پرسش

سلام آقای باستانی خسته نباشید!
هر روز سوال دارم!فكر كنم نقشه ی ترور منو به خاطر اینهمه سوال بكشید هیچ اشكال نداره ما افتخارمونه كه به دست شما كشته بشیم.
1-آیا شما فیلم مصائب مسیح را دیدید؟؟؟واقعا اینها راسته ؟؟ار كجا بدانیم حضرت مسیح زنده است؟
2-ار كجا بدانیم قرآن كلام خداست؟خداوند آن قدر بزرگ است كه كلمات نمی توانند سخن او را در بر گیرند؟!
3-در كدام جنگ پیامبر (ص) شكست خوردند،علت چه بود،و چرا خداوند گذاشت پیامبر شكست بخورد مگر او با مومنان نیست؟
فعلا همینا بسه البته یه شصت هفتاد سوال دیگه ای هم دارم !
منتظر جواب سوالهای قبلا هستم.
خداحافظ

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. بنده فیلم مصائب مسیح(ع) را ندیده ام، ولی یكی از دوستان خارجی بنده به طور خیلی خلاصه آن را تعریف كرده است. اما مسئله زنده بودن یا نبودن حضرت مسیح مستند به فیلم مصائب مسیح نیست كه ما را دچار دلهره كند!
قرآن كریم بر مسأله زنده بودن حضرت مسیح(ع) تصریح دارد و در این مورد می فرماید: «وقولهم إنّا قتلنا المسیح عیسی بن مریم رسول الله وماقتلوه وصلبوه ولكن شبه لهم وإن الذین اختلفوا فیه لفی شك منه ما لهم به من علم إلا اتباع الظن وماقتلوه یقیناً، بل رفعه الله إلیه...» یعنی گفتار بنی اسرائیل كه می گویند ما مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را كشتیم، در حالی كه نه او را كشتند و نه بر دار آویختند، لكن امر بر آن ها مشتبه شد، و كسانی كه در مورد قتل او اختلاف كردند، نسبت به آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می كنند. قطعاً او را نكشتند، بلكه خدا او را به سوی خود بالا برد.(نساء/157ـ158) البته علاوه بر قرآن، ادله روایی ای هم وجود دارد كه نیازی به ذكر آن ها نیست.
برای مطالعه بیشتر می توانید به كتب تفسیری به ذیل آیه مورد نظر مراجعه نمایید.
2. در این مورد كه از كجا بدانیم قرآن كلام خدا است، به كد 55131 مراجعه كنید كه به همین سؤال پرداخته ایم.
اضافه می كنیم كه خداوند متعال نمی خواسته با نزول قرآن در قالب كلمات، همه بزرگی و عظمت خود را بگنجاند و به انسان ها نشان دهد.
قرآن كلام خدا است، ولی هدفش این نیست كه تمام عظمت و بزرگی خدا را به ما نشان دهد، بلكه تنها گوشه ای از جلوه های او است كه به درد هدایت بشر می خورد. هر موجودی به اندازه قابلیت خود می تواند از عظمت خدا باخبر شود. انسان هم بیش از این قابلیت ندارد كه عظمت خدا به او نشان داده شود.
3. جنگ "احد"، جنگی بود كه در منطقه ای كه كوه احد در آن واقع است صورت گرفت و شكست خورد. این شكست بر اثر بی توجهی برخی افراد به سفارشات جنگی و دستورات نظامی رسول اكرم(ص) واقع شد.
دوست عزیز! به یك نكته توجه كنید.
پیامبران و اولیای الهی گر چه دارای علم غیب و یا معجزه و كرامت هستند، ولی در مسائل طبیعی و عادی اجازه استفاده از آن را ندارند، و مأمور هستند تا مثل سایر افراد بر اساس علم عادی برخورد نمایند، وگرنه اگر قرار بود كارها با معجزه حل شود، اصلا چه نیازی به این همه جنگ و نبرد بود؟! كسی كه می خواهد به عنوان یك انسان كامل و یك رهبر برگزیده الهی، الگویی برای دیگر انسان ها باشد بایستی زندگی او مانند دیگر افراد بوده، و شیوه و رفتار او نیز مانند سایرین، عادی و معمولی باشد، تا بتواند برای انسان های دیگر الگو قرار گیرد. اگر غیر از این بود، انسان های دیگر می گفتند پیامبران و امامان چون متفاوت از ما هستند، می توانند این گونه عمل كنند، و ما نمی توانیم مثل آنان شویم. با این حساب مسئله تأسی به معصومین وجود نمی داشت.
اما وقتی بزرگان دین، زندگی و رفتارشان مانند دیگران است، به دیگران این نوید را می دهد كه پاك بودن و خوب زیستن را همه انسان ها می توانند تجربه كنند، و همه انسان ها می توانند با تلاش و كوشش به كمال و سعادت نایل گردند.
به عبارت دیگر، مسلمانان می بایست با سنتهای الهی در كنار پیامبر آشنا شوند. یكی از سنتهای الهی آن است كه برای كسب پیروزی باید به وظیفه عمل كرد. اگر با معجزه ای خداوند جنگ احد را به پیروزی می رساند، این پند برای مسلمانان حاصل نمی شد. همیشه می نشستند تا خدا و پیامبرش بجنگند و تلاش كنند؛ همانطور كه بنی اسرائیل چنین كردند، و به پیامبرشان گفتند: تو با خدایت به جنگ برو؛ و ما همین جا می نشینیم.
با این حساب امتحان الهی چگونه می شد؟! ملتی كه همیشه خدا كارشان را به انجام می رساند، ولو آنها به وظیفه شان عمل نكنند، ملت فرهیخته، استوار و با وقاری نخواهد بود!
امیدواریم تا این اندازه در فهم مطلب كفایت نماید.
برای مطالعه در مورد تاریخچه و چگونگی جنگ احد می توانید به كتاب "فرازهایی از تاریخ زندگانی پیامبر اسلام(ص)"، نوشته آیت الله سبحانی مراجعه نمایید.
پیروز باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.