• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 6836

پرسش

با عرض سلام - اینجانب وقتی خوب دقت میكنم و می بینم كه امروزه ما با شعار حكومت اسلامی واعمالی متناقض با ان شعارها كه از طرف برخی مسئولین صورت میگیرد مثل نداشتن ساده زیستی و ... و لطمه ای كه این فرایند بر اعتقادات دینی و مذهبی مردم خصوصا نسل جوان وارد كرده است به این نتیجه میرسم كه شاید تز جدایی دین از سیاست غلط نباشد به دو دلیل :
1- ظرافت و پیچیدگیهای اجرای احكام حكومتی اسلام اقتضای داشتن مجریان قوی و صاحب صلاحیت را دارد كه ما متاسفانه در این زمینه كمبودهای زیادی داریم .
2-در دنیای متملق امروز كه ارزشهای خاص دنیایی خودش بر كلیت ان ساری و جاری است و گاهی نیز در تناقض كامل مبانی دینی است و با نداشتن مجریان خوب چگونه میتوان در راستای پیاده نمودن احكام اسلام در ابعاد داخلی و بین المللی اقدام نمود ؟
البته اینجانب خود را از معتقدین به مبانی دین میدانم و به ان افتخار میكنم لاكن برخی اوقات در تحلیلهایم به این نتیجه میرسم . لطفا بنده را راهنمایی كنید . با تشكر

پاسخ

برادر عزیز!
از دردمندی و همچنین دقت نظر شما سپاسگزاریم، و با بضاعت اندك خویش نكاتی را با شما در میان می گذاریم. اگر باز نقد و سؤالی ماند با ما در میان بگذارید.

حاكمیت از اركان متعددی تشكیل شده است:
یكی از این اركان كادر و مجموعه امامت و عوامل رهبری در جامعه است.
دیگر از اركان حكومت قانون است.
سومی ـ كه شاید از همه اركان حاكمیت اهمیت بیشتری داشته باشد ـ مردم و رشد اخلاقی و فرهنگی آنها است.

برای اقامه عدل در حاكمیت می بایست همه این اركان به درستی چینش شده، و به وظائف خود قیام كنند.
اصلاح یك حاكمیت جز با اصلاح هر یك از این اركان و اجزاء آن ممكن نیست.

شاید اولین قدم، اصلاح فرهنگی مردم و ایجاد قابلیتهای لازم در آنان است تا با مطالبه و اقامه عدل به خواست الهی گردن نهند.
شایان ذكر است كه بسیاری از مشكلات جوامع بشری به آحاد مردم و خواستها و علائق و حب و بغض های آنان بازمی گردد. اگر آنان با تربیت نفس به وجدان سالم و حكم الهی گردن می نهادند، بسیاری از مشكلات آنان حل می شد.
جالب اینجا است كه غالب انسانها وجدان سالم دارند تا خوب و بد را بیابند و احساس كنند، ولی معمولا همین غالب به آنچه یافته اند عمل نمی كنند.
پس هم اصلاح معرفتی و هم اصلاح نفسانی انسانها لازم است.
مگر می توان در حاكمیتی كه قوامش به خواست مردم است، با مردمی تربیت ناشده، عدالت را فعلیت بخشید. مردم سالاری، ولو در حكومت دینی، امری اجتناب ناپذیر و ضروری است. در جامعه مردمسالار نمی توان جز با اصلاح فرهنگ حاكمیت عدل را اقامه كرد.
در روایات اسلامی از این معنا به دلال تعبیر می شود.
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایید: «ظلم الملوك اسهل من دلال الرعیة» یعنی ظلم و بی عدالتی پادشاهان قابل تحمل تر از ناز كردن رعیت و شهروندان ـ برای اقامه عدالت ـ است.
به حسب نقل تاریخ، وقتی امام علی(ع) به حكومت رسید شریح قاضی را ـ كه منصوب خلفای قبل بود و فردی عادل برای قاضی القضاتی حكومتی چون حكومت عدل علی(ع) نبود- عزل كرد. اما در یك بازی سیاسی مردم بازی خورده جلوی دارالعمارة تجمع كردند و به بهانه سابقه و مدیریت شریح، بازگشت او را خواستند. علی (ع) به ناچار به این درخواست عمومی تن داد (چنانچه بعد ها هم چنین چیزهای مثل حكمیت و … بر او تحمیل شد) و می دانید قصه این شریح به كجا انجامید؟ یك رقم از ظلمهای او فتوای او بود مبنی بر مهدور الدم بودن سید الشهدا(ع) هنگام مقابله با یزید بود!

قدم بعدی اصلاح رهبران اجتماعی و مسئولین حاكمیت است.
امیر المؤمنین(ع) فرمود: «لا یكون العمران حیث یجور السلطان» یعنی عمران و آبادانی تا مادامی كه سلطان و حاكم اهل جور است ممكن نخواهد بود. (الحیاه، ج6، ص354)
و امام رضا(ع) فرمود: «اذا جار السلطان هانت الدولة» یعنی وقتی حاكم جور كند دولت و حكومت سست می شود. (وسائل الشیعه ج6، ص17)

اما واضح است كه امام عدل برای راه یابی جامعه و حكومت به سوی قسط و عدل و آرمانهای اسلام عزیز كافی نیست، بلكه باید مخروط امامت عدل ـ تعبیر از شهید مظلوم بهشتی است ـ شكل بگیرد، یعنی تمام حاكمیت به عدل و زهد و ساده زیستی و توجه به محرومان و … متصف باشد.
هر كارگزاری به نسبت منصب خود باید بكوشد تا حاكمیت بر مدار عدل بچرخد و اهالی جامعه طعم اصلاح و صلاح و عمران و احیا را بخشند.
امام علی(ع) فرمود:«ما حصّن الدول بمثل العدل» یعنی هیچ دژی به اندازه عدالت دولتها را حفظ نمی نماید. (الحیاه، ج6، ص330)
و همو فرمود: «ما عمرت البلدان بمثل العدل» یعنی هیچ چیزی مثل عدالت موجب عمران و آبادانی شهر ها نمی شود. (الحیاه ج6، ص407)
و باز فرمود: «الرعیة لایصلحها الا العدل» یعنی رعیت و مردم را به هیچ چیزی جز عدالت اصلاح نمی نماید. (الحیاه ج6، ص400)

پر واضح است كه مراد از عدل، وجود قانون عادلانه و عمل به آن است.

پیامبر خدا(ص) می فرماید: «عدل ساعة خیر من عبادة سبعین سنة» یعنی یك ساعت عدل بهتر از هفتاد سال عبادت است. (بحار الانوار ، ج75، ص352)
این جمله هم شامل كارگزاران حاكمیت(مجریان عدالت) می شود، و هم شامل شهروندان(ناظران عدالت).
ظاهراً اگر ما شهروندان به این دستورات دینی كه ذكر احادیث و نمونه های قرآنی آن در این مختصر نمی گنجد عمل نكنیم، این ماییم كه عملاً به جدایی دین از سیاست حكم كرده ایم، و این عمل ما است كه آن بازتاب را كه شما فرموده اید، دارد.
مثلا، در احادیث مكرر بیان شده كه اگر نهی از منكر نكنید اشرارتان بر شما حاكم می شوند و دیگر دعاهایتان هم مستجاب نمی گردد.

حاصل سخن آن كه برای حاكمیت عدل می بایست قانون عادلانه باشد، حاكم در صدد اجرای آن باشد و مردم آن قانون را بخواهند، و به فرمان حاكم عادل و مشروع گردن نهند.
امام كاظم(ع) فرمودند: «طاعة و لاة العدل تمام العز» یعنی اطاعت والیان عادل موجب تمامیت عزت و سربلندی جامعه است. (تحف العقول، ص287)

حال با این مقدمات باید به بررسی اوضاع در عصر غیبت پرداخت.
به نظر می رسد شكافتن این موضوع كمك زیادی در این راستا باشد تا انتظاراتمان را در زمانه خود تعدیل كنیم، و به تبع آن نا امیدی را كنار بگذاریم و به اقتضای
"آب دریا را اگر نتوان كشید هم به قدر تشنگی باید چشید"
در صدد حكومت اسلامی ـ در حدی كه برای ما مقدور است ـ برآییم.
اول خود مسلمان باشیم و به تكالیفمان عمل كنین. و سپس جامعه را به اسلام و ارزشهای انسانی، اسلامی سوق دهیم و پس آنگاه با نظارت بر عملكرد رهبران در قسمت تقنین، اجرا و قضا آنان را وادار كنیم تا، حتی المقدور، بر صراط مستقیم گام نهند.
ضرورت وجود روح مشورت و استفاده از آراء و نظرات آحاد مؤمنین و عقلاء ـ و عدم استبداد رأی ـ در عصر غیبت ضرورت دو چندان دارد، و از بهترین راهكارهایی است كه می توان خطاها را به حد اقل رساند.
امام معصوم فرمود: "اعقل الناس من جمع رأی اخیه الی رأیه" یعنی عاقلترین مردم كسی است كه رأی برادرش را با رأی خود جمع كند.

و البته، در هر حال، باید دانست حكومت ایده آل توسط حضرت صاحب الامر(عج) واقع خواهد شد و بس. با این وجود، ما به وظیفه عمل كنیم و به نسبت توانایی های خود به ترقی در این وادی امیدوار باشیم.

با التماس دعا

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 23/2/1382 | پاسخ : سه شنبه 23/2/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 131 بار

تگ ها :

UserName