وارم به این سوال كه خیلی وقت است بهش فكر می‌كنم جواب بدهید.
با آرزوی موفقیت برای شما
هرندی
اگر سوالم مربوط به این بخش نیست معذرت می‌خواهم

پاسخ

با سلام و عرض تحیت!

از نوشته شما به نظر می رسد سوالتان از اصل حجاب و فلسفه آن نیست، بلكه در باره حجاب برتر یا چادر سئوال دارید. از این رو ما به اصل حجاب و فلسفه آن نمی پردازیم.

قبل از پاسخ در باره حجاب برتر و برتری چادر توجه تان را به یك نكته جلب می نمائیم كه تكلیف حداقل واجب برای لباس بانوان را مشخص می كند و آن اینكه: حدود و شرائط لباس بانوان این است كه:
اـ تمام بدن به جز صورت و دست تا مچ را بپوشاند.
2ـ از لباس های شهرت نباشد. به این معنا كه انسان را به خصلتی غیر سالم مشهور كند.
3ـ با لباس مردان متمایز باشد.
4-بدن نما نباشد.

هر كس این چهار شرط در لباس او موجود باشد، گنهكار نیست.
گر چه ما هم، مثل شما، بر این باوریم كه برخی زنان جامعه این مقدار پوشش را هم ندارند، ولی باید توجه داشت كه انتظارات خود را از دیگرانی كه به حداقل واجب تكلیفشان عمل می كنند، بر اساس واقعیت انتظارات شرع ـ و نه انتخاب خود ـ تنظیم نماییم.

اما در باره حجاب برتر(چادر)، منافع چادر از دو حیث قابل بررسی است:
دسته ای از منافع چادر به خود زن چادری بر می گردد؛ و دسته ای هم منافعی است كه به غیر او ـ اعم از خانواده و جامعه ـ عائد می شود.

الف) منافع چادر برای بانوی چادری:
در یك جمله چادر حفاظی است برای انجام فعالیتهای اجتماعی زن مسلمان.
اگر زنان مسلمان این تشبیه زیبای امیر المؤمنین(ع) را بپسندند و آنرا برای خود برگزینند، كه فرمود: «المراة ریحانة و لیست بقهرمانة» یعنی زن گل زیباست و نه قهرمان. (نهج البلاغه، نامه31) ـ اثر زیادی از آن خواهند پذیرفت، كه از جمله در نوع پوشش آنها و اندازه آن و …. ظاهر خواهد شد. زن وقتی به داشته های خود می نگرد، بالعیان این سخن امام علی (ع) را می یابد.
زن بیشتر جمال است تا جلال؛ بیشتر زیبایی است تا زورمندی و … پس اشتباه است كه خود را رقیب مردان در عرصه های پهلوانی اجتماع قرار دهد و خود را مردگونه عرضه بدارد. گل زیبا و لطیف از آنجا كه نیاز به محافظت و محافظ دارد، آنرا در تند بادها و معرض بارانها قرار نمی دهند، بلكه در گلخانه می گذارند و برایش باغبان قرار می دهند و… شكوفایی زن هم در تعریف علوی به همین است.
از اینرو برترین زنان عالم ـ زهرای مرضیه سلام الله علیها ـ بهترین زن را چنین تعریف می كند كه: «نه مردی او را ببیند، نه او مردی را» و قرآن شوهران را باغبانان این گلهای خداوندی معرفی می كند. «نسائكم حرث لكم»(بقره/223)

البته پر واضح است كه شكوفائی برخی استعدادهای انسانی زن ـ مثل تحصیل علم، تعلیم و تربیت و … ـ در گرو بیرون آمدن از خانه است. همچنانكه برخی خدمات اجتماعی مختص این قشر است، و كذا بخشی از مشاركتهای سیاسی بر عهده زنان است.
مگر نه این است كه خود زهرای مرضیه(س) هم برای برخی فعالیتهای اجتماعی، احیانا، در عرصه اجتماع و بیرون خانه حاضر می شده است!؟
پس سؤال این است كه چگونه ممكن است هم هیچ مردی او را نبیند و هم به این فعالیتها بپردازد؟!
در جواب این سؤال توجه شما را به دو نكته جلب می كنیم.
1) گاهی جملات و گزاره های دینی ـ اعم از آیات قرآنی و روایات معصومین(ع) ـ گر چه امری و نهیی دارند، ولی نه در مقام بیان یك حكم فقهی، بلكه صرفا در مقام بیان یك ارزش اخلاقی و دینی هستند. بدین معنا كه خداوند از ما التزام به آن را در همه موارد نخواسته، بلكه از ما خواسته تا به آن به عنوان یك ارزش نگاه كنیم، و حتی المقدور آن را مراعات نماییم.
آنچه حضرت زهرای بتول(س) فرموده اند، با همین منطق قابل فهم است. با این بیان جواب سؤالی كه در بالا مطرح كردیم هم معلوم می شود. اسلام می خواهد زن اداره خانه و تربیت فرزند و ایجاد محیط صمیمی خانوادگی را برای همسر و دیگر اعضای خانواده را اصل قرار دهد و حضور در بیرون خانه را به عنوان ضرورت بنگرد. اسلام این را برای سلامت زن و مرد بهتر ارزیابی می كند.
در روایت است كه هنگام ازدواج امیرالمؤمنین(ع) با فاطمه زهرا(س) پیامبر اكرم(ص) خطاب به آن دو فرمودند: علی! كار بیرون خانه از تو باشد، و فاطمه! كار منزل را تو انجام ده. حضرت زهرا می فرماید: تنها خدا می داند كه من از این تقسیم كار چقدر خوشحال شدم كه رسول اكرم مرا از مراوده با مردان معاف داشت.
علی ای حال، حضور زن در اجتماع ، ولو به خاطر ضرورتها ـ اجتناب ناپذیر است، به خصوص در دنیای امروز كه كمتر كسی از این قاعده مستثنی است.
2) ظاهراً حجاب كامل و برتر ـ مثل چادر ـ بهترین ابزار برای جمع این دو است. چادر در واقع خیمه ای است برای حفاظت از قداست زن در بیرون خانه.
او اگر چه در اجتماع ـ در موارد لازم و مناسب شأن زن ـ حاضر می شود، اما با چادر زیر چتر حفاظتی قرار می گیرد.
با چادر زن می تواند در جامعه حضور به هم رساند بدون آن كه زیبایی های او كه احیانا موجب فتنه برای خود او دیگران است، دیده نشود.
چادر زن را از بازیچه شدن نجات می دهد، چرا كه زن با چادر به همه اعلام می كند كه من به حضور خود در اجتماع به عنوان یك ضرورت نگاه می كنم. پس كسی چشم طمع به من ندوزد.

بیایید از منظری دیگر به چادر بنگریم.
نگاهی گذرا به مدهای لباس بیندازید! پر واضح است مقصد سازندگان آنها عرضه زیبائی های زن ـ بلكه تجلی دو چندان آن ـ است. البته نه به جهت آن كه آنان حس زیبائی شناسی و زیبائی دوستی خود و انسانهای دیگر را ارضا كنند، بلكه به جهت تأمین منافع اقتصادی خود.
امروزه سرمایه داری با مد پردازی و مصرف گرایی گره خورده است. قبل از اینكه لباس مندرس شود (كه زمان زیادی لازم دارد) باید مد لباس را عوض كرد تا حاجت فروشندگان را روا كرد. از این رو روز از نو و مد از نو. تغییرات متفاوت در اندازه و نوع و چین و چرك و …. لباس مد جدید را تامین می كند.
مد به طنابهای همان عروسك خیمه شب بازی می ماند كه حلقه واسط بین گرداننده و عروسك است. و پذیرنده مد هم بمثابه همان عروسك، به گمان خود در انتخاب پوشش آزاد است، اما غافل از اینكه بازیچه دست دیگری است. و این كسان دیگرند كه هر روز مد لباس او و آرایش و نمای او را تعیین می كنند و حداكثر بین چند گزینه مخیر می سازند! ….
اما چادر از ویژگی ای برخوردار است كه مد بردار نیست و آن همه چین و چروك و شكاف و مد در چادر جا ندارد.

نگاهی به گذر تاریخ هم همین را نشان می دهد. لباسهای شما مثل لباسهای بیست سال پیش شما، در شكل ظاهر، نیست ـ چه رسد به دویست سال پیش ـ اما چادر دویست سال پیش شما و مادران مؤمنتان، با هم اكنون تفاوت چندانی نكرده است.
این نشان می دهد چادر از بازار مد، مد پردازی و در نتیجه، از جلوه گری و طنازی از یك سو و از مصرف گرایی و سود اندوزی دیگران از سوی دیگر، بیرون است.
جالب اینكه وقتی چادر چتر پوشاك زنی شد، پوشاك او نیز از گردنه مد پردازی و بازیگری بیرون می رود. چون دیگر لباس او در معرض دید تماشاگری نیست تا نیاز به تنوع و مد داشته باشد.

تا اینجای كلام می توان گفت: چادر بهترین پاسدار حقیقت زن و مانع بازیچه شدن او در دست سرمایه داران و سكه خواران است؛ و مانتو و امثال آن حتی با لحاظ شرائط شرعی از این خصویت فرهنگی ممتاز بی بهره است. (دقت كنید)

ب) چادر تعالی دهنده زن مسلمان:
حجاب برتر (چادر) فقط حافظ زیبایی های زن نیست كه گل وجود او را از گزند شهوتها و سرپنجه لاابالی گری ها حفظ كند، بلكه تعالی دهنده گوهر وجود زن هم خواهد بود.
توضیح مطلب آن كه اینگونه نیست كه اگر به زنی نگاه شود فقط نگاه كننده از اعتدال انسانی به ورطه شهوت و حیوانیت بلغزد، بلكه نگاه شونده هم به نوعی در این ورطه خواهد افتاد، ولو آن كه زن اصلاً به آن مرد نگاهی و كلامی نداشته باشد. این از تمایز در تفاوت شخصیت زن و مرد است.
مرد در روابط جنسی فعالیتش از نوع كنش است و با فعل و عملكرد است كه وارد حوزه بی عفتی می شود. اما زن در این رابطه فعالیتش از نوع واكنشی است. به او باید نگاه شود. نگاه كردن دیگران است كه در او تأثیر می گذارد، نه نگاه كردن خود او. از اینرو همواره نقش معشوقیت می پذیرد(كه نوعی انفعال است). پس طبیعی است كه در باره زن بیشتر به این بعد تكیه شده باشد كه خود را در معرض نگاه قرار ندهد. و این با مروری در متون دینی به روشنی هویداست.

با توجه به این حقیقت روانشناختی می بینید حجاب كامل مثل چادر ابتدائاً به خود زنان خدمت می كند، و سپس به مردان؛ چون او را از معرض نگاهها (به خود بدن یا حجم بدن و….) بیرون می برد. در چادر چیزی از جلوه های زنانه او نمایان نیست، تا نگاهی به او جلب شود و آن نگاه در خود زن تاثیر نهد.
چادر حافظ عفت و فطرت اولیه و نجیب زن است و عفت عالی ترین پر پرواز فرشتگان است. چنانچه علی(ع) فرمود: «كاد العفیف ان یكون ملكاً من الملائكة» یعنی نزدیك است انسان عفیف فرشته ای از فرزشتگان خدا گردد!

ج) منافع جانبی چادر:
1ـ بر اساس آنچه گذشت اگر درصد زنان چادری در یك جامعه افزایش یابد، بطور طبیعی درصد مصرف گرایی، مد پرستی و اسراف پایین می آید و كمك شایانی به اقتصاد خانه و جامعه می گردد. به خصوص كه نوعاً محصولات مصرفی خارجی اند و مدگرایی موجب سرازیری سرمایه های كشور به جیب كمپانی های فراملیتی می گردد. اگر مقوله سیاست هم در آن لحاظ شود، قطعاً چادر بهترین ابزار برای مبارزه سیاسی ـ فرهنگی با استعمارگران جهانی است.
2ـ هر چه حجاب زنان جامعه كاملتر، و چادریهای آن بیشتر باشد، بنیان خانواده مستحكم تر خواهد بود. بدین تقریر كه میل خدادادی مرد خانه در خیابان و كوچه پای این و آن به هدر و هرز نمی رود. مرد همه میل خود به جنس مخالف را ـ كه نوعی میل انسانی و ارزشمند است، نه صرفاً حیوانی ـ به خانه می آورد؛ چون فقط در خانه است كه او جلوه های زنانه می بیند و این تاثیر به سزایی در استحكام خانواده دارد. (تامل بفرمائید)
قرآن می فرماید: « من آیاته أن خلق لكم من أنفسكم أزواجاً لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودة و رحمة….» یعنی خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید، تا به ایشان آرامش یابید و میان شما درستی و مهربانی نهاد. (روم/21)
در مقابل، نبود این ارزش و شیوع بی حجابی یا بدحجابی و مدگرایی در جامعه موجب می شود كه امیال و عواطف مرد پای این و آن ـ و لو به نگاه شهوت آلود ـ هدر رود.

بعلاوه كه میل تنوع طلبی موجب می شود عمر همسری كاهش یابد، و با طلاقها و ازدواجهای مداوم و عواقب وخیم آن ـ مثل بچه های طلاق و…. ـ بحرانهای اجتماعی پدید آید.
باید گفت: نسبت مستقیم و روشنی بین ازدیاد حجاب برتر(چادر) در جامعه با استحكام خانواده و كاهش طلاق وحود دارد.

دیگر اینكه با شیوع بدحجابی و مدگرایی ـ كه معمولا با غیر چادر پیش می آید ـ بسا از اول مردان به فكر تشكیل خانواده نیفتند. چون در آن صورت تأمین كشش جنسی آنها تنها در تشكیل خانواده نخواهد بود، بلكه با چشم چرانی و دوست بازی ها و … این میل با هزینه مادی و غیر مادی كمتر ارضا می شود.
پس نسبتی روشن بین كاهش پوشش چادر ـ و افتادن در سیطره تنوع و مدگرایی ـ با بالا رفتن سن ازدواج و كاهش تعداد آن است.

در آخر، توجه شما را به این نكته هم جلب می كنم كه چادر، گرچه میراث گرانبهای فاطمه زهرا(س) برای زنان ماست ـ و همین به تنهایی كافی است تا انگیزه ای عالی برای چادری بودن باشد ـ اما كاملاً منطبق با فرهنگ بومی و باستانی ما ایرانیان هم می باشد.
گزارشات تاریخی حاكی از آن است كه در ایران باستان هم چادر حجاب زنان بوده است. البته ما معتقدیم اینها همه از دستاورد تعالیم انبیاء بوده، چنانچه در تاریخ است كه در عهد ابراهیم و سلیمان هم زنان چادر می پوشیده اند؛ ولی این روح سالم و عقل اجتماعی ایرانی است كه بیش از هر قوم دیگری به ارزش این فرمان انبیاء پی برده، و آن را چراغ راه عمل خود قرار داده است.
از قطعه فرش بدست آمده از دوره هخامنشی بر می آید كه زنان آن عهد پارچه شنل مانندی روی سر انداخته كه حالتی شبیه به چادر داشته است.(زن به ظن تاریخ، ص115)
در عهد اشكانیان زنان قبائی تا زانو بر تن می كردند با شنلی كه بر سر افكنده می شد؛ و نیز نقابی داشتند كه معمولاً به پس سر می آویختند.(همان، ص141)
زنان عهد ساسانی نیز چادری گشاد و پر چین بر سر می كردند كه تا وسط ساق پا می رسیده است. نقوش بانوان ساسانی در بشقابهای نقره ای نشان می دهد كه بانوان آن زمان چادر به سر دارند.(همان، ص198)
در جاهای دیگر، غیر از ایران، هم این گونه گزارشات از حجاب برتر زن در دوران باستان هست؛ و این تمدن سه، چهار قرن اخیر غرب است كه تعریف آدم و عالم را عوض كرده، و همه جوهر انسان همین جسم او تلقی شده، كه باید كمال كامجویی آن را فراهم كرد؛ و از اینرو برهنگی جزء لوازم زندگی این زمان، و بی حجابی ارزش شده است.
امیدوارم این فهرست گونه توانسته باشد كمكی به شما كرده باشد. اگر نظر خویش را در باره آن چه گفتیم، بنویسید متشكر می شویم.

در ضمن مطالعه كتب "مساله حجاب" از شهید مطهری، "فرهنگ برهنگی، برهنگی فرهنگی" از دكتر غلامعلی حداد عادل و "زن" از مهدی مهریزی، حتماً بر غنای دانسته های شما در این ارتباط می افزاید.

التماس دعا داریم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 30/2/1382 | پاسخ : سه شنبه 30/2/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 105 بار

تگ ها :

UserName