کد:
7030
پرسش
سلام . خسته نباشید.مارو كه دیگه میشناسید. خواستم یه تشكر به خاطر محبت شماوسایت خوبتان بكنم و خسته نباشید بگم. البته اگه زیاد مزاحم میشم برای اینه كه میتونم راحت صحبت كنم و سایت نازی دارید. دز آخر لطف كنید جواب كد های 5347و6194رو روی سایت بزارید.با اینكه خصوصیه ولی از توی ایمیلم جوابتون رو باز نمیكنه. لطف می كنین
پاسخ
محمد آقا سلام ،
از قرار معلوم بدجوری گرفتار شده اید!
عرض به حضور انور شما كه : تنها جواب كامل و گره گشای شما نزد خانواده تان است . شما باید مطلب را برای پدر و مادرت بیان كنید و راهش هم این است كه با مادر بزرگ صحبت كنید و از او بخواهید مادر و پدرت را در جریان قرار دهد تا دو تایی بتوانید نظر موافق آنها را جلب كنید .
مادر بزرگ می تواند ارزیابی درستی از این وقایع به شما ارائه دهد چون هم شما را می شناسد ، هم به خلق و خوی پدر و مادرتان آشناست ، و هم خانواده آن دختر خانم را می شناسد . او حتی می تواند دقیقاً به شما بگوید آرزوهای قلبی شما تا چه حد قابل تحقق است .
مشكل اساسی ، سن كم شماست كه هنوز حتی دانشجو هم نیستید، و احتمالاً بیكاری و بی پولی(شخصی ،و نه خانوادگی) . باید بگویم كه اگر خانواده شما استطاعت مالی متوسطی (یا بالاتر ار آن) داشته باشند ، می توانید به خواستگاری این دوشیزه خانم "نجیب و با ابهت" بروید (تا مبادا او را به دیگری شوهر دهند ) ولی باید هر دو خودتان را برای یك دوره سختی و مشقت آماده كنید : چون شما باید تحصیلاتتان را تمام كنید و شاید خود او هم مایل به ادامه تحصیل باشد .
مطمئن باشید كه پس از اطلاع یافتن والدین شما از تمام این ماجرا ، این جریان یك روال منظم و عادی را طی خواهد كرد و بزرگترها خودشان راهنمای شما خواهند شد و دیگر به من نیازی ندارید. ضمناً دست از ارسال كارت های بی نام و نشان بردارید . از كجا معلوم ، او این كارت ها را به شما مرتبط كند ؟(از كجا بداند كه خواستگار كمرویی دارد؟) چه می دانید كه او ارسال این كارتها را به كس دیگری منتسب نمی كند ؟ این كار شما صرفاً موجب خواهد شد كه افكار بی پایانی به ذهن او راه یابد و حتی شاید دیگری را به جای شما بگیرد .
موید باشید.
مشاور :
خانم پاكرو
| پرسش :
پنج شنبه 25/2/1382
| پاسخ :
پنج شنبه 25/2/1382
|
|
|
0
سال
|
پای درد و دل شما
| تعداد مشاهده:
80 بار