کد:
59770
پرسش
با سلام
من یك سوال از كارشناس برنامه داشتم
و آن این است كه روح در كجای بدن است
در همه اعضا بس چرا بیام ها ی عصبی به
سر می روند ایا در سر می باشد
كجای سر؟ حدیثی روایتی چیزی در دست
هست ممنون!
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
روح انسان محل استقرار خاصی در بدن ندارد، چرا كه اساسا مجردات مكان ندارند. بله بدن ـ به شراشر وجودش ـ به روح تعلق دارد، و در حقیقت مهار آن در دست روح است.
این كه اشاره داشته اید كه پیام های عصبی مربوط به حواس پنج گانه به مغز می رسد(از طریق نخاع) ارتباطی با مسئله روح ندارد، و یك نوع واكنش فیزیكی ظریف و پیچیده است، و اصلا متافیزیكی نیست. همه این فیزیك بدن ـ با همه ظرافت ودقتش ـ وقتی در تسلط روح ومتعلق به او باشد، وظائف خود را انجام می دهد؛ كما این كه نفس یا روح برای عمل محتاج به این ابزار فیزیكی است.
در حقیقت تمام فیزیولوژی فیزیكی بدن با همه علیت و نظامی كه بر آن حاكم است، ابزاری هستند تا با آن نفس احساس كند، یاد بگیرد، و عمل نماید.
روایات هم توضیحی در مورد ماهیت وجود و عمل روح ندارند ـ یا لااقل ما سراغ نداریم ـ و بیشتر به ویژگی ها و آثار آن توجه دارند. زیرا ماهیت روح امری متافیزیكی، و كمتر قابل ادراك است، بطوری كه در قرآن كریم آمده است: «ویسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربی» یعنی از تو در باره ماهیت روح می پرسند، به آنان بگو آن مسئله ای از ناحیه خداوند است.(اسراء/85) البته این تفسیری بر اساس یكی از اقوال موجود در معنای روح در این آیه است.
در مورد ارتباط روح با جسم، در روایات به موارد زیر اشاره می كنیم.
1. امام علی(ع) می فرمایند: "الروح فی الجسد، كالمعنی فی اللفظ" یعنی ارتباط روح با جسد مانند ارتباط معنا با لفظ است.(سفینة البحار، ماده "روح")
2. امام صادق(ع) می فرمایند: "إن الأرواح لاتمازج البدن ولاتواكله، وإنما هی كلل للبدن محیطة بها" كه در این روایت هم به این مسئله اشاره شده است كه روح با بدن آمیخته نیست ـ زیرا تنها دو شئ مادی قابلیت آمیزش با هم را دارند ـ و چیزی علاوه بر بدن است كه همه قسمت های كالبد را فراگرفته است.(میزان الحكمة، ماده "روح")
البته در بعضی از روایات آمده است كه روح انسان یك نوع ارتباط خاص با بعضی از اعضاء و بخش های بدن، مانند خون و قلب اسفنجی آدمی، دارد ـ(منبع فوق) ـ ولی مراد این روایات و مكانیزم رابطه مزبور دقیقا مشخص نیست، و ظاهرا امری غیر قابل تبیین است، و لااقل به روش تجربی اثبات پذیر نیست.
این تناسب و ارتباط می تواند به این دلیل باشد كه اگر جان یا حیات حیوانی در میان نباشد، محلی برای استقرار و عمل روح(مانند مركب برای سوار كار، یا به تعیبر روایت لفظی برای معنا) وجود نخواهد داشت، و جان حیوانی هم بواسطه جریان خون كه از قلب و كبد ـ یعنی مجموعاً سینه ـ می گذرد، قابلیت تداوم و بقاء دارد؛ بنابراین یك نحوه ارتباط بین خون و قلب با روح از طریق حیات حیوانی(جان) بوجود می آید.
كامروا باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
دوشنبه 31/1/1383
| پاسخ :
جمعه 11/2/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
86 بار