پرسش

به نام خدا
سلام و خسته نباشید خدمت همه شما عزیزان
به چه دلیلی فقط دین اسلام حق است؟ در این صورت آیا همه مسیحیان و سایر ادیان الهی به كمال حقیقی
نمی رسند؟ آیا طبق عقیده ما آنها بهشتی هستند یا دوزخی؟
بسیار ممنون میشوم كه این سوال مرا جواب دهید. بی صبرانه منتظرم .
با تشكر و سپاس فراوان – ارادتمند شما

پاسخ

با عرض سلام و‌ آرزوی موفقیت برای شما . برای داوری در مورد حقانیت یا عدم حقانیت ادیان باید اصول عقاید وآموزه های آنها را به وسیله عقل-كه حجت درونی انسان است-محك زد. ما در چنین مراجعه ای اصول عقائد و معارف دین اسلام را مبتنی بر ادله و براهین متقن و یقینی عقلی می یابیم.
یعنی یكایك این اصول به وسیله برهان های متعدد عقلی و یقینی اثبات می گردد.به عنوان مثال با وجود براهینی كه در باره اصل توحید اقامه میشود ادیان و
مكاتب غیر توحیدی-كه اعتقاد به ثنویت«دو خدایی»یا تثلیث«سه خدایی» و یا چند خدایی دارند-ابطال می گردد.
در خصوص ادیان الهی و آسمانی به ویژه دو دین بزرگ مسیحیت و یهودیت باید گفت: حقیقت و گوهر همه ادیان الهی دعوت به انقیاد و تسلیم در برابر
خداوند است لیكن دستور العمل های مربوط به چگونگی تامین سعادت دنیوی و اخروی انسان –كه به آن شریعت میگوئیم-متفاوت است ، یعنی با توجه
به اختلاف زمان و مكان و مخاطبین ، این دستور العمل ها مراحل مختلفی را گذرانده و متناسب با آن رو به تكامل رفته ، یعنی با ظهور هر پیامبری ، شریعت پیامبر قبلی پالایش یافته و در شكل كامل تری ارائه شده است. و نه تنها شریعت بلكه علاوه بر آن اصول عقائد و گوهر ادیان نیز در مقام تبیین و تفصیل از عمق بیشتری برخوردار گردیده است. به همین جهت از دیدگاه قرآن دین یكی است ، شرایع متعددند: «ان الدین عند الله الاسلام و من یبتغی غیر الاسلام دینا
فلم یقبل منه ، به درستی كه دین در نزد خدا فقط اسلام-انقیاد و تسلیم در برابر خدا- است و هر كس غیر از اسلام دینی را اختیار كند ، از او پذیرفته نخواهد شد./سوره آل عمران/آیه19)
بنا بر این پیروی صحیح از آیین ابراهیم ع در زمان حضرت موسی ، در تبعیت از حضرت موسی خواهد بود-البته توجه دارید در تبعیت از حضرت موسی ، نه آئین تحریف شده امروزی یهود- و با آمدن حضرت عیسی ، پیروی صحیح از آئین موسی ، در تبعیت از حضرت عیسی خواهد بود .همچنان كه با آمدن
پیامبر خاتم ، پیروی صحیح از آیین مسیح ، در تبعیت از نبی اكرم خواهد بود. بنابر این اولا : با توجه به این نكته ، عقل با قطع نظر از مساله تحریف در آیین حضرت موسی و عیسی ، حكم به لزوم پیروی از جامع ترین و كامل ترین پیام ودستور العمل الهی كه در آخرین شریعت متجلی است، مینماید. ثانیا : عقل در بررسی آموزه هایی كه توسط یهودیت و مسیحیت امروزی تبیین میشود آنها را مخالف با براهین یقینی خود می یابد كه این نشانگر تحریف در آیین توحیدی
حضرت موسی و عیسی است، مانند : 1-اعتقاد به تثلیث(سه خدایی) «انجیل یوحنا/20 و رساله اول به قرنتیان» 2-اعتقاد به تجسم-جسم بودن خدا – ورؤیت-دیده شدن خد-«همان منبع و سفر پیدایش» براهین و ادله یقینی ومحكم عقلی این امور را ابطال میكند. پاره ای دیگر از موارد تحریف در این دو آیین
به شكل گذرا عبارتند از : 3- اتهامات ناروا به پیامبران، علاوه بر رسوخ تحریفات بنیادی و اعتقادی در كتاب مقدس ، پاره ای از اتهامات ناروا و غیر اخلاقی
به پیامبران الهی نسبت داده شده كه قلم از بیان آن شرم دارد. «انجیل یوحنا، 112:1 و سفر تكوین ،30: 3819 » كه این هم منافات با برهان عقلی بر عصمت انبیا دارد. 4-وجود افسانه ها : یكی دیگر از ابعاد تحریف در كتاب مقدس یهود و مسیحیان وجود افسانه های بی پایه مانند كشتی گرفتن حضرت یعقوب با خدا و غلبه ی او بر خداست.« سفر پیدایش/43/2330» 5-تقویت ظلم: توجیه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم ،به بهانه این كه آنان سایه خدا در زمین هستند ،رد پایی دیگر از تحریف است «انجیل متی،38: 5 و اكثر نامه های پولس به رومیان»
خلاصه سخن اگر كسی به آموزه های ادیان مراجعه كند ، خواهد یافت كه اسلام در سه وادی عقاید و اخلاق واحكام(دستورات فردی و اجتماعی) نه تنها كاملتر از سایر ادیان است بلكه اصلا قابل مقایسه با آنها نیست.وهیچ دینی وشریعتی به جامعیت و عمق و اتقان و استواری بر بنیان عقل ،جز اسلام وجود ندارد.بخش دوم سوال:طبیعی است كه رسیدن به كمال انسانی جز در پرتو پیروی از شریعت كامل حاصل نخواهد شد و پیروان سایر ادیان و مكاتب اگر امتناع آنها از اسلام از روی عناد و مخالفت با حق پس از شناخت آن نباشد و آنچه را كه حق تشخیص داده اند عامل به آن باشند امید نجات آنان میرود.
هرچند به كمال نمیرسند.