کد:
7504
پرسش
با عرض خسته نباشید خدمت شما .
دختری هستم مجرد و هنوز تا به این سن موقعیت جدی برای ازدواج برایم یش نیامده اما هم از نظر عاطفی و هم از نظر غریزی احتیاج شدیدی به ازدواج دارم به همین خاطر دچار افسردگی شده ام . و به تازگی افكار زشتی مثل خودكشی در مغزم خطور كرده و این افكار در شرایط بد روحی شدیدتر می شود تو را به خدا كمكم كنید
منتظر جواب دوستانه شما هستم
دختر شما: میترای به بن بست رسیده
پاسخ
علیك سلام ،
منظور از موقعیت جدی چیست ؟ افرادی كه به خواستگاری شما آمده اند شرایط مناسب با شما را نداشته اند یا این كه...؟
شما كه تحصیل كرده هستید باید بهتر از دیگران از اوضاع جمعیت مؤنث و مذكر كشور آگاهی داشته باشید . آمار جمعیتی زنان و مردان در سال های گذشته ، توازن مناسبی نداشته است و بعضی از عوامل اجتماعی هم به این مشكل دامن زده است .
ولی به قول انگلیسی ها :
What can not be changed, must be tolerated.
چیزی را كه نمی توان عوض كرد ، باید تحمل كرد . حال اگر می بینید با قرار دادن شرایط آسان تر ، احتمال ازدواج شما بیشتر می شود، همین كار را انجام دهید؛
و اگر چنین نیست ، سعی كنید با شرایط موجود كنار بیایید و نهایت و هدف زندگی خود را در ازدواج نبینید ( به گفته همان ضرب المثل ).
* ازدواج نكردن ، پایان زندگی نیست . خدا را شكر در هیچ كشوری اعلام نكرده اند كه مجردها باید سرشان را بگذارند و بمیرند !
*برای خودتان وقت بیشتری بگذارید : به سلامتی و بهداشت خود توجه كنید . برای دل خودتان زندگی كنید . به ورزش ها و سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید ( تأثیر شنا فوق العاده است ). اگر به هنر خاصی علاقه مندید ، آن را یاد بگیرید و توان و خلاقیت خود را صرف آن كنید . كاری كنید كه متأهل ها دلشان بسوزد كه مثل شما مجرد نیستند !
نكته : به تغذیه خود نیز توجه كنید و از خوردن های اغذیه ای كه طبع گرم دارند ، بپرهیزید .
لبخند : مطابق نتایج یك تحقیق آماری ، متأهل ها حال و روزی بهتر از مجردها داشتند . یك زید مجرد در این زمینه اظهار نظر كرد : چنین نیست ، اینطور به نظرشان می آید !
مشاور :
خانم پاكرو
| پرسش :
يکشنبه 28/2/1382
| پاسخ :
يکشنبه 28/2/1382
|
|
|
0
سال
|
پای درد و دل شما
| تعداد مشاهده:
107 بار