کد:
7501
پرسش
سلام. با نام خدا سخنم را آغاز می كنم. من یك دو سالی است كه از یك دختری خوشم آمده. او را خیلی دوست داشتم و دارم. خودم از رامسر هستم و او شهسواری است. من دوران تحصیل ئبیرستانم در شهسوار بود. شاگرد اول بودم و هستم. اما پارسال كه او را دیدم و از او خوشم آمد كنكوری بودم و نمی تونستم با او صحبت كنم چون میترسیدم كه هم به درس و دانشگاه من و هم به درس او لطمه ای وارد بشود بنابراین اصلا با او چنین مساله ای رو مطرح نكردم. اما حالا دانشجویم و میتوانم منتها با پدر و مادرم كه صحبت كردم آنها به دلایل مختلفی كه خود شما هم ختما میدانید راضیم كردند كه به این مساله فكر نكنم و مهمتر اینكه من الان دانشگاه تعهران درس می خونم و او را یكسالی است كه ندیدم. بهرحال شایان ذكر است كه نتیجه این مشغولیات و فكر كردن به او موجب شد ترم اول ریاضی 1 را بیفتم. حالا دوست دارم از شما به عنوان یك مشاور كه نمونه های زیادی را دیدید و سابقه این كار را دارید بفرمایید چه كار باید بكنم . خواهشا نفرمایید كه دختر ندیده ام چون این حرف یكی از مشاورین بود كه اعصابم رو داغون كرد . هیچی بارش نبود. متشكرم از اینكه مرا تحمل كردید و به سوالم پاسخ میدهید.
پاسخ
سلام،
من اصلاً فكر نمی كنم كه شما دختر ندیده اید. ولی به من بگویید والدینتان چه استدلالی كردند(و چه دلایلی آوردند) كه شما را موقتاً قانع كرد؟
البته حتماً خود شما بهتر از هر كس دیگری به مشكلات كارتان وقوف دارید: بیكاری شما در شرایط فعلی، نتیجتاً نداشتن منبع در آمد، و...
به جای این حرف ها بگویید نظر واقعی پدر و مادر تان چه بود؟آیا حاضرند هم اكنون آن دختر خانم را برای شما خواستگاری كنند؟ یا این كه كار را موكول به بعد كرده اند؟
جواب مرا بدهید تا انشاا... اگر بتوانم كمك كنم. مشاور بخش اجتماعی
مشاور :
خانم پاكرو
| پرسش :
يکشنبه 28/2/1382
| پاسخ :
يکشنبه 28/2/1382
|
|
|
0
سال
|
پای درد و دل شما
| تعداد مشاهده:
85 بار