کد:
70616
پرسش
با سلام
خداوند می خواست انسان ها را به این عالم بیاورد تا از آنها امتحان بگیرد تا بهشتی ها وجهنمی ها مشخص شوند
ولی بعد از خلقت آدم و حوا بود كه شیطان سرپیچی كرد و خداوند اورا تا قیامت مهلت داد كه انسانها را فریب دهد
یعنی اگر شیطان نبود كه دیگر انسان ها به راههای بد كشیده نمی شدند ولی شیطان بعد از خلقت آدم سر پیچی كرد
یعنی اگر سرپیچی نمی كرد كه دیگر امتحان در این دنیا معنایی نداشت وكسی كار بد نمی كرد
نمی دانم منظورم را متوجه شده اید یا نه
لطفا در این مورد راهنمایی ام كنید
با تشكر
پاسخ
با سلام و تحیت.
دوست عزیز!
اصولاً بحث از فلسفه وجودی شیطان را به دو صورت میتوان بیان كرد:
1ـ خداوند چرا شیطان را آفرید؟ با اینكه میدانست منشاء وسوسهها و گناهان و گمراهیها میشود؟
2ـ بعد از آن كه شیطان مرتكب چنان گناه بزرگی شد(عدم سجده بر آدم)، چرا خداوند تقاضای او را مبنی بر ادامه حیات تا زمان معین پذیرفت؟
جواب مختصر از سؤال اول این كه:
اولاً، خلقت شیطان از ابتداء، خلقتی پاك و بی عیب بود و لذاست كه سالیان سال در صف ملائكه به عبادت خدا میپرداخت.
ثانیاً: وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیان بخش نمیباشد، بلكه رمز تكامل است، و اصولاً همیشه تكاملها در میان تضادها به وجود میآید، و هیچ موجودی راه كمال را نمیپوید، مگر اینكه در مقابل دشمن نیرومندی قرار گیرد.
و اما جواب از سؤال دوم كه مورد نظر شما نیز هست، بدین صورت است كه: چنان كه بیان شد ادامه حیات او به عنوان وجود یك نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت، نه تنها ضرر نداشت، بلكه مؤثر نیز بود؛ حتی قطع نظر از وجود شیطان، در درون خود ما، غرائز مختلفی وجود دارد، كه چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یك میدان تضاد را تشكیل میدهند كه در این میدان پیشرفت و تكامل و پرورش وجود انسان صورت میگیرد. ادامه حیات شیطان نیز تقویت مبانی این تضاد است.
این نكته مهم را نیز باید توجه داشت كه خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسههایش آزاد گذاشته است، ولی انسان را در برابر او بیدفاع قرار نداده است، زیرا:
اولاً، نیروی عقل و خرد را به او داده است كه میتواند سد نیرومندی در مقابل وسوسههای شیطان باشد.
ثانیاً، فطرت پاك و الهی را در درون انسان به ودیعه نهاده است، كه به واسطه آن به نوعی كار نیك خوشایند او، و شرور بدایند او است.
ثالثاً، امدادهای غیبی همیشه پشتیبان كسانی است كه قصد هدایت شدن دارند.
خلاصه، باید توجه شود كه شیطان نفوذ قطعی و غیر قابل انكاری بر انسانها ندارد، بلكه فقط تشویق به اعمال خلاف مینماید، و این انسان است كه احیانا خود را تسلیم چنگال او مینماید؛ و تلاش انسان برای فرار از چنگال او عین كمال او است.
جهت كسب اطلاعات بیشتر به تفسیر نمونه، ج6، ص111 و تفسیر المیزان، ج14، ص555 مراجعه فرمائید.
اگر باز هم ابهامی بود ما در خدمتتان هستیم.
با تشكر.
مشاوره مذهبی_ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
شنبه 13/4/1383
| پاسخ :
چهارشنبه 17/4/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
97 بار