کد:
59396
پرسش
به نام خدا
سلام.از خدمات شما نهایت سپاس وتشكر دارم.اجرتون با اونی كه برای رضایش دارین كار میكنین.
میرم سر اصل مطلب ،چند وقت پیش براتون نوشته بودم كه تو چت یاهو یه رومی درست شده به نام تقد اسلام كه ضد اسلام حرف می زنن از شما خواهش كردم باین اونجا و جلوی حرفاشون رو با دلیل ومدرك قوی بگیرین ولی جوابی ندادین.
حالا گذشته از این حرفا چند سوال دارم لطفا جوابش بدین،
1)اول ایینكه وجود خدا رو ثابت كنین«البته نه با برهان نظم و علیت»
2)اثبات كنید قران تحریف نشده.
3)حضرت پیامبر چرا در سن حدود 57 سالگی با دختر9 سله عقد میكنن(البته شاید یكی از دلایلش ایجادروابط میان دو قبیله باشد)ولی دلایل محكم تر (لطفا).
4)با عقل جن را ثابت كنید.
5)چرا اسلام هرجا به كافر و مشرك میرسه میگه بكشین و... مگه دین صلح نیست
حالا ادرس یه سایت میدم تشریف ببرین وببینین چه چیزایی نوشتن ملعونا.
بازهم از شما كمال تشكر و قدر دانی را دارم واز خدای مهربان برای همگیتان بهترین پاداش ها را مسءلت دارم.
باتشكر .
محمدرضا غفاری 20 ساله
http://atheistroom.tripod.com
http://roshangari.myownflag.org
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
ما به سابقه سؤالات شما رجوع كردیم، و سؤالی كه بی پاسخ مانده باشد ندیدیم. شاید در ارسال اشتباهی شده باشد.
به هر حال، به ترتیب سؤال های شما، پاسخ تنظیم شده است.
1. مسئله اثبات وجود خدا، علاوه بر آن كه در قرآن كریم و روایات به عنوان مسئله بدیهی و غیر قابل انكار برشمرده شده است، در فلسفه و كلام جدید هم اندیشمندان غربی، به دلیل شدت وضوح و بداهت، از آوردن برهان و استدلال عقلی برای آن طفره می روند، و گاهی این مسئله ـ یعنی بحث در اثبات وجود خدا و استدلال برای آن ـ را امری خنده دار و گزاف معرفی می كنند. دانشمندانی مانند كانت، سورّن كی یركگارد، یاسپرس، پل تیلیخ، هایدگر، ویتگنشتاین، استیس از این دستند.
در قرآن كریم نیز اغلب وجود خدا را مفروض پنداشته، و آیات و نشانه ای او را صرفاً برای تذكر و غفلت زدائی مطرح می سازد، و یا اغلب به اثبات توحید ربوبی در مقام جدال با مشركان كه به غلط بت ها و معبودهای دروغین را در كارها دخیل و موثر می دانستند، می پردازد؛ یعنی اثبات نقش و تأثیر تنها خداوند، و نه اثبات اصل وجود خدا را مورد همت قرار می دهد.(ر.ك. به المیزان، علامه طباطبائی، ج18، ص154)
بنابراین از دیدگاه قرآن وجود خدا، حتی از نظر مشركان هم امری بدیهی و مورد قبول تلقی شده است. «ولئن سألتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله …" ـ (لقمان/25)، (عنكبوت/61)، (زمر/38)، (زخرف/9 و87) ـ و در جایی از باب استفهام انكاری می فرماید: «… أفی الله شك فاطر السموات والارض …»(ابراهیم/10)
نتیجه آن كه مسئله وجود خدا امری بدیهی و فطری بوده، و با صفای باطن می توان بدان رسید. استدلال در چنین مواردی تنها شأن تذكر و یادآوری دارند ـ همانطور كه قرآن به دلیل نظم و تمانع و علیت و مثل آن اشاره كرده است.
غالبا انكار وجود خدا پایگاه عقلی ندارد، بلكه امری روانی و احساسی است كه در اثر غفلت و غرور و خارج شدن از مسیر تعادل و فطرت و انسانیت بوجود می آید.
"هر كه را در دل نباشد عشق یار بهر او افسار و پالانی بیار"
(شیخ بهائی)
سؤال در مورد وجود خداوند درست مانند این است كه ماهیان غوطه ور در آب از یكدیگر در مورد آب و وجود آن سوال كنند.
"ماهیان ندیده غیر از آب پرس پرسان زهم كه آب كجاست"
(مولوی)
خوب است در این قسمت به دیدگاه یكی از اندیشمندان مطرح و مشهور "فلسفه دین" در جهان معاصر ـ یعنی كی یركگارد ـ در موضوع مورد بحثمان توجه كنیم:
"به باور او دلیل انتولوژیك(اثبات وجود خدا) گونه ای از كفر است؛ به علاوه هر گونه دلیل تراشی برای هستی خدا كفر است. زیرا اثبات هستی كسی كه حیّ و حاضر است، آیا متضمن این مطلب نیست كه می توان او را نادیده هم گرفت؟ خدا خود ما را منع می كند كه هستیش را اثبات كنیم. خدا، چنان آشكار و حاضر است كه هر گونه دلیل برای اثبات او ناسزا است."("اندیشه هستی"، ژان وال، ترجمه باقر پرهام، كتاب خانه طهوری، 1357، ص16)
پایان بحث(برهان بداهت و ظهور) را با تعبیر رسای امام شهیدان در دعای عرفه پایان می دهیم؛ آنجا كه می فرمایند: "ألغیرك من الظهور مالیس لك، متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیك" یعنی آیا نمودی برای غیر تو، كه از ناحیه تو نباشد وجود دارد؟ كی غائب شده ای تا نیازی به دلیل برای اثبات تو احساس گردد؟
"آفتاب است خود دلیل آفتاب گر دلیلت خواهی از وی رومتاب"
(مولوی)
علاوه بر مسائل فوق، صاحب نظرانی كه از براهین فلسفی در اثبات وجود خدا استفاده نمی كنند ـ و یا به آن اعتقاد ندارند ـ اغلب به اثبات وجود خدا از طریق تجربه و شهود فردی توجه می كنند. آنها می گویند كه انسان های متعادل صاحب درك در امورات زندگی شخصی خود، علاوه بر قرائن موجود در پدیده های بیرونی و طبیعی، احساس می كنند كه نیرویی توانا، آگاه و متعالی همواره در هدایت كارها و برنامه ها، ناكامی ها و كامیابی ها، خطرها و خلاصی از آن نقش تعیین كننده ای دارد، كه نمی توان منكر وجود او و قدرت تأثیرگذار او گردید. این نیرو با این خصیصه ها نمی تواند موجودی بجز خداوند و ذات باریتعالی باشد.
این شهود برای خود شخص یقین آور بوده و حجیّت دارد، ولی اثبات آن و نشان دادن آن به دیگران امكان پذیر نیست، مگر آن كه خود شهود كند.
2. برای جواب از سؤال تحریف قرآن به كدهای 13078 و 6078 بخش تازه های مذهبی سایت تبیان نگاه كنید.
3. برای این قسمت هم می توانید به جوابیه علت ازدواج های مكرر پیامبر(بخش ازدواج با عایشه) به كد 15238 و 11998 مراجعه كنید. در صورتی كه ابهامی بود، می توانید متعاقباً با ما تماس داشته باشید.
4. اولا، مگر همه چیز باید به عقل اثبات شود؟! عقلاً راهی برای انكار وجود جن، كه در قرآن كریم به آن تصریح شده است، وجود ندارد. اگر حقانیت دین اسلام و قرآن بر ما اثبات شده باشد، عقلا، نمی توان در محتوای آن به دلیل آن كه برای خصوصش دلیل عقلی نیست، شك كرد.
در چنین مواردی منكران جن باید دلیل عقلی بر اعتقاد خود بیاورند، و چون آنها این كار را نمی كنند ـ زیرا اساساً مسئله جن و امور متافیزیك ابطال پذیر از طریق عقل مبتنی بر حس و تجربه نیست ـ لذا ما عقلاً و منطقاً دلیلی برای دست كشیدن از دیدگاه خود نخواهیم داشت و اعتقاد به آن را معقول می دانیم.
البته علاوه بر دلیل شرعی، می توان با مراجعه به تجربه عام بشری و فرهنگ های كشورهای مختلف جهان و تواتر اخبار مربوط به جن در این فرهنگ ها خود را قانع كرد.
5. آیات مربوطه به جنگ با مشركان و كافران را باید با توجه به شأن نزول آن ها تفسیر كرد.
در اسلام هیچ گاه به صرف كافر بودن كسی، به مسلمان ها اجازه كشتن و آزار آنها داده نشده است. بطور مثال "اهل ذمّه" در چارچوب حكومت اسلامی دارای حقوق خاص خود هستند، و كسی متعرّض آنها نمی شود؛ حتی حكم ارتدادی كه از عناد نباشد قتل نیست. در مواردی كه حكم به قتل كفار شده، همگی برای وقتی است كه انها كیان اسلام و جامعه اسلامی را در خطر قرار داده اند.
در قرآن به مسئله صلح به عنوان انتخاب بهتر اشاره شده است. «... و الصلح خیر ...»(نساء/128)
و عموما تنها در مورد دفاع و جلوگیری از تجاوز، اجازه جنگ داده شده است(جهاد دفاعی و جنگ آزادی بخش). «أذن للذین یقاتلون ...»(حج/39و40)
البته بحث جامع و تخصصی در مورد زوایای این قضیه نیازمند به فرصت و گفتگوی طولانی و طرح دیدگاه های فقهی مربوط به آن است.
كامروا باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
شنبه 29/1/1383
| پاسخ :
جمعه 4/2/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
464 بار