• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 75025

پرسش

با سلام
لطفآ ایه 96سوره طه قال بصرت بمالم یبصروا.
......راگذشته از معنی ظاهری ان توضیح داده
با تشكر

پاسخ

دوست گرامی با سلام:
از میان تفاسیر مختلف بهترین پاسخ را از جانب علامه طباطبائی (ره) در تفسیر گوهر بار و ارزشمند المیزان یافتیم كه خدمتتان ارائه می نماییم. آیه مورد بحث، جواب سامری از بازخواست موسی (ع) را كه بعد از پایان گفتگو با برادرش هارون و تبرئه او، به محاكمه سامرى پرداخت را حكایت می كند ، كه از سامری پرسیدند: «فما خطبك یا سامری» و چون این سؤال به دو سؤال تجزیه می شود یكی اینكه: حقیقت این عملی كه كردی چیست؟ و دوم از سیاق بر می آید جمله «و كذلك سولت لی نفسی» پاسخ از سؤال دوم است و حاصلش این است كه تسویل نفسانی من باعث شد به اینكه من بكنم آنچه را كه كردم، و اما پاسخ سؤال اول به اینكه حقیقت این عمل چه بوده؟ مطلبی است كه جمله «بصرت بمالم یبصروا به فقیضت قبضه من اثر الرسول» بدان اشاره می كند، و در هیچ جای قرآن كریم نه در موارد نقل این داستان و نه در هیچ موردی كه ارتباطی با آن داشته باشد بیانی كه جمله مذكور را توضیح دهد نیست، و به همین جهت مفسرین در معنای آن اختلاف كرده اند.
وجوه مختلفی كه مفسرین در معنای «بصرت بمالم یبصروا ...» گفته اند عبارت است از 1) بیشتر مفسرین بر طبق روایات وارده در این داستان گفته اند : سامری جبرئیل را در هنگامی كه به موسی (ع) نازل می شد، تا به او وحی برساند دید و یا دید كه بر اسبی بهشتی سوار است و نازل شد تا فرعون و لشكریانش را برای غرق شدن به دریا راهنمایی كند، در آن موقع مشتی از خاك زیر پای اسب او یا زیر پای خود جبرئیل برداشته، با خود نگه داشت . و از خاصیت های این خاك این بوده كه به هر چیز می ریختند جان می گرفت و زنده می شد، سامری خاك را همچنان داشت، تا روزی كه آن گوساله را ساخت و خاك را در آن ریخت و در دم جان گرفت و حركت كرد و به صدا در آمد.
پس مراد از اینكه فرمود: «بصرت بما لم یبصروا به ـ من چیزی دیدم كه مردم ندیدند» دیدن جبرئیل است در هنگامی كه یا پیاده و یا سواره نازل می شد، خلاصه مفادش این است كه من او را شناختم و مردم نشناختند و مراد از اینكه گفت: «فقیضت قبضه من اثر الرسول فنبذتها» این است كه من مشتی از خاك زیر پای اسب جبرئیل گرفتم، و مقصود از «رسول» جبرئیل است، و مراد از «نبذتها» این است كه آن را بر طلاهایی كه آب كرده و به صورت گوساله در آورده بودم ریختم، زنده شد و صدای گوساله در آورد.
و بزرگترین اشكالی كه به این روایات وارد می شود این است كه به طوری كه در بحث روایتی خواهید دید مخالف با ظاهر كتاب است، برای اینكه كلام خدای تعالی تصریح دارد بر اینكه گوساله مذكور جسدی بوده كه صدای گوساله داشته و كلمه جسد به معنای جثه ای است كه روح نداشته باشد و بر جسم جاندار و زنده اطلاق نمی شود.
2) از ابومسلم نقل شده كه در تفسیر آیه گفته است: در قرآن تصریحی به این معنا ـ كه مفسرین گفته اند ـ نشده و در اینجا وجه دیگری است، و آن این است كه مراد از رسول، موسی (ع) و مراد از «اثر رسول»، سنت و رسم او باشد كه بدان امر شده بود و بر آن روش عمل می كرد، زیرا گاهی گفته می شود: «فلان یقفو اثر فلان و تفیض اثره» یعنی فلانی امر فلان كس را امتثال و مرام او را پیروی می كند.
و بیان آن در آیه شریفه این می شود كه وقتی موسی روی به سامری آورد، و شروع به ملامت و بازخواست كردن وی نمود در برابر عملی كه كرد و مردم را گمراه نمود، سامری گفت: «بصرت بمالم یبصروا به» یعنی من به دست آوردم كه آنچه مردم بر آن شده اند حق نیست و من چیزی را كه از دین تو گرفته بودم آن را طرح(رد) كردم و بدان تمسك ننمودم، و اگر به جای تعبیر از لفظ موسی، به غایب تعبیر كرد، از باب سخن گفتن رعیت در برابر سلطان است كه با اینكه در برابر او قرار دارد می گوید: «فرمایش امیر در این باره چنین وچنان است» و اگر از ناحیه سامری به موسی اطلاق رسول كرده برای این بوده كه نوعی استهزاء را برساند، چون مردی كافر بوده و رسالت موسی را قبول نداشته، همچنانكه قرآن كریم از كفار حكایت كرده كه به رسول خدا (ص) گفتند: «یا ایها الذی نزل علیه الذكر انك لمجنون» این بود كلام ابو مسلم. و معلوم است كه بنابراین وجه، صدای گوساله تصنصی و ساختگی بوده، نه اینكه گوساله مزبور جان پیدا كرده باشد.
و اشكال آن این است كه اولاً: سیاق آیه شهادت می دهد بر اینكه ریختن متفرع بر گرفتن بوده و گرفتن هم متفرع بر دیدن بوده، خلاصه چون چیزی دیدم كه دیگران ندیند، قبضه ای از آن برداشتم، و چون برداشتم آن را ریختم و لازمه وجه مزبور این می شود كه ریختن متفرع بر دیدن و دیدن متفرع بر قبض بوده (یعنی چون دیدم آن را ریختم، و چون ریختم آن را گرفتم) و اگر كلام مذكور صحیح بود جا داشت بگوید: «بصرت بما لم یبصروا به فنبذت قبضه من اثر الرسول ـ چون به رازی بر خوردم كه دیگران ندیده بودند آنچه را كه از دین رسول گرفته بودم رها كردم » و یا بگوید: « قبضت قبضه من اثر الرسول فبصرت بمالم یبصروا به فنبذتها ـ اثری از دین رسول گرفته بودم ولی چون چیزی دیدم كه دیگران ندیده بودند آن را رها كردم» و ثانیاً: لازمه توجیه آن این است كه جمله «و كذلك سولت لی نفسی» اشاره باشد به علت ساختن گوساله، و جواب باشد از پرسش موسی كه پرسید: «ما خطبك» و حاصل آن این باشد كه اگر گوساله را ساخته تنها از این جهت بوده كه نفسش او را تسویل كرد تا مردم را گمراه كند، پس مدلول صدر آیه این است كه او موحد نبوده، و مدلول ذیلش این می شود كه او وثنی هم نبوده، نه موحد بوده و نه بت پرست، با اینكه كلام موسی (ع) به حكایت قرآن كه می فرماید: «وانتظر الی الهك الذی ظلت علیه عاكفا لنحرقنه ـ به معبودیت نگاه كن كه او را می پرستیدی كه چگونه آتشش می زنیم» دلالت دارد بر اینكه سامری وثنی بوده. و ثالثاً: تعبیر از موسی به رسول با اینكه با خود او حرف می زد بعید است.
3) ممكن است برای آیه معنایی دیگر تصور كرد ـ كه دیگران هم احتمالش را داده اند ـ و آنكه اینكه: مقصود از (اوزاری از زینت قم) زیورهایی از طلا كه از قبطیان بوده باشد و موسی دستور داده بوده كه آنها را جمع آوری نموده و با خود حمل كنند و چون طلاهای مذكور مال موسی (ع) و یا منسوب به او بوده، لذا مراد از اثر رسول همان ها باشد ، پس سامری در جمله «قبضت قبضه من اثر الرسول» می خواهد بگوید من در كار ریخته گری و مجسمه سازی ماهر بودم پس مقداری از اموال رسول(طلاهای جمع آوری شده موسی) را گرفته ریخته گری كردم و اطلاعاتی دارم كه مردم ندارند، پس وسوسه مرا گرفت كه خوب است با طلاهای رسول مجسمه ای بسازم، پس مشتی از اثر رسول را ـ كه همان زیورهای طلایی باشد ـ گرفتم و در آتش انداختم، و برای مردم گوساله ای در آوردم كه صدا می كرد، طوری ساختم كه هر وقت هوا در جوف آن وارد می شد و با فشار از دهانش بیرون می آمد صدای گوساله در می آورد.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به ترجمه تفسیر المیزان، جلد 14، صفحه 274 به بعد مراجعه نمایید.
موفق باشید

مشاور : آقای مرتجی | پرسش : يکشنبه 11/5/1383 | پاسخ : دوشنبه 12/5/1383 | | | 0 سال | حوزه علميه | تعداد مشاهده: 87 بار

تگ ها :

UserName