کد:
5744
پرسش
به نام الهه عشق
سلام علیكم. خسته نباشید.
احساس می كنم كه دیگر لذت نماز و دعا را كه قبلا كمی درك می كردم درك نمی كنم.گاهی وقتها نمازم نیز قضا میشود.تازگی ها خیلی علاقه مند شده ام كه راجع به الهه عشقم بدانم و دلم هوای این را دارد كه آقایم را همواره به یاد داشته باشم ودر جهت رضای او بكوشم.احساس میكنم كه دنیای اطرافم و نیز اعمال خودم ÷ر از ریا شده است.دائم اضطراب دارم واعتماد به نفسم را از دست داده ام. احساس می كنم گذشته ام رابدون استفاده مفید از دست داده ام. وقتی می بینم حتی بعضی از كسانی كه نماز نمی خوانند اطلاعات بالایی راجع به امور مختلف مخصوصا امور معنوی دارند .گر چه حالا عمدی یا غیر عمدی اهل عمل نیستند.از خودم به عنوان یك مسلمان و شیعه علی خجالت می كشم.دلم می خواهد مطالعه كنم و اطلاعاتم را .ان شاء الله. همراه با عمل بالا برم اما اصلا نمی توانم روی مطالب تمركز كنم حتی با وجود اینكه به چیزی فكر نمی كنم. زندگی خیلی برایم تكراری شده و هیچ چیزی مرا به سوی خود جلب نمی كند .احساس می كنم زندگی ام در حال تباه شدن است. به نظر شما چه كنم كه عاشقانه زندگی كنم و از نمازم لذت برم و از این سالهای محدود عمرم بهترین استفاده را در جهت رضای او ببرم؟
با تشكر از شما.
پاسخ
خواهر محترم!
اینكه احیانا، احساس می كنید از خداوند دور شده اید، امری طبیعی است. این احساس هر انسان آگاه و با ایمانی است كه به خاطر خطا ـ و یا احساس خطا ـ یی كه در فكر یا عمل داشته، آن هم در مقابل خدایی كه همیشه رحمت و عنایتش شامل حال او شده است، به او دست می دهد. و این خود یك شروع و آغاز جدید دیگری است برای اصلاح شدن كه خداوند به چنین انسانی عطا می كند.
چه بسا انسانهایی كه دچار غفلت ـ و حتی خدای ناكرده مرتكب گناه ـ شده، ولی احساس دوری از خدا به آنها دست نداده و به اشتباه خود ادامه داده اند.
از اینرو این احساس و تلاش شما برای تقویت روحیه معنوی تان، یك توجه و عنایت الهی است.
این احساس را لطفی دیگر از جانب خدا بدانید، و در اصلاح حال خود تلاش مباركی را آغاز نمایید.
از طرفی باید توجه داشت كه این انسان است كه گاه از خدا دور می شود، و الا خداوند همیشه همراه و در كنار انسان بوده و لطفش شامل حال او است. هم او فرموده كه من از رگ كردن به شما نزدیكتر هستم.
این تصور اشتباهی كه گاهی ما نسبت به خداوند داریم كه گمان می كنیم در صورت غفلت ـ و یا حتی گناه ـ ی كه از ما سر می زند، او نیز مانند انسانهای بی گذشت، در انتظار اولین فرصت است تا از بنده گنهكار انتقام گرفته و بلایی بر سر او بیاورد و یا او را از خود دور سازد. اگر اینچنین بود كه تا بحال نباید انسانی روی زمین مانده باشد. چون هر انسانی به حسب خود غفلتهایی داشته است. و لذا ناامیدی در درگاه الهی بی معنا است.
خداوند متعال همیشه و در هر حال وقتی بنده به درگاه او برود، او را بدون لطف و عنایت خود باز نمی گرداند. البته در بسیاری از موارد انسان متوجه این لطف الهی نشده و گمان می كند خداوند به او توجه نكرده است، ولی با دقت قلبی لطف او را خواهد دید. و اصلا خدا بودن خدا به همین است كه برخورد و رفتار او غیر از رفتار انسانها باشد.
بنابر این نباید پس از احساس دوری از خداوند تصور نمود كه محبت او هم به ما كم شده است، بلكه او همیشه شنونده سخنان بندگان و بینای بر افعال آنها است، و به آنها لطف دارد.
به خاطر همین ارتباط نزدیك خداوند با انسان است كه پس از توجه و رویكرد به خداوند، ارتباط با او سریع برقرار شده و قلب انسان دوباره آرامش و اطمینان خود را به دست می آورد.
خداوند متعال به یكی از پیامبران خود فرمود:« اگر بندگان من می دانستند كه من چقدر به آنها علاقه دارم، از شدت شوق، روح از بدنشان مفارقت می كرد.»
البته باید توجه داشت كه مشمول لطف و عنایت الهی قرار گرفتن، به نسبت قابلیت و لیاقت بنده متفاوت است. با عمل به وظیفه انسان قابلیت های خود را برای دریافت لطف خدا افزایش می دهد.
هر لحظه و زمان كه انسان تصمیم بگیرد، برای او سودمند است و می تواند ارتباط خود را با خدا برقرار كند. به ویژه كسی كه قبلا طعم شیرین رابطه با خداوند را چشیده، همین شوق او را رهبری می كند.
حاصل كلام تا این جا این كه اولا: هیچ گاه برای برقراری رابطه و نزدیك شدن به خداوند و صحبت كردن با او دیر نیست.
ثانیا: رابطه خداوند با بندگان مانند رابطه انسانها با یكدیگر نیست، بلكه رابطه خدا با بندگان است، لذا نباید تصور نمود كه در صورت خطا و اشتباه بندگان، خداوند با آنها لجبازی كرده و به دنبال انتقام گرفتن است.
ثالثا: با انجام اعمال نیك و سعی در ترك غفلتهای گذشته و ایجاد حضور دائم(البته حتی المقدور)، می توان گذشته را جبران نمود، و باز روح معنوی و یاد خدا را در دل زنده كرده و رابطه ای نزدیكتر از قبل با او برقرار نمود.
رابعا: در هر حال توكل به خداوند را فراموش نكنید و هر چه می خواهید از او بخواهید؛ او شنوا و بینا است.
در خاتمه به چند نكته توجه كنید:
1) از شكست نهراسید. دار دنیا دار افت و خیز است. ما چه می دانیم در محاسبه الهی شاید همین افت و خیز ثواب مضاعف داشته باشد. خیز پس از افتادن حكایت از همت بنده بر اصلاح دارد، و همین در قاموس خدا، خود، كمال است.
2) انسان مؤمن هر چه پیش رود بر خوبیهایش افزوده می شود. مؤمنین امروزشان بهتر از دیروزشان است. لذا نباید فریب كسانی را خورد كه احیانا اخلاق ظاهری بهتری دارند، ولی از ایمان بی بهره اند. همه كمالات به شرط ایمان ارزش دارند. بی ایمان هر روز كمالی از كمالات را ازدست می دهد.
3) البته معمولا كمال مؤمن بر غیر او در رفتار ظاهری و نحوه زندگی او تأثیر می گذارد و همه آن را می فهمند و قدر می نهند و لذت می برند، ولی گاه می شود كه محاسبه ای را تنها خدا می تواند، و ارزشی را تنها خدا می داند و بس.
خواهر محترم!
ما و شما موظفیم خود را در مسیر رحمت الهی قرار دهیم و بقیه را به خدا واگذار كنیم. در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند كه در هر شبانه روز نفحاتی از رحمت الهی بر شما می وزد. خود را در مسیر آن قرار دهید و از آن استفاده كنید.
استفاده از این نفحات به آن است كه انسان به هر آنچه از رحمتهای خدا كه بدان می رسد، عمل كند.
لازمه این تلاش و اخلاص در آن، این است كه هر روز خود را ارزیابی مجدد كنیم و از اعتراف به اشتباه و گناه نهراسیم. این سبب می شود همیشه مسیر خود را اصلاح كنیم. اصلاح مسیر لازمه هر حركت خالصانه است. جز انسانهای معصوم هیچكس نیست كه اشتباهی نكند و محتاج اصلاح خود نباشد.
مرحوم امام خمینی گاهی می فرمودند كه "مرد آن است كه حرفش دو تا شود"!
یعنی اعتراف به اشتباه لازمه طبیعت مرد راستین است. آنها كه هیچگاه اعتراف نمی كنند، یا كودن و احمقند و یا مغرور و متكبر.
و مقتضای آن اعتماد و توكل هم این است كه پس از تلاش همیشه شادمان باشیم. شادمانی ناشی از رضایت از خدا و نظام اكمل او، نه شادمانی از سر غفلت و نادانی.
لذا اولا، به آنچه بدان می رسیم و علم پیدا می كنیم، عمل كنیم و ثانیا، از اشتباه بیش از حد نهراسیم، كه لازمه طبیعی هر حركتی است. و ثالثا، شادمان و با اعتماد بر خدا شادابی خود را در حركت اصلاحی حفظ كنیم.
این هر سه لازم و ملزوم همند، و به نوعی به هم احتیاج دارند.
برای شما آرزوی توفیق داریم.
پیروز باشید.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 10/2/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 10/2/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
105 بار