کد:
64255
پرسش
چگونه می شود آدم شد ؟ و آیا همیشه نیاز به یك استاد خوب هست یا نه ؟ و چگونه ارتباط خود را با قران قوی كنیم و از معارف آن بهره مند شویم ؟
پاسخ
با سلام و تحیت.
دوست عزیز!
1) عرفاء نوعا توبه را اولین قدم برای سیر و سلوك برمی شمرند. شاید عنوان كلی تر آن ترك گناه باشد. یعنی قدم اول در پاكسازی و تزكیه روح و نفس، گناه نكردن و دوری از گناه است. بله اگر خدای ناكرده از او گناهی سر زد، فورا توبه نموده و از خداوند عذرخواهی نماید. در روایت آمده هر گناه مانند نقطه سیاهی است كه بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد، و این نقطه سیاه بوسیله توبه نیز پاك می شود. اما اگر گناهان كسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نكند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل او می شود. شاید بیان مطلب آن باشد كه فیض خدا فراگیر و بی تبعیض است. و این ما هستیم كه ضمیر خود را آماده دریافت این فیض نكرده ایم. اگر كسی بتواند با ترك گناه _ و احیانا توبه _ این صفا را به خود باز گرداند، خود را بهره مند خواهد ساخت. و همین همه مسیر تكامل معنوی است. گاه كسانی كه به خیال خود در راه سیر و سلوكند، بدون توجه به اهمیت گناه، تنها به مستحبات مشغول می شوند. كسی كه همه سعی و تلاش او بر این باشد كه گناه نكند نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترك خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود. امیر المؤمنین(ع) می فرماید: «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب الا لكثرة الذنوب» یعنی چشم ها گرفتار خشكی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. (بحارالانوار، ج 7، ص 55) قساوت یعنی سختی و نفوذناپذیری در برابر فیض الهی. البته پر واضح است كه سالك راه خدا می بایست در هر لحظه و در هر قدم بر خداوند توكل نموده و هر چه می خواهید از او طلب نمائید. آنچه در اهمیت ترك گناه گفته شد عین توكل بر خدا نیز هست. توكل یعنی موانع را بر طرف كردن و خود را به خدا و خواست او سپردن. تنها پس از پاك كردن دل از سیاهی و زنگار گناه است كه می شود آن را با فضائل اخلاقی آذین نمود. آدمی پس از پاك كردن نفس از ناپاكی ها ـ به اصطلاح اهل عرفان، تخلیه (پاكسازی)ـ می تواند در وادی كسب فضائل اخلاقی ـ و به اصطلاح اهل عرفان، تحلیه (زینت دادن) ـ قدم بردارد. در این مرحله باید شود تا فضائل نیكو به مرحله عمل در آید، و آنقدر ادامه یابد تا بصورت ملكه درآمده و همه اعمال و افكار انسان مزین به آن فضائل گردد. اما این كه چگونه می توان در این راه قدم برداشت، تقوا و تقوا و تقوا؛ و سپس راهنمایی گرفتن از علمای اخلاق، و البته پشت كار و همت بلند. در شروع، برای آشنایی اجمالی با راه و كسب اشتیاق برای پیمودن آن، مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد. برای مطالعه در این زمینه می توانید به كتاب "معراج السعادة" از مرحوم نراقی(ره)، و همچنین كتاب "المحجة البیضاء" اثر مرحوم فیض كاشانی، كه به فارسی هم ترجمه شده و به نام "راه روشن" نامگذاری شده است. ضمنا این كتاب بعنوان كاملترین كتاب اخلاقی نیز شناخته می شود.
2) اما در مورد نیاز به استاد باید گفت:
بطور كلی سیر در مسائل عرفان عملی را میتوان دو مرحله كرد. مرحلهای كه نیاز به هیچ استادی ندارد. و علم و آگاهی شما، استاد شما است. و مرحلهای كه قدم به قدم آن باید با استاد طی شود.
مرحله اول همان انجام تكالیف الهی است؛ یعنی انجام واجبات و ترم محرمات ـ در هر حال ـ و توجه به مستحبات و ترك مكروهات ـ تا حدی كه قلب شما بدان اقبال دارد ـ است. می توان دفع رذایل اخلاقی مثل كبر، عجب، حسد، پرحرفی و پرخوری و … را نیز در این مرحله جای داد، به شرطی كه فضائل و رذائل را خوب شناخت، و در راه وصول به آن دچار افراط و تفریط نشد. رسالههای عملیه و كتب عمومی اخلاق ـ مثل "چهل حدیث" مرحوم امام خمینی(ره)، یا "نقطههای آغاز در اخلاق عملی" اثر آیت الله مهدوی كنی، و كتاب "مراحل اخلاق در قرآن" از آیت الله جوادی آملی و … ـ بسیار راهگشا است.
دوست گرامی! این قدم را نه كم بگیرید و نه آسان. بزرگان عرفان شروع خودسازی و سیر در عوالم معنا را از عمل به شریعت دانستهاند. باید اول ظاهر را آراسته كرد و ظاهری مثل ظاهر رسول الله(ص) ساخت. و پر واضح است رعایت شباهت ظاهری نسبت به شباهت باطنی به رسول گرامی بسیار آسانتر است، اما تصحیح باطن و نورانیت آن شروع نمیشود مگر به اصلاح حال ظاهر. حسن ظاهر همان عمل به تكالیف الهی و تصحیح خلقیات بد است. (ر.ك. به "چهل حدیث" مرحوم امام خمینی، حدیث اول)
چنانچه گفتیم این نیاز به استاد خاصی ندارد و با كمك از كتب اخلاقی میتوانید آنرا طی نمائید. اما آنچه مربوط به باطن میشود و كشف حجابهای ظلمانی و نورانی از گوهر جان كه پس از تخلق به اخلاق و آداب است؛ آن نیاز به استاد دارد. هر نسخهای سزاوار عمل نیست، و هر دستورالعملی برای همه كارگشا نیست. استاد كامل میخواهد كه در هر مورد خاص دستورالعمل دهد. و بدانید در این ره رهزن هم كم نیست، و به هر كس استاد كامل نمی گویند.
بطوریكه برخی بزرگان گفتهاند: "اگر نیم عمر را پی استاد بگردی، و نیم دیگر را به عمل به دستو او صرف كنی، سود كردهای."
اما ـ دوست گرامی! ـ خدای متعال وعده حتمی داده است كه «من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا» یعنی هر كس در راه رسیدن به ما تلاش نماید ما راه خود را به او نشان میدهیم. چنانچه از بزرگان هم زیاد نقل شده كه هر كس مرحله اول را خود طی كند، استاد خود را به او نشان خواهد داد.
3) رعایت نكات زیر می تواند به فهم عمیق قرآن كمك كند:
1- با توجه به اینكه قرآن به زبان عربی نازل شده است، اولین ابزار فهم عمیق قرآن آگاهی از دستور زبان یا صرف و نحو عربی و نیز علم معانی، بیان، لغت و خلاصه تسلط كامل به زبان عربی است.
2- با توجه به وجود آیات مطلق، مقید، عام، خاص، مجمل، مبین، ناسخ، منسوخ و … در قرآن كریم، باید نسبت به علم اصول كه عهده دار تبیین، تشخیص و نسبت بین آنها است، آگاهی داشت.
3- نظر به اینكه بسیاری از آیات ناظر به حوادث، شرایط، اوضاع و احوال عصر نزول قرآن می باشد ـ و با توجه به آن شرائط پیام كلی و عمومی خود را می دهد ـ باید نسبت به زمینه های تاریخی یا به اصطلاح شان نزول آیات اگاهی داشت.
4- آگاهی نسبت به تاریخ ادیان، به ویژه ادیان ابراهیمی؛ زیرا در قرآن آیات بسیاری در زمینه سرگذشت، بعثت، دعوت، كتاب، و آموزهای دینی پیامبران گذشته وجود دارد، كه شناخت دقیق آن مسائل متوقف بر آگاهی از سیر تاریخی ارسال رسل و انزال كتب آسمانی و رابطه تكاملی ادیان با یكدیگر و تفاوتهای احتمالی آنها دارد.
5- نظر به اینكه به فرموده پیامبر(ص) قرآن و عترت هرگز از هم جدا نمی شوند و هر گاه یكی از آن دو غایب بود، دیگری نیز هر چند در ظاهر حضور داشته باشد، در حقیقت غایب به حساب می آید، باید برای فهم عمیق قرآن از عترت پیامبر استمداد جست، تا اگر دلیلی در تایید برداشت از قرآن وجود دارد از آن بهره گرفت و اگر دیدگاه خاصی نیز توسط اهل بیت پیامبر نقل شده است، مبادا فهم ما با سنت قطعی آنان مخالف باشد.
6- ایمان به قرآن نیز یكی از شرایط مهم در رسیدن به فهم عمیق قرآن است، چرا كه اگر دانشمندی همه شرائط لازم شناخت قرآن را داشته باشد، اما صرفا به عنوان یك كارشناس به مطالعه قرآن بپردازد، بدون اینكه به آن ایمان داشته باشد، باز به فهم عمیق پیام قرآن نمی رسد، چرا كه این ایمان است كه موجب پیدایش خضوع در پژوهشگر می شود و خواننده در حالی وارد تبادل و تفاعل با قرآن می گردد كه در فضایی قدسی جای گرفته است و این حالت فهم انسان را برای كشف حقایق قرآن بارور می سازد. لااقل مراتبی از فهم قرآن منوط به ایمان است.
7- و …
در آخر ذكر نكته ای مفید است. از قول حضرت امام(قده) نقل می كنند كه فرموده است، قرآن كتاب علمی نیست تا تنها در كتابخانه ها و به توسط مفسرین و دانشجویان قرآنی مورد توجه قرار گیرد و مورد تحقیق واقع شود، بلكه كتاب انسان سازی است. روش آن هم منحصر به خود، و با كمك گیری از ابزارهایی است كه برای هر كس به نوعی هدایتگر است. بعضی را آهنگ و صوت قرآن به خود می آورد. بعضی را معنای آن متنبه می كند. بعضی را عمق و صدق علمی آن به وجد می آورد. بعضی را بلاغت آن جذب می كند و .... پس هر كس ـ در هر سطح دانش و معرفت ـ می بایست خود را با قرآن محشور سازد. هر روز مقداری از آیات آن را تلاوت كند و حتی المقدور با آن زندگی كند. روش هنرمندانه قرآن در القای معنا خود معجزه قرآن است كه هر كس در زندگی خود می بایست آن را شهود كند.
جهت كسب اطلاعات بیشتر به كتاب تفسیر "المیزان"، اثر علامه طباطبایی، ج 1 و كتاب "قرآن در قرآن"، آیت الله جوادی آملی، ج1، مراجعه فرمایید.
پیروز باشید. مشاوره مذهبی_ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
دوشنبه 28/2/1383
| پاسخ :
دوشنبه 4/3/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
97 بار