کد:
69872
پرسش
با سلام
با توجه به خطبه79 نهجالبلغه كه راجع به خانم هاست لطفا به سوالات زیر صریح و روشن پاسخ دهید
1-چرا حضرت فرموده اند به حرف درست زن هم گوش نده؟ با توجه به این پس نقش زن در زندگی چیست؟فقط پخت و پز یعنی همان كاری كه امروزه روبات ها هم انجام می دهند؟
2-حضرت فرموده اند زن ناقص الایمان است و دلیلی هم كه برای سخن خود آورده اند این امر را فقط از حضرت فاطمه سلب میكند و نه هیچ زن دیگری.این چگونه با عدل خدا هماهنگ است كه یك زن هركاری هم كه بكند باز هم ناقص الایمان باشد؟!
با تشكر
پاسخ
با سلام و تحیت.
دوست عزیز!
مفسران و شارحان نهج البلاغه در توجیه خطبه 80 كه در آن آمده است كه «إن النساء نواقص الایمان …» یعنی زنان ناقص الایمان و … هستند، دیدگاههای متفاوتی دارند.
برخی با توجه به فرایند نگارش احادیث در اسلام، بر این عقیده اند كه همه روایات موجود در كتابهای حدیثی قطعی الصدور نیستند، و از جمله «همه خطبه های امیر المومنین در نهج البلاغه، مانند آیات قرآن، قطعی السند نیستند، یعنی احتمال عدم صدور برخی از جملات خطبه ها از خود امیر المؤمنین یك احتمال منطقی است. همچنین اگر جمله ای یا خطبه ای مخالف صریح حس و عقل سلیم بود، مانند دیگر روایات، حكم حس و عقل سلیم مقدم بر روایت و حدیث است. این از اصول مسلم فقه اسلامی در تعادل و ترجیح است.» (ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، علامه جعفری، ج11، ص288)
برخی دیگر نیز در توجیه این خطبه بر این عقیده اند كه: این سخنان به دنبال قضایا و حوادث تاریخی بعد از جنگ جمل ایراد شده است، و مقصود آن همه زنان نیست، و گر چه شخص خاصی از زنان هم مورد نظر بوده، اما بیشتر خطاب به مردان و سرزنش افرادی است كه در جنگ جمل تحت تاثیر عایشه قرار گرفتند و باعث تحمیل جنگ بر امام علی(ع) شدند. این گروه عقیده دارند در واقع در این حدیث نمی خواهند زنان را تحقیر كنند، بلكه امام(ع) به دلیل آن وقایع تاریخی و ضرورتهای موجود، با لسان مزبور، یك زن را منظور داشته است.
نتیجه آنكه هر چند مخالفان محتوای این حدیث هر كدام به گونه ای آن را توجیه كرده اند اما همه در یك نقطه اشتراك دارند و آن این است كه پیشوایان دینی به پیروی از قرآن زن و مرد را از یك سرشت می دانند؛ زیرا «قرآن با كمال صراحت در آیات متعددی می فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم …
بنابراین در اسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبت به زن به لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج19 ص131)
كلام را با نقل این دو دیدگاه از دو صاحب نظر برجسته دوران اخیر به پایان می بریم؛ هر چند در این باب نظرات دیگری هم هست كه، با وجود اشتراك در اصل فوق الذكر، در تبیین مسئله به گونه ای دیگر می اندیشند.
دوست عزیز!
پس از مطالعه اگر باز هم ابهامی بود در خدمتتان هستیم.
خدا نگهدار شما.
مشاوره مذهبی_ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
دوشنبه 8/4/1383
| پاسخ :
چهارشنبه 10/4/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
84 بار