• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 69763

پرسش

1-حقیقت وجودی شیطان چیست؟
2-ادم و حوا در بهشت بودند ولی از آنجا بیرون شدند بهشت كجاست و بیرون كجاست؟
3-قیامت در این جهان است یا جای دیگر؟
4-اگر برای حیوانات تكلیف نیست ÷س چرا در روز قیامت حاضر می شوند؟

پاسخ

دوست گرامی با سلام: نسبت به سئوال اوّلتان باید گفت :كه شیطان ، اسم خاص نیست تا بر موجودى معین و مشخص دلالت كند و وجود مستقلى ندارد، اسمى است بى نشان ؛ مانند سیمرغ كه وجود خارجى ندارد و هیچ نام و نشانى براى او نیست ، اغلب جاها كه نام شیطان برده مى شود مراد همان ابلیس است كه از دستورهاى خداوند سرپیچى و تكبر كرد. كلمه شیطان در قرآن هفتاد بار به صورت مفرد و هیجده بار به صورت جمع به كار رفته است كه روى هم 88 مرتبه مى شود. شیطان دو معنى دارد: یكى اصطلاحى ، و آن همان معنایى است كه بر سر زبان مردم است . وقتى كلمه شیطان گفته مى شود، ذهن مردم متوجه آن ملعونى مى شود كه رو در روى خدا ایستاد و نافرمانى كرد و در برابر آدم علیه السلام سجده نكرد.
دیگرى معنى لغوى آن است ، شیطان از «شطش » و «شاطن » گرفته شده و هر دو به معنى پلید، خبیث ، پست و موجودى سركش ، متمرد و نافرمان به كار برده مى شود. به عبارت دیگریكى از مخلوقات الهى كه به فرموده قرآن از جنس جن (كانَ مِنَ اَلْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ‏) و جن جسم لطیف مى‏باشد، نه مجرد، چنان كه خود شیطان اعتراف مى‏كند كه:
(خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ)‏؛ مرا از آتش و آدم را از خاك‏ آفریدى. و در عین حال در صف فرشتگان و عبادت كنندگان بود و در اثر عصیان و تمرد از فرمان الهى از درگاه خداى سبحان طرد شد قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِیمٌ. وَ إِنَّ عَلَیْكَ لَعْنَتِی إِلى‏ یَوْمِ اَلدِّینِ‏؛ (ص، آیه 77).، همان ابلیس (شیطان) است. این كه شیطان (ابلیس) یك موجود بیشتر نیست درست است. ولى شیطان معنى وسیعى دارد به هر موجود سركش و طغیان‏گر و موذى شامل مى‏شود و در قرآن هم به انسان‏هاى پست و خبیث و طغیان‏گر نیز كلمه شیطان اطلاق شده است. وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ اَلْإِنْسِ وَ اَلْجِنِ‏؛ و چنین قرار دادیم براى هر پیامبرى دشمنى از شیطان‏ها بشرى و جن (انعام، آیه 112)
وامّا در مورد سئوال دوّمتتان باید گفت از آیات قرآن استفاده مى‏شود كه حضرت آدم(ع) براى زندگى در روى همین زمین معمولى آفریده شده بود از جمله: وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً... ، (بقره، آیه 30) ولى در آغاز خداوند آدم و همسرش (حوا) را در بهشت ساكن كرد كه یكى از باغ‏هاى سرسبز پرنعمت این جهان بود، محیطى كه در آن براى آدم هیچ‏گونه ناراحتى وجود نداشت. وَ قُلْنا یا آدَمُ اُسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ اَلْجَنَّةَ؛ و گفتیم اى آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن و...(بقره، آیه 35)ولی لازم به ذكر است كه گروهى از مفسران معتقدند(تفسیر المیزان ج 8 ص 36وتفسیر نمونه ج 1 ص 186) بهشتى كه آدم در آن بوده بر روى كره زمین بوده وآن جنت خلد(جاودان) نبود، بلكه یكی از باغهای پرنعمت و روح افزای یكی از مناطق سرسبز زمین بوده است. زیرا اولاً بهشت موعود قیامت، نعمت جاودانی است كه در آیات بسیاری از قرآن به این جاودانگی بودنش اشاره شده، و بیرون رفتن از آن ممكن نیست و ثانیاً ابلیس آلوده بیایمان را در آن بهشت راهی نخواهد بود، و در آن بهشت نه جائی برای وسوسههای شیطانی است و نه نافرمانی خدا. ثالثاً در تفسیر على بن ابراهیم قمى در روایتی كه از طرق اهل بیت (ع) بما رسیده است این موضوع صریحاً آمده است. یكی از راویان حدیث میگوید از امام صادق (ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (ع) در جواب فرمود باغی از باغهای دنیا بود كه خورشید و ماه بر آن میتابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمیشد. و لذا در نهایت خداوند در اثر ترك اولی آدم وهمسرش(حوا)،آنان را از آن باغ و بهشت بیرون رانده است اما این كه چرا ابتدا خداوند آدم را در آن جنت و باغ قرار داد شاید بدان جهت بود كه آدم با زندگى كردن روى زمین هیچ گونه آشنایى نداشت و تحمل زحمت‏هاى آن بدون مقدمه براى او مشكل بود واز چگونگى كردار و رفتار در زمین باید اطلاعات بیشترى پیدا كند، بنابراین باید مدتى كوتاه تعلیمات لازم را ببیند و بداندزندگى روى زمین توأم با برنامه‏ها و تكالیف و مسؤولیت‏ها است كه انجام صحیح آنها باعث سعادت و تكامل بقاى نعمت است و سرباز زدن از آن سبب رنج و ناراحتى و... به سرزمین خشك و معمولى برد.( تفسیر نمونه، ج 1، ص 187 – 181)

وامّا سئوال سوم شما از دو منظر قابل بحث است 1- حوادثی كه در روز قیامت بوقوع می پیوندد كه در واقع با توجه به آیات و روایات، در عالم قیامت نظام كنونى عالم مادى دگرگون مى‏شود، پدید آمدن زلزله عظیم در زمین (مزمل، آیه 14)، شكافته شدن دریاها (تكویر، آیه 7) به حركت در آمدن كوه‏ها (كهف، آیه 47) و درهم كوبیده شدنشان (حاقه، آیه 14) خاموش گشتن ماه و خورشید و ستارگان عظیم (تكویر، آیه 2) و پر از دود و ابر شدن فضاى جهان (فرقان، آیه 25) پاره‏اى از تغییر و تحول اساسى نظام كاینات است. در قیامت همه اسباب و روابط قطع مى‏شود و تمام ارتباطات و تأثیراتى كه موجودات در نظام وجودشان در عالم جسم و جسمانیت و نیز در عالمى كه به دنبال آن مى‏آید، دارند، از میان مى‏رود و نه شیئى در شیئى دیگر اثر خواهد كرد و نه شیئى از شیئى دیگر تأثیر خواهد پذیرفت. نه از شیئى نفع برده خواهد شد و نه از آن زیانى خواهد رسید. (بقره، آیه 166، مؤمنون، آیه 101) كه از این حیث وقوع قیامت مر بوط به همین جهان است
2- عالم قیامت : باید توجه داشته باشید كه نظام، سنن و قوانین حاكم بر عالم قیامت غیر از قوانین و سنن حاكم بر دنیاى مادى است؛ ونباید انتظار داشته باشیم كه در عالم قیامت احكام، قوانین و سنن عالم مادى و دنیا جارى باشد ازاین‏رو، نمى‏توان حقیقت مسائل آن عالم را با ابزار درك دنیوى، درك و دریافت نمود. مثلاً بر اساس آیات و روایات انسان در بهشت هیچگاه پیر نمى‏شود، مریض نمى‏گردد؛ مشیت و خواستن در بهشت عین شدن و تحقق است و اصلاً مسائل به صورت تدریجى رخ نمى‏دهد چنان كه در این عالم چنین است، یا مثلاً انسان در جهنم مى‏سوزد ولى خاكستر نمى‏شود، یعنى بدن آن‏جا به گونه‏اى است كه مى‏سوزد ولى خاكستر نمى‏شود؛ به خلاف بدن دنیوى. آیات زیر قا بل توجه است(نحل، آیه 96، یونس، آیه 24، حدید، آیه 20، آل عمران، آیه 197، نساء، آیه‏77، كهف، آیه 46، مریم، آیه 76، طه، آیه 73، غافر، آیه 39 و..) در زندگى دنیوى خوشى با رنج، حیات با مرگ، لذت با محنت، اندوه با شادى، اضطراب با آرامش آمیخته است. اما در آخرت چنین نیست، بلكه گروهى همیشه و از هر جهت متنعم، شاد و آسوده‏اند و دسته‏اى دیگر همواره معذب، غمگین و ناراحت اند( قلم، آیه 33، رعد، آیه 34، طه، آیه‏73، زمر، آیه 26، آل عمران، آیه 15، نساء، آیه 77، اعراف، آیه 32، یوسف، آیه 109، نحل، آیه 30 و ...) از این رو، نمى‏توان با ابزار ادراكى دنیوى بهشت و جهنم را ترسیم نمود؛ آیات و روایات نیز كه گاهى بهشت و جهنم را به اوصافى این سوئى وصف كرده‏اند تنها براى تقریب مسأله به ذهن دنیوى من و شما بوده است ولى حقیقت برتر از آن است كه حتى بتوان آن را این چنین وصف نمود. به دلیل تفاوت جوهرى قوانین آن عالم با این نظام است كه لازم و ضرورى است كه بدن و روح آدمى تحولات و تغییراتى را به خود دیده تا قابلیت ورود به عوالم برزخ و قیامت را بیابد

و امّا در مورد سئوال چهارم : در حیوانات نیز نوعى اختیار در سطح نازل وجود دارد؛ علاوه بر این كه در دیدگاه قرآن، همه موجودات هستى، داراى شعوراند. آن طورى كه از بعضى آیات قرآن و روایات استفاده مى‏شود همه موجودات و از جمله حیوانات هم داراى یك نحوه درك و شعورى هستند. از باب نمونه خداوند در آیه 44 سوره اسراء مى‏فرماید: إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ‏؛ هیچ موجودى نیست مگر این كه خداوند را تسبیح مى‏كند ولى شما آن ذكر و تسبیح آنها را درك نمى‏كنید. از این معلوم مى‏شود موجودات دیگر هم یك نحوه ادراك و شعورى نسبت به پروردگار خود دارند و یا در سوره نحل، راجع به زنبور عسل مى‏فرماید: وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ‏ شایسته مى‏دانند و لذا او را إِلَى اَلنَّحْلِ أَنِ اِتَّخِذِی مِنَ اَلْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ اَلشَّجَرِ؛ پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه در كوه‏ها و درختان براى خود لانه و خانه بسازد و انتخاب كند. معلوم است یك شعور و دركى دارند كه الهام الهى قرار گرفته‏اند و البته كسانى هم بوده و هستند كه زبان حیوانات را مى‏فهمند و چه بسا با آنها صحبت مى‏كنند، چنان كه درباره حضرت سلیمان(ع) در آیه 16 سوره نمل مى‏خوانیم كه عُلِّمْنا مَنْطِقَ اَلطَّیْرِ؛ منطق و زبان پرندگان به ما (به حضرت سلیمان) تعلیم شده است‏ و این معنى در روایات اسلامى هم نسبت به پیامبر و ائمه(ع) آمده است.لازم به ذكر است كه حیوانات، در عین این‏كه حیوانند، ولى افسار گسیخته نیستند. عالم آنها، عالم محدودى است كه از آن فراتر نمى‏روند. تكامل آنها هم محدود است و به همین جهت، تكالیف آنها از چارچوب غرایز آنها خارج نیست. شناخت و رفتار حیوان در محدوده غرایز است و به ابزارى فراتر از آن مجهز نیست. در نتیجه در قیاس با انسان در رتبه پایین‏ترى قرار دارد، وبه همین جهت می توان ادعا كرد كه حیوانات نیز در عالم قیامت محشور می شوند چنانجه عده بسیارى از مفسران معتقدند، ظاهر آیه شریفه«إِذَا اَلْوُحُوشُ حُشِرَتْ» این است كه حیوانات، مانند انسان، محشور مى‏شوند. دلایل قائلان به این دیدگاه: عبارت است از: 1. آیه 38 سوره «انعام» مؤید این استنباط است. خداوند در این آیه چنین مى‏فرماید: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِی اَلْكِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ‏؛ و هیچ جنبنده‏اى در زمین و هیچ پرنده‏اى نیست كه با دو بال مى‏پرد، مگر آن كه امت هایى همانند شما هستند؛ ما هیچ چیز را در كتاب (لوح محفوظ) فروگذار نكرده‏ایم. آن‏گاه همه به نزد پروردگارشان محشور مى‏گردند. (ر.ك: علامه طباطبایى، ترجمه المیزان، ج 20، ص 520) 2. جزا و مكافات در روز قیامت، شامل صاحبان شعور خواهد گردید؛ چه عاقل باشند و چه نباشند، زیرا ملاك در جزا، معرفت خدا و امكان معرفت او است و داشتن شعور، براى تمیز بین عدل و ظلم است. روشن است كه تمام حیوانات، بدون تكلف و اكتساب، معرفت خدا را دارا هستند. در این زمینه، آیه 41 از سوره «نور» و آیه 49 از سوره «نحل» شاهد بر این مدعا است.(صادقى تهرانى، محمد، الفرقان، ج 30، ص 145) 3. احادیث متعدد، در زمینه رستاخیز حیوانات وارد شده است.( ر.ك: تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 715، نشر اسماعیلیان، قم؛ تفسیر المنار، ج 7، ص 396، نشر دارالمعرفة، بیروت) حال با توجه به مطالب فوق در جواب این پرسش كه قیامت حیوانات، به چه منظورى خواهد بود و فلسفه آن چیست، مى‏توان به نكات ذیل اشاره كرد: 1. قصاص؛ زیرا خداوند در قیامت -با توجه به شعور متناسب كه در حیوانات خلق كرده حیوان شاخ‏دار را به جهت ظلم به حیوان بى‏شاخ، قصاص خواهد كرد. (ر.ك: زحیلى، وهبة، التفسیر المنیر، ج 30، ص 85) 2. بعث حیوانات، مقتضاى عدل الهى است. اگر حیوان به صاحب خود، رحم و مهربانى مى‏كند واز مقابل حیوان درنده فرار مى‏كند؛ به این معنا است كه به حسن و قبح امور عالم است و چون خداوند قبح را دوست ندارد و عادل هم هست؛ از این رو، لازم مى‏آید در قیامت از حیوانات هم حسابرسى بكند. (ر.ك: حقى البرسوى، اسماعیل، تفسیر روح‏البیان، ج 10، ص 344) 3. بر اساس گفته متكلمان اسلامى، عوض و جبران خسارت وارد آمده در قیامت، بر خداوند لازم و ضرورى است. حیوانى كه براى قربانى در ایام حج، ذبح مى‏شود و یا براى نذر، قربانى مى‏گردد و همین طور از او بار كشیده مى‏شود و یا اساساً جزء مأكول انسان قرار مى‏گیرد؛ در روز قیامت محشور گردد، تا آنچه از دست رفته، جبران گردد. (ر.ك: شیخ طوسى، كشف‏المراد، ص 360)
موفق باشید.

مشاور : آقای مرتجی | پرسش : يکشنبه 7/4/1383 | پاسخ : سه شنبه 9/4/1383 | | | 0 سال | حوزه علميه | تعداد مشاهده: 115 بار

تگ ها :

UserName