کد:
65217
پرسش
درباره ی اثرات نماز در بهداشت روحی وروهنی توضیح دهید
پاسخ
دوست گرامی با سلام:
قبل از پاسخ، نگاهى گذرا به عبادت وعبودیت كه روح نماز و همه تكالیف عبادى استمی نماییم تا جایگاه رفیع آن را در زندگى خود بهتردریابیم.
عبادت هدف آفرینش ماست. قرآن مىفرماید:
«و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون »( سوره الذاریات آیه 56) كارهایى را كه ما انجام مىدهیم اگر براى رضاىخدا باشد عبادت است، گرچه مانند كسب و كار،تحصیل علم، ازدواج و یا خدمتبه مردم، براى رفعنیازهاى خود یا جامعه باشد.
آنچه یك امر را عبادت مىكند آنست كه به انگیزهاىمقدس انجام شود كه به تعبیر قرآن رنگ خدایى(صبغة الله) داشته باشد.
عبادت وسیله دریافت امدادها و الطاف الهى است.
«واعبد ربك حتى یاتیك الیقین »( سوره الحجر آیه 99)
آن قدر عبادت كن تا به درجه یقین برسى.
حضرت موسىعلیه السلام براى دریافت كتاب آسمانىتورات چهل شبانهروز در كوه طور به عبادت ومناجات پرداخت و پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله وسلم براىدریافت وحى مدتهاى طولانى را در غار حرا بهعبادت مشغول بود. در روایات آمده است:
«من اخلص العبادة لله اربعین صباحا ظهرت ینابیعالحكمة من قلبه على لسانه »
هر كس چهل شبانهروز تمام كارهایش رنگ عبادت وخلوص داشته باشد خداوند چشمههاى حكمت را ازقلبش بر زبانش جارى مىسازد.
در حدیث دیگرى از امام علىبنموسىالرضا علیهما السلام درباره آثار عبادت بطور كلى چنین مىخوانیم: «فان قال فلم تعبدهم؟ قیل لئلا یكونوا ناسین لذكره و لا تاركین لادبه، و لا لاهین عن امره و نهیه، اذا كان فیه صلاحهم و قوامهم، فلو تركوا بغیر تعبد، لطال علیهم الامد فقست قلوبهم؛ اگر كسى بگوید: چرا خداوند به بندگانش دستور عبادات داده (مگر نیاز به عبادت آنها دارد؟) در پاسخ گفته مىشود، این به خاطر آن است كه یاد خدا را به فراموشى نسپارند، و ادب را در پیشگاه او ترك نكنند، و از امر و نهى او غافل نشوند، چرا كه در آن صلاح و قوام آنها است، و اگر مردم بدون پرستش و عبادت رها شوند، مدت زیادى بر آنها مىگذرد (و از یاد خدا غافل مىشوند) لذا دلهاى آنها قساوت پیدا مىكند» . (عیون اخبار الرضا، مطابق نقل نور الثقلین، جلد1، صفحه39، حدیث .39)
از روایات بالا و روایات دیگرى كه در این زمینه در لابه لاى كتب معروف روایى وارد شده و به خاطر عدم اطاله سخن از نقل همه آنها چشم پوشیدیم، رابطه بسیار نزدیك عبادت و پاكسازى روح و صفاى دل و تهذیب نفوس را روشن مىسازد.
تأثیر عبادات در پالایش روح، در روایات اسلامى
این مسأله در روایات اسلامى بازتاب بسیار وسیع و گستردهاى دارد كه به گوشهاى از آن، در ذیل اشاره مىشود،
1ـ در تمام روایاتى كه سخن از فلسفه احكام به میان آمده، اشاره به تأثیرعبادت در تهذیب نفوس و پالایش روح و صفاى دل شده است؛ از جمله، در كلمات قصار امیرمؤمنان على علیه السلام آمده است: «فرض الله الایمان تطهیرا من الشرك، والصلوة تنزیها عن الكبر و الزكاة تسبیبا للرزق، و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند ایمان را براى تطهیر دل از شرك واجب فرموده، و نماز را براى پاك شدن از تكبر، و زكات را سبب روزى قرار داده، و روزه را وسیلهاى براى پرورش اخلاص بندگان ..» .( نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله .252)
شبیه همین معنى با مختصر تفاوتى در خطبه معروف بانوى اسلام فاطمه زهرا3 دیده مىشود آنجا كه مىفرماید: «فجعل الله الایمان تطهیرا لكم من الشرك، و الصلوة تنزیها لكم عن الكبر، و الزكاة تزكیة للنفس و نماء فى الرزق، و الصیام تثبیتا للاخلاص ... ؛ خداوند ایمان را سبب پاكسازى شما از شرك قرار داده است و نماز را وسیلهاى براى تطهیر قلوب از كبر، و زكات را موجب تزكیه نفس (از بخل و حرص و دنیا پرستى) و نمو روزى، و روزه را عامل تثبیت خلوص نیت» .( به كتاب زندگى حضرت فاطمه زهرا (س) مراجعه شود.)
2ـ در حدیث معروفى كه درباره نماز از پیامبراكرم صلى الله علیه و آله آمده، نماز را تشبیه به نهر آب زلال جارى مىكند كه بر در خانه انسان باشد و همه روز انسان خود را پنج بار در آن شستوشو كند؛ بدیهى است كه براثرآن، چیزى از آلودگیها در وى باقى نمىماند؛ این حدیث نیز دلیل روشنى بر این مدعاست.( محجةالبیضاء، جلد 1، صفحه339) و (كتاب اسرار الصلاة)
و به همین ترتیب، درباره هر یك از عبادات آثارى ذكر شده كه شاهد گویاى تأثیر عبادت در تهذیب نفوس انسانى است.
تاثیر متقابل ایمان و عبادت
چنانكه ایمان، انسان را به عبادت مىكشاند،عبادت نیز در عمق بخشیدن به ایمان مؤثر است. هرچه عبادت بهتر و بیشتر شود انس انسان به معبودبیشتر مىشود.
فلسفه عبادت در قرآن
قرآن فلسفه نماز را یاد خدا مىداند: «اقم الصلوةلذكرى»( السورة طه آیة 14)
و ذكر خدا را مایه آرامش دلها: «الا بذكر الله تطمنالقلوب »( السورة الرعد آیة 28)
ونتیجه آرامش دل را پرواز به ملكوت:«یا ایتها النفسالمطمئنة ارجعى الى ربك » (السورة الفجر آیة 27)
حال می پردازیم به بیان نقش تربیتی نماز،
در بعضى آیات به نقش تربیتى نماز اشاره شده است:
«ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر »( السورة العنكبوت آیة 45)
همانا نماز انسان را از زشتیها و منكرات باز مىدارد.
زیرا نمازگزار ناچار است كه بخاطر صحت نماز ویا قبول شدن آن یك سرى دستورات دینى را مراعاتكند كه رعایت آنها خود زمینهاى قوى براى دورى ازگناه و زشتى است.
قرآن به دنبال سفارش به نماز مىفرماید:
«ان الحسنات یذهبن السیئات »(السورة هود آیة 114)
همانا كارهاى شایسته (مانند نماز) گناهان را از بینمىبرند.
پس نماز یك توبه عملى از گناهان گذشته است وخداوند با این آیه به گنهكار امید مىدهد كه اگر بهكارهاى شایسته همچون نماز و عبادت روى بیاوردبدیهایش محو مىشود.
نماز در كلام علىعلیه السلام
علىعلیه السلام بارها در نهجالبلاغه از نماز و یاد خداسخن به میان آورده است. ما در اینجا تنها جملاتى رادر مورد فلسفه ذكر و یاد خدا كه مهمترین مصداقشنماز است از آن حضرت نقل مىكنیم.
ایشان مىفرماید: «ان الله سبحانه و تعالى جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعدالعشوة »
خداوند ذكر و یادش را صیقل روحها قرار داد كهگوشهاى سنگین با یاد خدا شنوا و چشمهاى بسته بایاد او بینا شود.
بهرحال نماز به انسان بصیرت و دید مىدهد چنانكهتقوى نیز بصیرت مىدهد.
آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مىفرماید:
«قد حقتبهم الملائكة و نزلت علیهم السكینة و فتحت لهمابواب السماء و اعدت لهم مقاعد الكرامات »
فرشتگان آنان را دربر مىگیرند و آرامش بر آنان نازلمىشود، درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاهخوبى برایشان آماده مىشود. و در خطبهاى دیگرمىفرماید: «و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقهااطلاقالربق »
نماز گناهان را مثل برگ درختان مىریزد و گردنانسان را از ریسمان گناه آزاد مىكند. آنگاه در ادامه،تشبیهى جالب از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله وسلم نقل مىفرماید كه:
نماز همچون جوى آب گرمى است كه انسان روز پنجمرتبه خود را در آن شستشو دهد، آیا دیگر آلودگىباقى مىماند؟
در خطبه 234 (ترجمه فیضالاسلام) گوشههایى ازمفاسد اخلاقى همچون كبر و سركشى و ظلم رامىشمرد و سپس مىفرماید: درمان این مفاسد نماز وروزه و زكوة است. آنگاه در مورد آثار نماز مىفرماید:
«تسكینا لاطرافهم، تخشیعا لابصارهم، تذلیلا لنفوسهم،تخفیضا لقلوبهم، اذهابا للخیلاء عنهم»
نماز به همه وجود انسان آرامش مىبخشد، چشمها راخاشع و خاضع مىگرداند، نفس سركش را رام و دلهارا نرم و تكبر و بزرگمنشى را محو مىكند.
«ان اوحشتهم الغربة آنسهم ذكرك»
به هنگام وحشت و اضطراب و تنهایى، یاد تو موجبانس و الفت آنها مىشود.
پس ارزش حقیقى نماز، روح و واقعیت آن است . در قرآن كریم و روایات، نماز به منزلهى معراج مؤمن است، اما بسیارى از نمازگزاران نه آثار معنویش را در خود احساس مىكنند و نه لذتى از نماز خواندن مىبرند; بلكه غالبا نماز را با سنگینى و زحمت ادا مىكنند، چنان كه گویا ساعتها محبوس شدهاند و پس از اتمام نماز، همانند مرغى كه در بند بوده است، مكان نماز را ترك مىكنند وتنها گروهى هستند كه شیفته نماز ویاد خدا هستند و آنرا با تمام دنیا عوض نمىكنند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام در مورد آثار نماز و میزان قبولى آن چنین آمده است: «من احب ان یعلم ان قبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعت صلاته عن الفحشاء و المنكر، فبقدر ما منعته قبلت؛ هر كس مىخواهد بداند آیا نماز او قبول شده یا نه ببیند آیا نمازش او را از زشتیها و بدیها باز داشته است یا نه؟ به همان اندازه كه او را باز داشته نمازش قبول شده است!»( مجمع البیان، جلد 8، صفحه 285، ذیل آیه45 سوره عنكبوت.)
این عبارت با صراحت و وضوح، روشن مىكند كه نماز صحیح و كامل رابطه مستقیم و تنگاتنگى با مسایل اخلاقى و دعوت به خوبیها و نهى از بدیها دارد؛ و آنها كه نمازشان این اثر را ندارد، تنها به جسم نماز پرداختهاند؛ و به تعبیر، دیگر نمازى است اسقاط كننده تكلیف نه مورد قبول پروردگار.
موفق باشید.
مشاور :
آقای مرتجی
| پرسش :
دوشنبه 4/3/1383
| پاسخ :
دوشنبه 4/3/1383
|
|
|
0
سال
|
حوزه علميه
| تعداد مشاهده:
137 بار