کد:
60168
پرسش
به نام خدا
باسلام
لطفا مباح را برای من توضیح دهید و بفرمایید كه چرا مثلا در فقه ما تهذیب روح واجب نشده است؟
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
اباحه(مباح بودن) در فقه دو اصطلاح دارد: "اباحه به معنای اعم" و "اباحه به معنای اخص".
اباحه به معنای اعم صفت هر فعلی است كه واجب یا حرام نباشد؛ چون واجب و حرام احكام الزامی است و طرف مقابل آن جائز نیست، پس از دائره اباحه به معنای اعم خارج است. با این تعریف، مستحب و مكروه و مباح(به معنای اخص) داخل در اباحه به معنای اعم است.
اما مباح به معنای اخص یكی از احكام پنج گانه ـ یعنی واجب، حرام، مكروه، مستحب و مباح ـ است. مباح در این معنا وصف فعلی است كه انجام و ترك آن مساوی در فضیلت باشد.
درباره سؤال دوم باید توجه تان را به این نكته جلب نمائیم كه تعالیم اسلام از سه بخش اساسی تشكیل شده است:
1. عقائد، كه همان جهان بینی ما است.
2. اخلاق كه خلقیات درونی و باطنی ما را تشكیل می دهد.
3. احكام كه به افعال جوارحی ما می پردازد.
نكته اساسی این است كه این سه بخش در یك تعامل جدی و پیوند با همند، بطوری كه نمی توان یكی را از دیگری جدا كرد.
به تعبیر علامه طباطبائی نسبت این سه با هم نسبت ریشه، تنه و شاخه ها و برگها در درخت است. همانطور كه ریشه، تنه و شاخه در تعامل جدی باهمند، عقاید، اخلاق و احكام نیز چنین اند.
عقاید در اخلاق متجلی است و اخلاق در اعمال ظهور دارد.
برای مطالعه بیشتر به تفسیر المیزان، نوشته مرحوم علامه طباطبائی، ذیل آیه 100 آل عمران، 26 ابراهیم؛ و هم چنین چهل حدیث، تألیف حضرت امام خمینی، حدیث اول رجوع فرمایید.
از سوی دیگر، پرداختن به هر یك از این سه بخش، بر عهده علم خاصی نهاده شده است. مثلاً اثبات و تعلیم عقاید حقه و جلوگیری از انحراف و التقاط بر عهده علم كلام است، و تبیین آموزه های اخلاقی و برقراری و تناسب بین آنها و بعث بسوی این ها بر عهده علم اخلاق است، و در آخر تبیین احكام و فروعات فقهی بر عهده علم فقه می باشد. به دیگر سخن موضوع علم فقه فعل مكلف است، آن هم از حیث ظاهری و پیكره بیرونی اش، نه شاكله باطنی و خلق درونی آن.
با توجه به این مقدمه می توانید قضاوت كنید كه تهذیب نفس آن مقدارش كه به افعال جوارحی و مبادی نزدیك باطنی آن مربوط است، در فقه هم مورد بررسی است، اما آن مقدار كه به خلقیات درونی وابسته است، در حوزه علم اخلاق است.
در یك جمله تهذیب روح و تزكیه یكی از اهداف اصلی انزال كتب و ارسال رسل است، و چون دین شامل سه حوزه است با همه حوزه های خود این امر خطیر را دنبال می كند، نه فقط با یك ساحت خود.
امر خطیری، مثل تهذیب نفس، البته مستقیما به علم اخلاق مربوط است، ولی به هر سه ساحت دین محتاج است. تا بینش ما از مبدء و معاد صحیح نباشد و تا اعمال ما مانعی برای آن بوجود می آورند، نمی توان امید داشت تا اخلاق دینی در وصول به هدف موفق باشد.
برای تفصیل در این خصوص به مقاله "دین از نظر قرآن و پایه اساسی آن" و مقاله "رابطه اعتقاد و اخلاق" از كتاب بررسی های اسلامی، نوشته علامه طباطبائی رجوع كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 3/2/1383
| پاسخ :
جمعه 11/2/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
98 بار